جستجو
منو بستن

طبل حلبی

تولید کننده: نیلوفر
آرامش فکری و روحی، حداقل برای بعضی از افراد، فقط در آسایشگاه روانی قابل دستیابی است. اسکار ماتزرات، بر روی تخت سفید و فلزی خود در بیمارستان و تحت نظارت پرستار هوشیار و متعجب خود به اسم برونو، تصمیم می گیرد تا به کمک یک آلبوم عکس خانوادگی، داستان زندگی خود و کشورش را روایت کند. اسکار که به خواسته ی خود، رشد فیزیکی بدنش را متوقف کرده است، راویت داستان را دائما بین اول شخص و سوم شخص تغییر می دهد. طبل زدن شیوه ای است که او را قادر می سازد تا خود را از خانواده و اتفاقات پیرامونش جدا سازد. آشفتگی داستان و واقعیت زندگی اسکار به قدری است که او ترجیح می دهد از آن فرار کند. زمانی که گراس جوان، نوشتن داستان های درخشان خود در پاریس را شروع کرد، معماری بود که به مجسمه سازی، هنرهای تصویری و شعر روی آورده بود و قصد داشت جنبه های مختلف تاریخ آلمان را مورد واکاوی قرار دهد. رمان طبل حلبی، تاریخ، ترس، طنز و هجو را با تصویرسازی و تخیلاتی پویا و نامتعارف در هم می آمیزد. گراس از نظر سبک نگارش، در مقایسه با روایت های ایستای نویسندگانی چون توماس مان، که دو سال پس از به دنیا آمدن او، موفق به کسب جایزه ی نوبل گشت، بسیار متفاوت عمل می کند. اگر قرار باشد بهترین رمان قرن بیستم مشخص شود، با احترام کامل به کتاب اولیس اثر جیمز جویس و آثار بزرگ دیگر، رمان طبل حلبی یکی از نامزد های اصلی این رقابت خواهد بود.
قابلیت دسترسی: ناموجود
485,000 تومان
i h
ارسال به
*
*
Shipping Method
نام
تخمین زمان ارسال
مبلغ
گزینه حمل و نقلی تعیین نشده است
زمان تحویل: 3-5 روز
جانوران افسانه ای سنگی بالای کلیسای جامع معروف این شهر، بیزار از سیاه کاری های انسان ها، پیوسته بر سنگفرش جلوخان کلیسا به شیوه ی خود، تف می انداختند. منظورم این است که در مدت توقف ما در این شهر، شب و روز باران می بارید و از دهان این جانوران که کار ناودان را می کرد، شرشر فرو می ریخت.

لوبزاک طنز تندی داشت و سرچشمه ی طنزش همان قوزش بود... می گفت: این قوز من صاف می شود اما کمونیست ها پیش نمی روند. مسلم بود که قوزش صاف شدنی نبود. ماندنی بود و استواریش، نشان حقانیت او و در نتیجه حقانیت حزب می شد و از اینجا می شود نتیجه گرفت که قوز، استوارترین پایه ی ایدئولوژی است.

آن روزها از این جور نشانه ها که از نزدیکی مصیبت خبر می داد، کم نبود. مصیبت، چکمه هایی می پوشید که پیوسته زمخت تر می شد و قدم هایی پیوسته بلند تر و پر صداتر بر می داشت تا همه جا گیر شود.

مشخصات محصولات
پدید آورندهگونتر گراس
مترجمسروش حبیبی
تعداد صفحات793
نوبت چاپدهم
قطع کتابرقعی
نوع جلدگالینگور
شابک9789644481666
0.0 0
نقد و بررسی خود را بنویسید بستن
*
*
  • بد
  • عالی
*
*
*