علی اسفندیاری با نام هنری نیما یوشیج، بنیان گذار و پدر شعر نوی فارسی و داستان نویس و نمایش نویس شهیر ایرانی است که عمده ی شهرتش، درخشش نام او به عنوان شخصی است که قالب های سنتی و کهن اشعار پارسی را در فضایی که هیچ پیشرفتی برای شعر تصور نمی شد، به چالش کشید و صفحه ای جدید در کتاب ادبیات و شعر ایرانی گشود. واضح است که وی مدت زمان زیادی را برای خلق این قالب سپری کرد و مثل تمام نوآوران جهان، مخالفان و موافقان خود را داشت. نیما برای رسیدن به این قالب، مرحله به مرحله با جایگزین کردن متغییرها سبک جدیدی را ابداع کرد که از شجاعت فکری و قلم او ناشی می شد. وی ابتدا به سرودن در قالب و معنای سنتی پرداخت؛ سپس سرودن درقالب شعر کهن با مضامین نو را در پیش گرفت و نهایتا از دل قالب های کهن، فرزند شعر نو را که هم در سبک و هم در مضمون جدید بود به ادبیات ایران معرفی کرد. نیما شاعری پرکار و فعال بود که اشعار زیادی را طی سالیان فعالیت هنری از خود بر جا گذاشت اما پس از وفاتش، این آثار به صورت پراکنده موجود بود و برخی از اشعار دست نویس وی مفقود شد. لذا سیروس طاهباز، نویسنده و مترجم بزرگ کشور که از شیفتگان نیما یوشیج محسوب می شود، کار جمع آوری آثار او را در کنار چند تن از نزدیکان نیما برعهده گرفت و سرانجام مجموعه ی کامل اشعار نیما یوشیج را با همکاری انتشارات نگاه، منتشر ساخت. از دفاتر مشهور این مجموعه می توان به امید پلید، گل مهتاب، خواب زمستانی، من لبخند، مرغ غم، چشمه ی کوچک، از ترکش روزگار، خانواده ی سرباز، مثنوی رنگ پریده، پانزده سال گذشت و خوشی من اشاره کرد.
در این دفتر اشعاری با نام: بیار امضا کنم؛ زنجیرها چه می گویند؛ در هدف پر شیطان؛ زمان عاشق شدن نیست؛ تاریک زندان بودی؛ نرگسانه؛ آن مرد بوسه و تکرار؛ بم، داغ سرخ تاریخ؛ به لب خنده می کردی؛ هرگز نزیستم با مرگ؛ قاب پر کلوچه ی گرم؛ و ... آمده است.
مجموعه اشعار از آوا تا هوای آفتاب از آوا تا هوای آفتاب، مجموعه اشعار سیاوش کسرایی است. کتاب حاضر مجموعهی کامل همهی دفترهای شعر شاعر است: . آوا (1336)، آرش کمانگیر (1338)، خون سیاوش (1341)، سنگ و شبنم (1345)، با دماوند خاموش (1345)، خانگی (1346)، به سرخی آتش، به طعم دود (1355)، از قرق تا خروسخوان (1357)، آمریکا!ا آمریکا! (1358)، چهل کلید (1360)، تراشههای تبر (1362)، پیوند (1363)، هدیه برای خاک (1368)، ستارگان سپیدهدم (1368)، مهرهی سرخ (1374)، هوای آفتاب (1381). سياوش كسرايي به سال 1305 خورشيدي در اصفهان زادهشد و بسيار زود، در همان كودكي، به همراه خانوادهاش به پايتخت آمد. در دانشکدهی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواند. او در صف شاگردان نيمايوشيج، شاعري نامآور و برجســـته به شـــمار ميرود. دوازده سال پاياني زندگياش در خارج از كشور گذشــت و در سال 1374 به دليــل بيماري قلبي در ويــن، پايتخت اتريش، زندگي را بدرود گفت و در گورستان مركزي وين (بخش هنرمندان) به خاك سپردهشد.
سیمین بهبهانی با سرودن اشعار بی نظیری درباره ی جنگ، فقر، میهن، انقلاب، آزادی و حقوق برابر زن، از بزرگترین غزلسرایان معاصر محسوب می شود. وی که علاوه بر شاعری و عضویت در انجمن ادبی و شورای شعر و موسیقی، از فعالان حقوق بشر و برنده ی جوایز عدیده ای در زمینه ی حقوق زنان می باشد، همواره مسائل اجتماعی و دغدغه ی زنان کشور را در اشعار پولادین خود گنجانده و در جنبش های اعتراضی زنان نیز حضور فعال و مستمر داشته است. شعر سیمین، به سبب سروده شدن در اوزان متفاوت و مصرع های بلند، سبک خاص خودش را دارد و به دلیل تاسی از نیما یوشیج، قالب غزل او با سروده های کلاسیک متفاوت است. از سیمین بیش از ششصد غزل به جا مانده که در مجموع بیست کتاب منتشر شده اند و از مشهورترین دفاتر شعر او می توان به جای پا، چلچراغ، مرمر، رستاخیز، خطی ز سرعت و از آتش، دشت ارژن حاوی مجموعه غزل های کولی واره، یک دریچه ی آزادی، یکی مثلا این که و افزوده ها اشاره کرد. غزل ها و ترانه های این شاعر ارجمند پارسی به سبب غنی بودن و محتوای دلنشین بارها توسط خوانندگان بزرگ ایرانی انتخاب و تبدیل به آثار فاخری در صنعت شعر و موسیقی کشور شده اند. انتشارات نگاه، دفتر اول مجموعه اشعار بانوی بزرگ شعر و غزل کشورمان را در هزار و دویست صفحه به چاپ رسانیده و در اختیار دوست داران غزل معاصر قرار داده است.
شادروان محمدحسن معیری متخلص به «رهی» در دهم اردیبهشت ماه ۱۲۸۸ هجری شمسی در تهران و در خاندانی بزرگ و اهل ادب و هنر چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران به پایان برد، آنگاه وارد خدمت دولتی شد و در مشاغلی چند خدمت کرد. از سال ۱۳۲۲ شمسی به ریاست کل انتشارات و تبلیغات وزارت پیشه و هنر (بعداً وزارت صنایع) منصوب گردید. پس از بازنشستگی در کتابخانهٔ سلطنتی اشتغال داشت. وی همچنین در انجمن موسیقی ایران عضویت داشت. رهی علاوه بر شاعری، در ساختن تصنیف نیز مهارت کامل داشت. وی در سالهای آخر عمر در برنامهٔ گلهای رنگارنگ رادیو در انتخاب شعر با داوود پیرنیا همکاری داشت و پس از او نیز تا پایان زندگی آن برنامه را سرپرستی میکرد. رهی در طول حیات خود سفرهایی به خارج از ایران داشت که از آن جمله است: سفر به ترکیه در سال ۱۳۳۶، سفر به اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۳۳۷ برای شرکت در جشن چهلمین سالگرد انقلاب اکتبر، سفر به ایتالیا و فرانسه در سال ۱۳۳۸ و دو بار سفر به افغانستان، یک بار در سال ۱۳۴۱ برای شرکت در مراسم یادبود نهصدمین سال در گذشت خواجه عبدالله انصاری و دیگربار در سال ۱۳۴۵، عزیمت به انگلستان در سال ۱۳۴۶ برای عمل جراحی، آخرین سفر وی بود. رهی معیری که تا آخر عمر مجرد زیست، در بیست و چهارم آبان سال ۱۳۴۷ شمسی پس از رنجی طولانی از بیماری سرطان معده بدرود زندگانی گفت و در مقبرهٔ ظهیرالدولهٔ شمیران به خاک سپرده شد.