روز-خارجی-مقابل سازمان ملل
عدهی زیادی خبرنگار، با ضبط و دوربین عکاسی و دوربین فیلمبرداری در مقابل در تجمع کردهاند و تلاش میکنند که وارد سازمان ملل شوند. چندین مامور جلوی هجوم خبرنگاران را گرفتهاند و میکوشند آنها را پس بزنند.
سر و صدا و هجوم و ازدحام، ماموران را کلافه کرده است.
در لابهلای خبرنگاران، جوانان ایرانی نیز در حال داد و فریاد به چشم میخورند.
از میان صدا و فریادها، این عبارت شنیده میشود.
-ما میخواهیم با اونا صحبت کنیم!
-ورود خبرنگار به سازمان ملل آزاده!
-یک نفر باید علت این وضعیت را توضیح بده!
-تحصن در معبد سازمان بی سابقه است!
-این حق ماست که با اونا حرف بزنیم!
-خواستههای اونا چیه؟
-حداقل اجازه بدین یه یادداشتی بیرون بدن!
در این حین، مامور1 خسته و کلافه از در بیرون آید و در حالیکه سعی میکند تظاهر به خونسردی کند، توضیح میدهد.
مامور1: عقب تر بایستید. راه رو باز کنید. الان حودشون میآن بیرون، هر سوالی که داشتید بپرسید. آرامش رو حفظ کنید.
مامور 1 از مقابل در کنار میرود. در باز میشود و هر ایرانی را یک یا دو پلیس کشان کشان به بیرون میآورند. خبرنگاران کوچه میدهند و جوانان ایرانی سعی میکنند علیرغم وضعیت نامناسبی که دارند، پلاکاردهایشان را بالا نگه دارند تا همه، شعارهایشان را ببینند.
آخرین نفر، چمران است که توسط ماموری، از پا کشیده میشود و سرش یکی یکی به پلهها میخورد و پایین میآید.