کتاب "زیباشناسی سخن پارسی" مجموعهای سه جلدی است که توسط میر جلال الدین کزازی تالیف شده است. این کتاب با ارزش را نشر مرکز منتشر کرده است. در این سه جلدی نویسنده تلاش کرده است به سه قلمرو اصلی سخن پارسی بپردازد. بنابراین این سه جلد در کنار یکدیگر یک کل را می سازند و یکی بدون در نظر گرفتن محتوای دیگری ناقص می ماند. این اثر مورد توجه بسیاری از پژوهشگران در حوزه زیبایی شناسی قرار گرفته است و در نوع خود منحصر بفرد است. این پژوهش که توسط میر جلال الدین کزازی صورت گرفته است می تواند به عنوان یک منبع معتبر مورد استفاده دانشجویان و علاقه مندان به این حوزه قرار گیرد. بی شک این کتاب سهم بزرگی در ساختن پیشینه پژوهش های آینده در زمینه زیبایی شناسی زبان خواهد داشت و بی شک نمی تواند نقش آن را نادیده گرفت. هر یک از کتابهای آن به بررسی یکی از سه قلمرو اصلی زیباشناسی سخن، بیان و معانی و بدیع، میپردازدجلد اول: «بیان»: به بررسی بیان، یکی از سه قلمرو زیباشناسی سخن (فنون باغت) میپردازد و شیوههای گوناگونی را که سخنور برای بازگفت و بازنمود اندیشهی خویش، به گونهای زیبا و هنری، به کار میگیرد بر میرسد. .
کتاب "زیباشناسی سخن پارسی" مجموعهای سه جلدی است که توسط میر جلال الدین کزازی تالیف شده است. این کتاب با ارزش را نشر مرکز منتشر کرده است. در این سه جلدی نویسنده تلاش کرده است به سه قلمرو اصلی سخن پارسی بپردازد. بنابراین این سه جلد در کنار یکدیگر یک کل را می سازند و یکی بدون در نظر گرفتن محتوای دیگری ناقص می ماند. این اثر مورد توجه بسیاری از پژوهشگران در حوزه زیبایی شناسی قرار گرفته است و در نوع خود منحصر بفرد است. این پژوهش که توسط میر جلال الدین کزازی صورت گرفته است می تواند به عنوان یک منبع معتبر مورد استفاده دانشجویان و علاقه مندان به این حوزه قرار گیرد. بی شک این کتاب سهم بزرگی در ساختن پیشینه پژوهش های آینده در زمینه زیبایی شناسی زبان خواهد داشت و بی شک نمی تواند نقش آن را نادیده گرفت. هر یک از کتابهای آن به بررسی یکی از سه قلمرو اصلی زیباشناسی سخن، بیان و معانی و بدیع، میپردازدجلد اول: «بیان»: به بررسی بیان، یکی از سه قلمرو زیباشناسی سخن (فنون باغت) میپردازد و شیوههای گوناگونی را که سخنور برای بازگفت و بازنمود اندیشهی خویش، به گونهای زیبا و هنری، به کار میگیرد بر میرسد. .
در باب تشریح حقوق و فلسفه ی آن، محمدعلی موحد یکی از اعجوبه های زمان محسوب می شود. وی با تسلط کامل به امور حقوقی ابتدا خود حق و سپس فلسفه ی آن را برای مخاطب شرح می دهد و خواننده را از مرتبه ی شناخت حقوق ذاتی و ابتدایی اش تا تعالی و تکامل اندیشه و حق و حقوق شهروندی همراهی می کند. کتاب در هوای حق و عدالت، اثر این تاریخ نگار و حقوق دان برجسته ی معاصر، بیش از همه چیز قصد آشنایی مخاطب با حقوق خود را دارد و این امر را از طریق آشناسازی خواننده با فرهنگ اروپا و خط و مشی آنان در مساله ی حقوق شهروندی محقق می سازد. مخاطب با خواندن این اثر تا حد زیادی با دیدگاه اندیشمندان بزرگ نظیر ژان ژاک روسو، کانت، جان لاک و دیگران آشنا می شود. در فصل های این کتاب با مواردی نظیر تعریف و چیستی حق، تعاریف حق و انصاف و عدالت و قانون و ارتباط آنان با هم و با دولت، تعامل سیاست و دیانت با بهره گیری از خطوط فکری ابوعلی سینا و ابن خلدون، جهان و انسان مدرن، سیر سیصد ساله ای در مفهوم حقوق طبیعی و تکامل آن به حقوق بشر، تعاملات نوین حق و قانون، دیدگاه های نو در مبحث عدالت، استفاده ی نابجا از قدرت و حکومت و زیر پا نهادن حق و سو استفاده از اختیارات، بحث جهانی حقوق بشر و بسیاری موارد دیگر سخن به میان آمده است. سرانجام برای آشنایی بیشتر مخاطب با حقوق شخصی و شهروندی، اعلامیه ی حقوق بشر و عهد و میثاق های جهانی در انتهای کتاب بیان شده است.
یکی از مهمترین تالیفات نولدکه «حماسه ملی ایران» است که بزرگ علوی آن را به فارسی ترجمه کرده است. دیدگاه های مطرح شده در کتاب «حماسه ملی ایران»، ابتدا در جلد دوم کتابی به نام «اساس زبان شناسی ایران» در سال های 1895-1904 به چاپ رسید و سپس در سال 1920 در قالب یک اثر جداگانه در شهرهای برلن و لایپزیک منتشر شد. پس از آن در سال 1930باگدانوف خاورشناس روسی ساکن هند، ترجمه انگلیسی این اثر را منتشر کرد. ترجمه فارسی این اثر در سال 1309، یعنی زمانی که سعید نفیسی کار چاپ و نشر مجله شرق را عهده دار شد، بنا به درخواست وی از بزرگ علوی، از زبان آلمانی به فارسی انجام شد و قسمت هایی از این کتاب در شماره هایی از این نشریه به چاپ رسید. پس از توقف چاپ مجله شرق، سرانجام این کتاب در سال 1327خورشیدی، با پی گیری و توصیه سعید نفیسی برای اولین بار توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شد.
ایرج افشار (زادهٔ ۱۶ مهر ۱۳۰۴ – درگذشتهٔ ۱۸ اسفند ۱۳۸۹) پژوهشگر فرهنگ و تاریخ ایران و ادبیات فارسی، ایرانشناس، کتابشناس، نسخهپژوه، نویسنده و استاد دانشگاه ایرانی بود.
اسم بنده «محمد» و اسم پدرم «عبدالوهاب بن عبدالعلی قزوینی» است. پدرم یکی از مولفین اربعه نامه دانشوران است و تراجم احوال نحاه ولغویین و ادبا و فقها غالبا به او محول بود و اسم او در مقدمه آن کتاب و ترجمه حال مختصری ازو در کتاب المآثر والآثار مرحوم اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان مسطور است. پدرم در سنه 1306 در طهران مرحوم شد. تولد بنده در طهران در محله دروازه قزوین در پانزدهم ماه ربیع الاول سنه هزار و دویست و نود و چهار هجری قمری است. تحصیلات علوم متداوله اسلامی را در همان طهران کرده ام و...