کتاب نوش داروی طرح ژنریک مجموعه اشعاریست طنز و انتقادی از سید حسن حسینی که انعکاسی از جامعه عصر حاضر را به تصویر کشیده و شخصیتهای اصلی این سرودهها را شاعر، تاجر، زاهد، عارف و عاشق تشکیل میدهد. اشعار این مجموعه که در قالب نیمایی اما با ابداعاتی قابل توجه سروده شده، نشان دهندهی نگاهی یکسان، از دو پنجره مختلف به زندگیست؛ اولین پنجره، ما را به تماشای وجه کمیک و مضحک دنیایی که در آن نفس میکشیم میبرد، و با نشان دادن بعضی جزئیات سادهلوحانهی زندگی، مخاطب خود را در ساحت طنزی تلخ، به خود وا میگذارد، تا خود ببینند و دریابند و معنای آنچه را ناتمام است، کامل کنند. پنجرهی دوم، نشان دهندهی وجه تراژیک دنیای درون و بیرون شاعر است که مخاطب را به میهمانی اندوه دعوت میکند. گاهی نیز این دو دریچه، بر هم منطبق شده و تصویری یگانه از شادی و اندوهی توأمان را در چشمانداز نگاه شما قرار میدهد.
علی اسفندیاری با نام هنری نیما یوشیج، بنیان گذار و پدر شعر نوی فارسی و داستان نویس و نمایش نویس شهیر ایرانی است که عمده ی شهرتش، درخشش نام او به عنوان شخصی است که قالب های سنتی و کهن اشعار پارسی را در فضایی که هیچ پیشرفتی برای شعر تصور نمی شد، به چالش کشید و صفحه ای جدید در کتاب ادبیات و شعر ایرانی گشود. واضح است که وی مدت زمان زیادی را برای خلق این قالب سپری کرد و مثل تمام نوآوران جهان، مخالفان و موافقان خود را داشت. نیما برای رسیدن به این قالب، مرحله به مرحله با جایگزین کردن متغییرها سبک جدیدی را ابداع کرد که از شجاعت فکری و قلم او ناشی می شد. وی ابتدا به سرودن در قالب و معنای سنتی پرداخت؛ سپس سرودن درقالب شعر کهن با مضامین نو را در پیش گرفت و نهایتا از دل قالب های کهن، فرزند شعر نو را که هم در سبک و هم در مضمون جدید بود به ادبیات ایران معرفی کرد. نیما شاعری پرکار و فعال بود که اشعار زیادی را طی سالیان فعالیت هنری از خود بر جا گذاشت اما پس از وفاتش، این آثار به صورت پراکنده موجود بود و برخی از اشعار دست نویس وی مفقود شد. لذا سیروس طاهباز، نویسنده و مترجم بزرگ کشور که از شیفتگان نیما یوشیج محسوب می شود، کار جمع آوری آثار او را در کنار چند تن از نزدیکان نیما برعهده گرفت و سرانجام مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج را با همکاری انتشارات نگاه، منتشر ساخت. از دفاتر مشهور این مجموعه می توان به امید پلید، گل مهتاب، خواب زمستانی، من لبخند، مرغ غم، چشمه ی کوچک، از ترکش روزگار، خانواده ی سرباز، مثنوی رنگ پریده، پانزده سال گذشت و خوشی من اشاره کرد.
در این دفتر اشعاری با نام: بیار امضا کنم؛ زنجیرها چه می گویند؛ در هدف پر شیطان؛ زمان عاشق شدن نیست؛ تاریک زندان بودی؛ نرگسانه؛ آن مرد بوسه و تکرار؛ بم، داغ سرخ تاریخ؛ به لب خنده می کردی؛ هرگز نزیستم با مرگ؛ قاب پر کلوچه ی گرم؛ و ... آمده است.
انتشارات گلآذین منتشر کرد: شاعر نقاشی است که احساسات خویش را مدل قرار میدهد. موسیقی دانی است که با نتهای الفاظ، آهنگ به وجود میآورد، معماری است که با مصالح کلمات، کاخ رفیع شعر و ادب را بنا میکند، باغبانی است که با نهال، سخن را در کنار جویبار احساسات غرق میکند، گلچینی است که در گلستان روح قدم میگذارد و گلهای خوشبو و رنگارنگ شعر را چیده و دسته گلهایی برای تقدیم به عالم انسانیت تهیه میکند، اختراع است که با انوار معرفت خویش گمشدگان وادی عشق و حقیقت را راهنمایی میکند و بالاخره «جبران» نویسنده و شاعر بزرگ عرب: (یگانه فردی است که لباس وی حریت و آزادگی و غذای او لطف و عواطف و احساسات است.)
مجموعه اشعار از آوا تا هوای آفتاب از آوا تا هوای آفتاب، مجموعه اشعار سیاوش کسرایی است. کتاب حاضر مجموعهی کامل همهی دفترهای شعر شاعر است: . آوا (1336)، آرش کمانگیر (1338)، خون سیاوش (1341)، سنگ و شبنم (1345)، با دماوند خاموش (1345)، خانگی (1346)، به سرخی آتش، به طعم دود (1355)، از قرق تا خروسخوان (1357)، آمریکا!ا آمریکا! (1358)، چهل کلید (1360)، تراشههای تبر (1362)، پیوند (1363)، هدیه برای خاک (1368)، ستارگان سپیدهدم (1368)، مهرهی سرخ (1374)، هوای آفتاب (1381). سياوش كسرايي به سال 1305 خورشيدي در اصفهان زادهشد و بسيار زود، در همان كودكي، به همراه خانوادهاش به پايتخت آمد. در دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواند. او در صف شاگردان نيمايوشيج، شاعري نامآور و برجســـته به شـــمار ميرود. دوازده سال پاياني زندگياش در خارج از كشور گذشــت و در سال 1374 به دليــل بيماري قلبي در ويــن، پايتخت اتريش، زندگي را بدرود گفت و در گورستان مركزي وين (بخش هنرمندان) به خاك سپردهشد.
سید حسن حسینی (زاده ١ فروردین ۱۳۳۵ تهران – درگذشته ۹ فروردین ۱۳۸۳) شاعر، مترجم، نویسنده و پژوهشگر معاصر ایرانی بود. برخی به او لقب "سیدالشعرای شعر انقلاب" داده اند. او برگزیده اولین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر در بخش آئینی بود. سید حسن حسینی در ١ فروردین ماه سال ۱۳۳۵ در محله سلسبیل تهران به دنیا آمد. وی بعد از دریافت دیپلم طبیعی، لیسانس رشته تغذیه را از دانشگاه مشهد دریافت کرد. فوقلیسانس و دکترای خود را، در رشته ادبیات فارسی گذراند. وی مسلط به زبان عربی بوده و با زبانهای ترکی و انگلیسی در حد استفاده از منابع و مآخذ و صحبت کردن و نوشتن آشنا بود. وی از سال ۱۳۵۲ نوشتن و سرودن را در مطبوعاتِ قبل از انقلاب علیالخصوص مجلهٔ فردوسی آغاز کرد و در سال ۱۳۵۸، حوزهٔ اندیشه و هنر اسلامی را که به همراه محمد رضا حکیمی و رخ صفت، تهرانی و آیتالله امامی کاشانی، راهاندازی کرد که مسئولیت بخش ادبیات و شعر را به همراه قیصر امین پور بر عهده داشت. در دورهٔ آموزشی سربازی بود که جنگ شروع شد. بعد از اتمام دورهٔ آموزشی، با اینکه رَسته بهداری داشت، مسئولیت رادیو ارتش را به عهده گرفت تا چند سال بعد از آزادی خرمشهر، در رادیو ارتش ماند اما به دلیل طولانی شدن جنگ به حوزههنری بازگشت. وی در سال ۱۳۶۶ در اثر اختلافاتی که با مدیر وقت حوزههنری داشت، به همراه جمعی از دوستان از جمله قیصر امین پور استعفا کرده و به تدریس در دانشگاه الزهرا (س) و دانشگاه آزاداسلامی مشغول شد. دکتر سید حسن حسینی از سال ۱۳۷۸ در واحد ویرایش رادیو تهران تا پایان عمر حضور داشت. دکتر حسینی اوایل دهه هشتاد شمسی دوباره به حوزه اندیشه و هنر اسلامی در خیابان حافظ دعوت شد که کلاس های آزاد سبک هندی را برگزار می کرد و در یکی از این جلسات رسول ملاقلی پور(کارگردان سینما)نیز حضور داشت. وی در سال ۱۳۷۹ مجموعهٔ کامل غزلیات بیدل دهلوی را که نزدیک به سه هزار غزل را در بر میگیرد به صورت ضبط شده خواند. حوزه فعالیتهای او شامل شعر، تحقیق، ترجمه و تألیف بود. او سالهای آخر عمرش را به سبکشناسی قرآن و زبانشناسی حافظ مشغول بود و در ۹ فروردین ۱۳۸۳ بر اثر سکته قلبی، درگذشت. سید حسن حسینی در چهارمین همایش چهرههای ماندگار در سال ۱۳۸۳ مورد تقدیر قرار گرفت. میدانی در محله طرشت تهران به نام این شاعر معاصر نامگذاری شدهاست.