پسا اسلامیسم به قلم نویسنده ی جوان کشور، میلاد دخانچی ارتباط تنگانگ سیاست، مذهب و حکومت را تشریح کرده و به نوعی بیان می دارد که تجربیات سیاسی و خط و مشی حکومت در جهان اسلام و به ویژه در میان شیعیان، از ساختاری به معنای حکومت در غالب دولت مدرن برخوردار نبوده است و چنین دیدگاهی را با استناد به نحوه ی حکومت داری در زمان پیامبر و امام اول شیعیان ابراز می دارد. با وجود نفی استیت یا کشورداری مدرن اسلامی، نویسنده مذهب را جدای از سیاست نمی داند و حتی به نوعی به اعمال نقش مذهب در ابعاد مختلف سیاسی و اداری اذعان دارد اما معتقد است حضور مذهب در امور خرد و کلان سیاسی و تعامل با آن نیازمند نگاهی نو و برقراری نوعی تعادل است.