معرفی کتاب مجموعه «عید خون» اشعاری در سوگ شهید آوینی از شاعران امروز است. در این مجموعه که به همت علی محمد مودب با مقدمه ای از یوسفعلی میرشکاک منتشر شده است، شعرهایی از 33 شاعر به چشم می خورد. شاعرانی همچون حمید سبزواری، علی معلم دامغانی، یوسفعلی میرشکاک، علیرضا قزوه، مصطفی محدثی خراسانی، عباس باقری، محمدرضا آقاسی، علی داودی، سعید حدادیان، علی محمد مودب، سیدحمیدرضا برقعی، محمد مهدی شفیعی، رضا اسماعیلی، مطهره عباسیان، وحیده افضلی، راضیه رجایی، علی سلیمانی، محمدحسین انصاری نژاد، و محمد مهدی خان محمدی از شاعرانی هستند که در این مجموعه از آنها شعر آمده است.
این مجموعه شامل ۱۱ چهارپاره، ۴۰ غزل و ۲۰ دوبیتی و رباعی است. بیشتر اشعار با موضوع عدالت و اعتراض به مسائل سیاسی- اجتماعی است. این کتاب تقدیم شده به "حجت الاسلام جهانشاهی"، طلبه سیرجانی که علیه زمین خواری پیادهروی کرد. توجه به قالب چهارپاره و تلاش برای استفادههای تازه از این قالب از نکات قابل توجه این مجموعه است. در غزلها سعی شده ضمن حفظ ویژگیهای اصیل غزل فارسی و پرهیز از نگاه ژورنالیستی، رویکردهای نویی در موضوعات و نیز شگردهای هنری به اجرا گذاشته شود. «روضه در تکیهی پروتستانها» هفتمین مجموعه شعر علی محمد مؤدب -شاعر خراسانی- است که تاکنون موفق به دریافت جایزههایی از جشنوارههای شعر جوان کشور، شبهای شهریور و حوزهی هنری شده است. وی همچنین برگزیدهی جایزهی کتاب سال شعر جوان بوده است. در یکی از غزلهای این مجموعه شعر میخوانیم: «نوبهارا! خسته شد گل از زبان تیز خار غنچهها پژمرد زیر سایه سرد چنار شاپرکها زخمدل، آماج سوزنهای کاج ماهیان صید نحیف نیزههای آبشار هر شغالی، مست از خون دل انگورها کیسه زهر است باری قلب پرخون انار صوفیان بر سفرههای چرب و شیرین در طواف صوفیان بر سفرهها و عارفان بر روی دار حلقه در گوشان فرزند و زن و مال و منال کو زبانی در خور این گوشها، جز ذوالفقار؟ نوبهارا! تسمه کن بر گردههاشان صاعقه تا فرو ریزد چنار و تا بجنبد آبشار شاپرکها را نسیمای کلامت مرهم است غنچه خواهد یافت از لبخند صبحت اعتبار خارها را از نگاه، از قلب محرومان درآر نوبهارا، نوبهارا، نوبهارا، نوبهار
معرفی کتاب «الف های غلط» چهارمین مجموعه شعر علی محمد مؤدب؛ که همه اشعار آن در قالب غزل سروده شده اند. مضامین شعرها، عاشقانه، مذهبی و اجتماعی است و از ویژگی های آن ها می توان به زبان محکم و آمیخته با عاطفه سرشار اشاره کرد. «نی اید ولوخ که اندر لجن بلند شوید»، «شوق است اگر پرنده بمیرد، ننگ است اگر که سنگ بماند» و «برخیز گیسوان عروسی است مال باد» برخی از اشعار اجتماعی این کتاب را تشکیل می دهند. «ای جان جان جان جهان های مختلف» و «امشب عجیب خوشدلم از بوی کربلا» از اشعار مذهبی کتاب هستند. از عاشقانه های این مجموعه نیز می توان «من پرم از کسی، از چشم قشنگی ازنو»، «انارستان عصری، عصر شیرین انارستان» و «تنت مانند ماهی هاست؛ می لغزد به چشمانم» را نام برد.
علیمحمد مؤدب با سپید شروع کرد و با سپیدهایش درخشید؛ هرچند در ادامه مسیر شاعریاش تجربههای موفقی هم در قالبهای غزل و نیمایی پیدا کرد اما بسیاری هنوز او را به سپیدهایش می شناسند. «عاشقانههای پسر نوح» نخستین دفتر شعر علیمحمد مؤدب است که دربردارندۀ 39 قطعه شعر سپید اوست که در آنها بیشتر سراغ موضوعات و مضامین عاشقانه و فردی رفته است. این مجموعه نخستین بار در سال 1382 منتشر شد و توانست مورد توجه و اقبال صاحب نظرمان و علاقهمندانِ ادبیات قرار بگیرد و اکنون چاپِ دوم این دفتر شعر توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است.
علی محمد مودب به رغم سروده های ارزشمندی که در قالب های متعدد دارد برای خیلی از مخاطبان ادبیات با سپیدهای تأثیرگذار و جریان سازش شناخته شده است. مجموعه«سفر بمباران» در برگیرنده شعرهایی با محوریت شعر مقاومت جهان اسلام است. این کتاب حاصل سروده های جریان یافته در طول جنگهای 33 روزه و 22 روزه بوده در عین توجه به این موضوع، خرده روایت ها،واگویه ها و انتقادهایی در حوزه های مختلف اجتماعی، فرهنگی و حماسی را دربرگرفته است.
این کتاب، منظومه ای بلند در قالب چهارپاره است که به گونه ای بی نظیر به روایت فراز و نشیب و اشک ها و لبخندهای روزگار معاصر می پردازد. این منظومه یکی از جامع ترین آثار ادبیات سیاسی و حماسی و یک تاریخ شاعرانه از دوران انقلاب اسلامی است که با بیان دردمندانه و هنرمندانه علی محمد مودب به رشته تحریر درآمده است. «دستخون» را می توان بلندترین چهارپاره انقلاب دوران انقلاب اسلامی نیز دانست.
«درختان تبعیدی» آیینهای از غزل امروز افغانستان است که سیدضیاء قاسمی و علیمحمد مؤدب گزینش اشعار آن را بر عهده داشتهاند. نام این مجموعه از بیتی از سیدنادر احمدی شاعر افغانستاني مقيم استراليا برگرفته شده است. اسمی که مبیّن وضعیت شعر و شاعران امروز افغانستان است و گوياي این واقعیت تلخ که بسیاری از آنان از سرزمین خود آوارهاند و در چهارسوی جهان پراکنده.