زندگی ادوارد سعید را شاید بتوان کهنالگوی زیست روشنفکری در جهان سوم دانست. سعید که بسیار تحت تأثیر آرا و اندیشههای میشل فوکو بود، با کاربست نظریه گفتمانی وی، کوشید از تقابل شرق و غرب شالودهشکنی کند و نقش دانش غربی را در کمک به فرایند استعمار شرق افشا کند. کتاب حاضر با قرار داده سعید در یک بافتار پستمدرن و تأکید بر تأثیرپذیری او از فوکو و گرامشی، میکوشد آرای او را در خصوص همدستی قدرت و دانش غربی مورد توجه قرار دهد و شرحی راهگشا از توجه او به انگیزههای سیاسی پنهان در آثار هنری و ادبی غرب در نگارش تاریخ جعلی برای توجیه استعمار شرق ارائه کند.