ترس و لرز (به دانمارکی: Frygt og Bæven) یکی از آثار برجسته سورن کییرکگور است. کییرکگور ترس و لرز را بهترین کتاب خود میدانست؛ او میگفت این کتاب برای جاودانهکردن ِ نام ِ من کافی است. دیالکتیک تغزلی او، هنر او در وادارساختن ِ ما به حسکردن خصلتهای ویژهٔ این قلمرو مذهب در بالای ما که خود او وانمود میکرد پایینتر از آن ماندهاست، هرگز چنین ژرف بر ما تاثیر ننهادهاست و نیز هرگز –و این را خود او نمیگوید- روایتش تا این حد با شخصیترین جدالهایش در پیوند نبودهاست. اما همیشه نمیتوان بهآسانی اندیشهٔ کیرکگارد را در ورایی اندیشهٔ یوهانس دو سیلنتیو (ظاهراً کییرکگور با این نام مستعار مینوشته.)، که این اثر را به او نسبت میدهد و البته خود اوست اما نه به تمامی، به چنگ آورد. به گفتهٔ هیرش، «این دشوارترین اثر کییرکگور است که در آن بیش از هر اثر دیگر به هر وسیله در سرگردانکردن خواننده کوشیدهاست.»
برگر در این جا موضوع فراطبیعت را به معنی وجود واقعیتی دیگر .. که تعالی بخش واقعیتی است که تجربه روزانه ما درون آن رخ می دهد به بحث می گذارد و می کوشد نشان دهد در وضعیت مدرن نیز می توان از نشانه های تعالی در زندگی روزمره سخن گفت ، حتی اگر آن ها تا حد شایعه تنزل یافته باشند . او کشف دوباره فراطبیعت را ، بیش از هر چیز ، مساوی با دستیابی دوباره به گشودگی در دریافتمان از واقعیت و کشف دوباره ابعاد حقیقی تجربه مان می داند و نتیجه آن را نه تنها غلبه بر تراژدی ، آن گونه که متالهان تحت تاثیر اگزیستانسیالیسم بیش از حد بر آن تاکید کرده اند ، بلکه مهم تر از آن غلبه بر ابتذال ارزیابی می کند
دوست دارید بدانید فیلسوفان بزرگ در مقابل رنجهای زندگی مانند بیپولی، عدم محبوبیت و دلشکستگی از چه حربههایی استفاده کردهاند؟ پس این کتاب را از دست ندهید!