پیشینه ادعای مهدویت به درازای تاریخ اسلام است. انگیزههای مختلف دنیوی سبب میشد تا افرادی برای خود یا دیگران، مدعی مهدویت شوند. معاویه قدیمیترین این ادعاها را داشت؛ جاعلان حدیث در تقابل با نفرینهای متعدد رسول خداصلیاللهعلیهوآله، حدیثی به این مضمون جعل کردند که پیامبر خدا دعا کرده تا او «مهدی» باشد چنین که این سخن نیز از کیسه جعل سر بر آورد که اگر معاویه را میدیدید، میگفتید این مهدی است. حتی خود مخالفان نیز درباره این روایات جعلی مناقشه و تردید دارند.
اگر جامعه به دست ولی خدا و اهلبیت باشد، آن را به صورت متوازن، در جامعه پخش میکنند و نمو میدهند و مال، تابع است. ولی در دولت فجار، مال، متبوع و سالار است. وقتی اموال در دست فجار باشد، همانند یک میدان مغناطیسی، بقیه اموال را هم بلعیده و جامعه را میخشکاند. «عبداالرحیم پیرسته انوشه»، در کتاب «رد پای اشراف» با همین نگاه به سراغ تاریخ رفته و سیری در زندگی اشراف و زرسالاران جوامع داشته است. کسانی که با قدرت و نفوذشان، با انبیای الهی و صالحان مخالفت کردند و سعی و تلاششان را بر این گذاشتند که ندای توحید از ناحیه انبیا و ائمه معصوم به گوش مردم، خصوصا مستضعفان جامعه نرسد. در مقابل، همه انبیا و ائمه، تمام تلاش خود را به کار بستند تا با سرمایه داران تبهکار، مبارزه کنند و پیام الهی و سنت پیامبر اکرم را در جامعه بر اساس عدالت به اجرا بگذارند تا ریشه فقر، تبعیض و فاصله طبقاتی را در جامعه از بین ببرند.
کتاب حواریون حسین نوشتهٔ محمدرضا سنگری است. حوزه هنری استان فارس این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر پیشدرآمدی بر سیوهفتمین شب شعر عاشورا است.
امروز شاید قدری غریب به نظر برسد اگر بدانیم اولین مترجم بخشی از رمان مشهور بینوایان به زبان فارسی یک روحانی مجتهد بودهاست. شیخ ابراهیم زنجانی، مجتهد آزادیخواه و تجددخواه، حدود ۱۲۰ سال پیش در میانهی حکومت استبدادی مظفرالدین شاه چنان شیفتهی رمان شد که آن را بخش جداییناپذیر تجدد خواند. سفارش داد رمان را برایش بفرستند و بعدها خودش فصل ژان والژان را هم از ترکی به فارسی برگرداند. رمان نزد او ابزار استبدادستیزی و ظلمستیزی شد، ابزار آگاهیبخشی. دستکم یک قرن است که روحانیون ایرانی با رمان، این جادوی سراسر غربی، آشنا شدهاند و نظرات ضدونقیضی در حقش به زبان آوردهاند، از انکار و حذف تا تحسین و همراهی. اما آنانی که از رمان واهمه دارند، در آن چه دیدهاند؟ آیا تقابلی بین رمان و مذهب میبینند؟ و آنان که ستایشش میکنند، چگونه از در آشتی با آن درآمدهاند؟ آیا طرفدار محدودشدنش بودهاند؟ آزادی رمان برای آنان چه طعمی دارد؟ آفتابگرفتگی جستارهای نویسندهای است که سالها در قم درس خوانده و تجربهی دستاولی از این کشوقوسها دارد. امیر خداوردی با تکیه بر تجربههای فردی خود، سعی کرده رودررویی رمان و مذهب را در موقعیتهای مختلف روایت کند، در آنها تأمل کند و با نگاهی موشکافانه نقدشان کند.
عمدهترین مشکل انسان معاصر، قطع پیوند و ارتباطش با آفریدگار و حامی اصلی اوست. ریشهٔ همهٔ فجایع و مصائب روزگار ما این است که سایهٔ خدا بر سر فرد و جامعه، نادیده انگاشته میشود و انسان، با همهٔ ناتوانیاش میخواهد عنان اختیار خود و عالم را به دست بگیرد. این است که هر روز، درماندهتر از پیش، یأس و پوچی و سرگردانی و نیست انگاری را تجربه میکند. کسی که به یک قدرت لایزال متکی است، هرگز درمانده نمیشود. کسی که محبوبی را با همهٔ وجود دوست میدارد، میپرستد و ستایش میکند، هرگز انگیزهاش را برای ادامهٔ حیات، از دست نمیدهد. کسی که محبت پروردگار را به خویش، درک میکند و خود را هر لحظه، مورد لطف و عنایت و رحمت میبیند، به پوچی نمیرسد. کسی که قادر متعال را مدام بر کردار و گفتار و پندار خویش، شاهد و ناظر میشمرد، مرتکب خلاف نمیشود و پای در مسیر انحراف، نمیگذارد. کسی که دستش را به دست پرورندهٔ بیهمانند خویش، سپرده است، هرگز گم نمیشود، سرگردانی نمیکشد و سر از ناکجاآباد در نمیآورد. و... دعا جادهای است که انسان را به خالق خویش متصل میکند. مناجات، شریان حیاتی است که خون زندگی را در رگهای انسان، میدواند. دستهای راز و نیاز، نردبانی است که انسان زمینی را به خدای آسمانی، میرساند و نیایش، برای روح، کار قلب را میکند. هوای تازه عبودیت را میگیرد و آلودگیهای ناشی از مناسبات زمینی را تصفیه میسازد. و این کتاب مناجاتی است با خداوند مهربانمان، با سادهترین کلام و زیباترین واژگان.
خدا تنها کسی که اگر یک قدم به سویش بردارید، ۱۰ قدم به سوی شما جلو میآید و اگر به سمتش بروید، به سمت شما میدود. خدا تنها کسی است که اگر از شما محبت ببیند، زیر دینتان نمیماند و با قدردانی شگفت و بینظیرش شما را شرمنده میکند. خدا مال همه است! مجموعه مناجاتهای کوتاه نوشته سید مهدی شجاعی است که با موضوعات گوناگون نوشته شده است. ساختار متنی این مناجاتها یادآور حس دعا برای مخاطبان است و شجاعی با تکیه بر صفات رحمانیت عام خداوند در عالم هستی و تعمیم آن به ساختارهای مختلف زیست انسانی، دعاوارههای کوتاهی را خلق کرده که برای طیف وسیعی از مخاطبان شنیدنی و خواندنی است. خدا تنها محبوبی است که محبان خود را تر و خشک میکند. خدا تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن خنک میشود نه با تنبیه کردن. خدا تنها کسی است که دشمنانش را هم بر سر سفره اطعامش مینشاند و به منکران و تکذیبکنندگانش هم روزی میدهد. این کتاب روایتهای زیبایی است از مناجات با خدا. این کتاب رابطه شما با خداوند را قویتر خواهد کرد.