«بیلی باتگیت» نام رمانی از ای. ال. دکتروف است که در سال ۱۹۸۹ توسط راندوم هاوس منتشر شد. این رمان برنده جایزه انجمن ملی منتقدان کتاب آمریکا و جایزه پن/فاکنر برای داستان در سال ۱۹۹۰ شد. بیلی باتگیت همچنین نامزد دریافت جایزه ادبی پولیتزر بود. داستان از زبان اول شخص پسر نوجوان ۱۵ سالهای روایت میشود که وارد یک باند گانگستری میشود و پیشرفت هم میکند.
سرگذشت هکلبری فین را شاهکار مارک توین نامیدهاند. کتابی که نویسنده نوشتن آن را در سال ۱۸۷۶ آغاز و نهایتاً در سال ۱۸۸۳ به پایان رساند. این رمان نیز مانند کتاب ماجراهای تام سایر برای رده سنی کودکان و نوجوانان نوشته شده است اما بدون تردید هرکسی آن را بخواند پشیمان نخواهد شد.
دراین کتاب، گفت و گو و مصاحبه آقای ناصر حریری با نجف دریابندری در سال 1373، درباره مسائل و جوانب مختلف ترجمه و ویرایش به روی کاغذ آمده است .کتاب با مقدمه ناشر درباره مشکلات و مسائل موجود میان مولف و مترجم، ویراستار، ناشر ولزوم طرح مباحثی از این دست، آغاز می شود .آن گاه گفت وگویی در این باره مطرح می شود :تعریف ترجمه، آیا ترجمه فن است یا هنر؟، ترجمه دن کیشوت اثری هنری است، درس های ترجمه، ترجمه های مکرر، زبان ترجمه آثار کهن، انجمن ترجمه، ذبیح الله منصوری، ویرایش فعالیت شعری، نیما یوشیج، بوف کور، رمان ورمانس و غیره.
نویسنده: ارنست همینگوی مترجم: نجف دریابندری انتشارات:علمی و فرهنگی
وداع بااسلحه از آن دست متن های ادبی است که به جایگاهی فراتر از آن چه مد نظر نویسنده اش بوده دست یافته است. بله، بدون شک با رمانی طرف هستیم که می خواهد وحشت و خفقان جنگ، به ویژه جنگ جهانی اول را به تصویر بکشد. این چیزی بود که خود همینگوی در مقدمه ای که بعدا برای این کتاب نوشت، مطرح کرد. این رمان که کمی بعد از جنگ جهانی خانمان سوز دوم نوشته شده، مملو از نفرت و بیزاری از جنگ است.
وقتی به شاهکارهای ادبی دنیا بنگریم متوجه میشویم که بیشتر آنها، روایت جنگها و کشمکشها بین کشورها و آدمهاست؛ گویی که اگر جنگ و قحطی در دنیا وجود نداشت هیچ اثر ادبی هم خلق نمیشد! رمان وداع با اسلحه نوشتهی ارنست هِمینگوِی، یکی از بزرگان ادبیات نیز روایتگر جنگ و عشق در کنار یکدیگر است.