جستجو
منو بستن

محصولات با برچسب 'فائزه طباطبایی'

نمایش به عنوان گرید لیست
مرتب سازی بر اساس
نمایش در هر صفحه

دیگر اخبار نخوانید

24,000 تومان
این کتاب به شما می‌گوید چطور با دنبال نکردن اخباری که ذهن شمار ا بهم می‌ریزد، زندگی شادتر و آرامتری داشته باشید. این اثر مانیفستی برای زندگی شادتر و آرام‌تر و عقلانی‌تر است. امروزه دیجیتال‌سازی اخبار را از یک سرگرمی بی‌ضرر به یک سلاح کشتار جمعی تبدیل کرده که مستقیماً سلامت روانی انسان را نشانه گرفته است. باید از سر راهش کنار برویم. نکتهٔ مهمی که اینجا باید به آن توجه شود این است که شما با محدود کردن شنیدن اخبار چیزی را فدا نمی‌کنید بلکه چیزهای ارزشمندی به دست می‌آورید: زمان بیشتر و نگرشی تازه برای تشخیص آن چیزهایی واقعاً مهم است و آنچه شما را واقعاً خوشحال می‌کند. رولف دوبلی عقیده دارد تزهای این کتاب منعکس‌کنندهٔ شفاف‌ترین و درست‌ترین نظرگاهی است که تا تاریخ انتشار توانسته‌ به آن دست یابد. او درباره انگیزه و شروع نگارش کتابش می‌گوید: دوازدهم آوریل ۲۰۱۳ به روزنامهٔ گاردین دعوت شده بودم تا دربارهٔ کتابم هنر شفاف اندیشیدن که تازه نسخهٔ انگلیسی‌اش چاپ شده بود صحبت کنم....سردبیر آلن راسبریجر۱ کارمندانش را جمع کرد. اتاق به‌آرامی پر از روزنامه‌نگار شد، تا اینکه حدوداً پنجاه نفر از آنها قهوهٔ صبحگاهی به دست جلوی من ایستاده بودند و پچ‌پچ‌کنان در انتظار اینکه راسبریجر مرا معرفی کند. همسرم با من آمده بود و من دستش را محکم در دستم می‌فشردم، انگار می‌خواستم با این کار بر اعصابم مسلط بشوم. اینها درخشان‌ترین ذهن‌ها در یکی از برجسته‌ترین روزنامه‌های جهان بودند و به من این امتیاز منحصربه‌فرد داده شده بود تا نقطه‌نظراتم را که برگرفته از جهان علوم شناختی بود با آنها در میان بگذارم، به این امید که یکی از آنها دربارهٔ کتاب من مطلبی بنویسد. راسبریجر بعد از اینکه گلویش را صاف کرد، بلند شد ایستاد و با لحن سرد و طعنه‌آمیزی گفت: «داشتم وب‌سایت شما را می‌دیدم که چشمم خورد به مقالهٔ جدیدتان. دلم می‌خواهد در مورد آن مقاله صحبت کنید، نه در مورد کتاب جدیدتان». من برای چنین چیزی آمادگی نداشتم. آنچه مهیای گفتنش بودم ملاحظاتی بود تمرین‌شده و متقاعدکننده و تنظیم‌شده درباب کتاب هنر شفاف اندیشیدن که امیدوار بودم بدون هیچ تغییری به صفحات گاردین راه پیدا کند. حرف‌هایم را قورت دادم. مقاله‌ای که راسبریجر در وب‌سایت من دیده بود، فهرستی بود از مهم‌ترین استدلال‌ها علیه استفاده از چیزی که این متخصصان محترم زندگی خود را وقف تولید آن کرده بودند: اخبار. احتیاط را گذاشتم کنار و شروع کردم به ارائهٔ دلایلی مبنی بر این که چرا باید از اخبار دوری گزید. حالا به جای اینکه روبروی پنجاه نفر همفکر ایستاده باشم درواقع با پنجاه مخالف مواجه شده بودم. درحالی‌که از هر طرف زیر نگاه خیره‌شان بودم، سعی کردم تا حد ممکن آرام بمانم. بعد از بیست دقیقه، گفتارم را با این نتیجه جمع‌بندی کردم: «صادقانه بگوییم: خانم‌ها و آقایان، آنچه شما اینجا انجام می‌دهید اساساً سرگرمی است». سکوت حکم‌فرما شد. می‌توانستید صدای افتادن سوزن را بشنوید. راسبریجر چشم‌هایش را تنگ کرد، نگاهی به اطراف انداخت گفت: «می‌خواهم استدلال‌های آقای دوبلی منتشر شود، امروز.» چرخید و بدون خداحافظی اتاق را ترک کرد. روزنامه‌نگاران هم به دنبالش رفتند. هیچ‌کس به من نگاه نکرد. هیچ‌کس حتی یک کلمه هم نگفت. چهار ساعت بعد نسخهٔ کوتاه‌شده‌ای از مقالهٔ من در وب‌سایت گاردین بود. خیلی زود ۴۵۰ نظر از خوانندگان زیر پست گذاشته شده بود -حداکثر تعدادی که وب‌سایت اجازه می‌داد. مطلب من با عنوان «خبر برای شما بد است» به‌شکلی پارادوکسیکال بدل به یکی از پرمخاطب‌ترین مقاله‌های آن سال روزنامه‌ها شد. کتابی که در دست شماست بر اساس این مقالهٔ جنجالی دوبلی نوشته شده، اما شامل چیزهای بسیار بیشتری است: دلایل بیشتری برای عدم مصرف (یا پیگیری) اخبار، تحقیقات بیشتر در مورد تأثیر خواندن اخبار و نکات بیشتر در مورد چگونگی ترک این عادت. خواندن کتاب دیگر اخبار نخوانید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم اگر می‌خواهید از کوران اخبار در امان باشید و زندگی شادتر، عاقلانه‌تر و آرام‌تری داشته باشید این کتاب را به شما پیشنهاد می‌کنیم.