در این دفتر اشعاری با نام: بیار امضا کنم؛ زنجیرها چه می گویند؛ در هدف پر شیطان؛ زمان عاشق شدن نیست؛ تاریک زندان بودی؛ نرگسانه؛ آن مرد بوسه و تکرار؛ بم، داغ سرخ تاریخ؛ به لب خنده می کردی؛ هرگز نزیستم با مرگ؛ قاب پر کلوچه ی گرم؛ و ... آمده است.
انتشارات گلآذین منتشر کرد: شاعر نقاشی است که احساسات خویش را مدل قرار میدهد. موسیقی دانی است که با نتهای الفاظ، آهنگ به وجود میآورد، معماری است که با مصالح کلمات، کاخ رفیع شعر و ادب را بنا میکند، باغبانی است که با نهال، سخن را در کنار جویبار احساسات غرق میکند، گلچینی است که در گلستان روح قدم میگذارد و گلهای خوشبو و رنگارنگ شعر را چیده و دسته گلهایی برای تقدیم به عالم انسانیت تهیه میکند، اختراع است که با انوار معرفت خویش گمشدگان وادی عشق و حقیقت را راهنمایی میکند و بالاخره «جبران» نویسنده و شاعر بزرگ عرب: (یگانه فردی است که لباس وی حریت و آزادگی و غذای او لطف و عواطف و احساسات است.)
کتاب قصه سنگ و خشت، گزینه شعر محمدکاظم کاظمی است. این دفتر شعر گزیدهای از دفترهای شعر «پیاده آمده بودم…» و «کفران» محمدکاظم کاظمی شاعر افغانستانی است. که بسیاری از شعرها با آنچه در این سالها بر مردم و کشور افغانستان گذشته است، پیوند دارد. هر چند منکر احتمال تاویلهای دیگر برای بعضی شعرها نیز نمیتوان بود، که گاه به عمد بوده است و گاه به اتفاق.
سید حسن حسینی (زاده ١ فروردین ۱۳۳۵ تهران – درگذشته ۹ فروردین ۱۳۸۳) شاعر، مترجم، نویسنده و پژوهشگر معاصر ایرانی بود. برخی به او لقب "سیدالشعرای شعر انقلاب" داده اند. او برگزیده اولین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر در بخش آئینی بود. سید حسن حسینی در ١ فروردین ماه سال ۱۳۳۵ در محله سلسبیل تهران به دنیا آمد. وی بعد از دریافت دیپلم طبیعی، لیسانس رشته تغذیه را از دانشگاه مشهد دریافت کرد. فوقلیسانس و دکترای خود را، در رشته ادبیات فارسی گذراند. وی مسلط به زبان عربی بوده و با زبانهای ترکی و انگلیسی در حد استفاده از منابع و مآخذ و صحبت کردن و نوشتن آشنا بود. وی از سال ۱۳۵۲ نوشتن و سرودن را در مطبوعاتِ قبل از انقلاب علیالخصوص مجلهٔ فردوسی آغاز کرد و در سال ۱۳۵۸، حوزهٔ اندیشه و هنر اسلامی را که به همراه محمد رضا حکیمی و رخ صفت، تهرانی و آیتالله امامی کاشانی، راهاندازی کرد که مسئولیت بخش ادبیات و شعر را به همراه قیصر امین پور بر عهده داشت. در دورهٔ آموزشی سربازی بود که جنگ شروع شد. بعد از اتمام دورهٔ آموزشی، با اینکه رَسته بهداری داشت، مسئولیت رادیو ارتش را به عهده گرفت تا چند سال بعد از آزادی خرمشهر، در رادیو ارتش ماند اما به دلیل طولانی شدن جنگ به حوزههنری بازگشت. وی در سال ۱۳۶۶ در اثر اختلافاتی که با مدیر وقت حوزههنری داشت، به همراه جمعی از دوستان از جمله قیصر امین پور استعفا کرده و به تدریس در دانشگاه الزهرا (س) و دانشگاه آزاداسلامی مشغول شد. دکتر سید حسن حسینی از سال ۱۳۷۸ در واحد ویرایش رادیو تهران تا پایان عمر حضور داشت. دکتر حسینی اوایل دهه هشتاد شمسی دوباره به حوزه اندیشه و هنر اسلامی در خیابان حافظ دعوت شد که کلاس های آزاد سبک هندی را برگزار می کرد و در یکی از این جلسات رسول ملاقلی پور(کارگردان سینما)نیز حضور داشت. وی در سال ۱۳۷۹ مجموعهٔ کامل غزلیات بیدل دهلوی را که نزدیک به سه هزار غزل را در بر میگیرد به صورت ضبط شده خواند. حوزه فعالیتهای او شامل شعر، تحقیق، ترجمه و تألیف بود. او سالهای آخر عمرش را به سبکشناسی قرآن و زبانشناسی حافظ مشغول بود و در ۹ فروردین ۱۳۸۳ بر اثر سکته قلبی، درگذشت. سید حسن حسینی در چهارمین همایش چهرههای ماندگار در سال ۱۳۸۳ مورد تقدیر قرار گرفت. میدانی در محله طرشت تهران به نام این شاعر معاصر نامگذاری شدهاست.
"قیصر امین پور" یکی از مطرح ترین شاعران ایرانی بعد از انقلاب است که آثار او هم در میان مخاطبین عام و هم از دیدگاه صاحب نظران از مقبولیت و جایگاه برجسته ای برخوردار است. مجموعه های شعر منتشر شده توسط "قیصر امین پور" همواره با استقبال خوانندگان مواجه شده است و مرتبا مورد تجدید چاپ قرار می گیرد. شعر وی معتدل است و بر خلاف بسیاری از شاعران هم نسل و هم قطار خود، نه با جوش و خروش، بلکه با آرامش بر جان خواننده می نشیند و تاثیر خود را در ذهن و روح او اعمال می دارد. عاشقانه های "قیصر امین پور"، عاشقانه هایی روان و آرام هستند که نمایانگر طبع لطیف شاعر و آرامش درونی او می باشند. قریحه ی شاعری "قیصر امین پور"، او را به حوزه های متنوعی از شعر فارسی سوق داده که تقریبا در تمام آن ها موفق بوده است. وی با وجود اینکه اهل ایجاد ساختار و فرم جدید در شعر نبوده، اما تسلطش به قالب های موجود در شعر فارسی، او را به یکی از موفق ترین شعرای پارسی سرا تبدیل ساخته است. او در غزل و رباعی شاعری چیره دست بوده و علاوه بر آن تصنیف ها و ترانه های به یاد ماندنی از وی به جا مانده اند. "قیصر امین پور" از پیشگامان شعر کودک و نوجوان نیز به حساب می آید و اشعار دلنشین او، در یاد و خاطره ی بسیاری از نوجوانان دیروز و جوانان امروز پابرجاست. "مجموعه کامل اشعار قیصر امین پور"، شامل مجموعه ای از آثار منتشر شده به قلم وی هستند که از جمله ی آن ها می توان به "دستور زبان عشق"، "گل ها همه آفتابگردانند"، "آینه های ناگهان"، "تنفس صبح"، "منظومه ظهر روز دهم"، "به قول پرستو" و "مثل چشمه، مثل رود" اشاره کرد.
پروین اعتصامی شاعر تبریزی که در خانوادهای صاحب فضل و کمال و در دامن پدر دانشمند چون اعتصامالملک رشد کرد، از زنان فرهیخته و ادیب معاصر ایران است که تحصیلات عالیه داشت و شعرهایش مقبول طبع عام و خاص بود. خواننده در قصاید این کتاب خود را در عوالمی رنگارنگ که به صورت یک عالم مستقل درآمده باشد میبیند؛ طرز بیان ناصرخسرو را در تمثیلات سنایی، و استغنای حافظ را در فصاحت و صراحت سعدی. حکیمی عارف و عارفی حکیم و ناصحی پاک سرشت که جابهجا در خودنمایی و جلوهگری است و عجب آنکه این همه ساز و برگ و آراتسگی و ترکیبات مختلف را چنان در یک کالبد جا داده که گویی این اشعار همه در یک ساعت گفته شده است. البته این تلفیق و استغنا سبب نمیشود تا پروین را شاعری مستقل ندانیم و او را مقلد فرض کنیم. توفیق سبحانی در مقدمه دیوان پروین مینویسد: از پروین نسخه دیوان خطی ظاهرا برجا نمانده است. دیوانی که در دست است اولینبار در سال 1314 منتشر شده است. در آن تاریخ پروین تازه با سمت کتابدار به استخدام در دانشسرای عالی درآمده بود. شش سال به وفات نابهنگام او باقی بود. همان دیوان در 1320، 1323 و بعدها چاپ شده است. دیوان حاضر براساس چاپ 1333 منتشر شده و تعداد ابیات موجود در آن بدون احتساب 40 مصرعی که در مسمطها آمده، 5514 است. این دیوان همراه با واژهنامه، توضیح اعلام و کتابشناسی چاپ شده و مقدمه ملکالشعرای بهار را هم در آغاز خود دارد. کتاب مشتمل بر غزلها، قصاید، مسمطها، قطعهها، مثنویها و ابیات پراکنده این شاعر سالهای نهچندان دور کشورمان است. لغات و ترکیبات، کتابشناسی و اعلام تاریخی و جغرافیایی نیز در انتهای کتاب آمده است
محمد مختاری در کتاب هفتاد سال عاشقانه به گزینشی «مثلثی» روی آورده است که اضلاع آن اینهاست: حد عام قابلقبول، قدرت نمایندگی شعر از سوی شاعر، نظر شخصی گردآورنده. روح کلّی این گزینش، مفهوم اساسی کار او در کتاب انسان در شعر معاصر است: درک حضور دیگری.
در کتاب حاضر، مؤلف اشعار چهار شاعر معاصر را دستمایه نقد قرارداده است و نیستانگاری در آثار «نیما»، «شاملو»، «فروغ فرخزاد» و «مهدی اخوان ثالث» را با نگاهی سرشار از اجمال و تفصیل نقد کرده است. این شاعر، نویسنده و طنزپرداز اجتماعی معاصر فصل اول کتاب را به بررسی شعر و مرگ تکنولوژی، فلکزدگی فرد منتشر شرقی در شعر «فروغ»، «نیما» و عصر فرو بستگی، فرو بستگی تاریخی قوم ایرانی و... با اجمال و تفصیل پرداخته است. وی فصل دوم را با نیستانگاری در اشعار «شاملو» شروع میکند و نیهیلیسم را در قالب فرهنگ و اندیشه اعتقادی ایران موردبررسی قرار میدهد. او در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان از نیهیلیسم ایرانی سخن گفت به «داستایوفسکی»، نیستانگار مشهور روس و «شاملو» میپردازد. در همین فصل مؤلف پس از بررسی اشعار «احمد شاملو»، سراغ «مهدی اخوان ثالث» میرود و نیستانگاری محض در برابر «شاملو» را به «اخوان» نسبت میدهد. وی پایان فصل دوم را به آثار «فروغ فرخزاد» اختصاص میدهد و عشق و نیستانگاری در اشعار «فروغ» را زیر علامت سؤال میبرد و گریز از نیستانگاری با توسل به عشق را دستمایه به چالش کشیدن اشعار شاگردان «نیما» قرار میدهد.
سلمان هراتی، با نام اصلی سلمان قنبر هراتی، (۱ فروردین ۱۳۳۸ در مزردشت تنکابن – ۹ آبان ۱۳۶۵) شاعر معاصر ایرانی است. وی از شاعران متعهد به انقلاب و مذهب شیعه بود. تخلص او در شعر آذرباد بود. در اوّل فروردین سال ۱۳۳۸ در روستای مزردشت تنکابن مازندران در خانوادهای مذهبی متولد شد. درسهای ابتدایی تا پایان دوران متوسطه را در زادگاهش خواند. سپس در دانشسرای راهنمایی تحصیلی پذیرفته شد و پس از دو سال در رشتهٔ هنر، مدرک فوق دیپلم اخذ کرد. وی پس از پایان تحصیلات در یکی از مدارس روستاهای دور لنگرود مشغول تدریس شد. او در نهم آبان ۱۳۶۵ هنگام عزیمت به لنگرود در یک سانحهٔ رانندگی درگذشت. در غرب شهر تهران، میدانی به نام این شاعر نامیده شدهاست. آرامگاه وی در حوالی شهر تنکابن واقع شدهاست. بر سنگ مزارش، این بیت نوشته شدهاست: «آه از پاییز سرد، ای کاش من/از تو باغی در بهاران داشتم».
این مجموعه که از روی چاپ دوم «مجموعه کامل شعرهای سید حسن حسینی» در نشر کتاب آبی تنظیم شده، در پنج بخش غزل، مثنوی، قطعه، چهارپاره (ترانه) و تک بیتی دسته بندی شده است. رباعی های شاعر در دفتری جداگانه منتشر خواهد شد.
محمد مختاری در اینکتاب به بررسی درک و تصویر انسان در شعر گذشته تا امروز ایران پرداخته است. او در اینراه، شباهت و تفاوتهای درک و دریافت شاعران معاصر را هم بررسی کرده است. سیر تطور و تکامل اندیشه مدرن جهان ازجمله مسائلی است که او در تحلیلهای خود در اینکتاب از آن بهره برده است. بررسی شاعران کلاسیک و ۴ شاعر معاصر یعنی نیما یوشیج، احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث و فروغ فرخزاد هم برای بررسی مفهوم «درک حضور دیگری» از دیگر موضوعاتی است که مختاری در اینکتاب مورد توجه قرار داده است.
یوسفعلی میرشکاک، در این دفتر مجموعه ای از شعرهای خود را که در مدح و منقبت امیرالمؤمنین علی علیه السّلام است در چند قالب گنجانده است: رباعی، دوبیتی، غزل، مخمس، قصیده، شعر نیمایی، و شعر آزاد؛ و تقریباً همة قوالب متعارف شعر معاصر را در این مدایح آزموده است. ای صبح ازل خیالی از خندة تو شاهان و پیمبران همه بندة تو با من نظری کن که نباشم در حشر شرمندة آن که نیـست شرمندة تو زبان شاعر روان و بدون پیچش است و شعرها مناسب مجالس مدّاحی. مدح ها همه پی رنگ حقیقت و عرفان دارند و از اغراق های پوچ به دورند. میرشکاک اعتقادش را در این شعرها آورده است.
شادروان محمدحسن معیری متخلص به «رهی» در دهم اردیبهشت ماه ۱۲۸۸ هجری شمسی در تهران و در خاندانی بزرگ و اهل ادب و هنر چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران به پایان برد، آنگاه وارد خدمت دولتی شد و در مشاغلی چند خدمت کرد. از سال ۱۳۲۲ شمسی به ریاست کل انتشارات و تبلیغات وزارت پیشه و هنر (بعداً وزارت صنایع) منصوب گردید. پس از بازنشستگی در کتابخانهٔ سلطنتی اشتغال داشت. وی همچنین در انجمن موسیقی ایران عضویت داشت. رهی علاوه بر شاعری، در ساختن تصنیف نیز مهارت کامل داشت. وی در سالهای آخر عمر در برنامهٔ گلهای رنگارنگ رادیو در انتخاب شعر با داوود پیرنیا همکاری داشت و پس از او نیز تا پایان زندگی آن برنامه را سرپرستی میکرد. رهی در طول حیات خود سفرهایی به خارج از ایران داشت که از آن جمله است: سفر به ترکیه در سال ۱۳۳۶، سفر به اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۳۳۷ برای شرکت در جشن چهلمین سالگرد انقلاب اکتبر، سفر به ایتالیا و فرانسه در سال ۱۳۳۸ و دو بار سفر به افغانستان، یک بار در سال ۱۳۴۱ برای شرکت در مراسم یادبود نهصدمین سال در گذشت خواجه عبدالله انصاری و دیگربار در سال ۱۳۴۵، عزیمت به انگلستان در سال ۱۳۴۶ برای عمل جراحی، آخرین سفر وی بود. رهی معیری که تا آخر عمر مجرد زیست، در بیست و چهارم آبان سال ۱۳۴۷ شمسی پس از رنجی طولانی از بیماری سرطان معده بدرود زندگانی گفت و در مقبرهٔ ظهیرالدولهٔ شمیران به خاک سپرده شد.
فروغ فرخزاد (۸ دی، ۱۳۱۳ - ۲۴ بهمن، ۱۳۴۵) شاعر معاصر ایرانی است. فروغ پیش از مرگش پنج دفتر شعر منتشر کرد که از نمونه های قابل توجه شعر معاصر فارسی هستند. فروغ فرخزاد در ۳۲ سالگی بر اثر تصادف اتومبیل بدرود حیات گفت. فروغ با مجموعه های اسیر، دیوار و عصیان در قالب شعر نیمایی کار خود را آغاز کرد. سپس آشنایی با ابراهیم گلستان، نویسنده و فیلم ساز سرشناس ایرانی، و همکاری با او، موجب تحول فکری و ادبی در فروغ شد. وی در بازگشت دوباره به شعر، با انتشار مجموعهٔ تولدی دیگر، تحسین گسترده ای را برانگیخت. سپس مجموعهٔ ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد را منتشر کرد تا جایگاه خود را در شعر معاصر ایران به عنوان شاعری بزرگ تثبیت کند. آثار و اشعار فروغ به زبان های انگلیسی، ترکی، عربی، چینی، فرانسوی، اسپانیایی، ژاپنی، آلمانی و عبری ترجمه شده اند.
منوچهر نیستانی را شاید بتوان به خاطر عدم معرفی بسزای این شاعر به نسل شاعران معاصر مخصوصا در دو دهۀ اخیر و عدم دسترسی آسان نسل ادبی امروز به کتابهای او با همۀ معروفیتش یک جزیرۀ ناشناختۀ ادبی دانست، به حدی که اگر این شاعر هم به اندازۀ شاعران هم نسل و معروف خود معرفی و شناخته می شد می توانست سهم عمده ای در جریان شعر امروز مخصوصا مسیر شعر پیشرو امروز اعم از غزل یا نیمایی و سپید داشته باشد. گمنامی و مستور ماندن شعر منوچهر نیستانی البته تا حدود زیادی هم به انزواطلبی و عزلت گزینی عمیقی که در شخصیت خود این شاعر موج می زند برمی گردد، درست مثل مرحوم نوذر پرنگ که او هم در انزوا و تنهایی نوشت و شعرش هم همچنان در تاریکی و ناشناس مانده است.
این کتاب شامل هفده دفتر شعر شاملو، از سالهای 1323-1378هجری شمسی است. این کتاب که در گذشته به صورت مجموعه دو جلدی منتشر شده بود، در ویرایش جدید باهم ترکیب شده و در قالب یک کتاب منتشر شده است. برای مطالعه دیگر آثار احمد شاملو می توان به دفتر های دیگر از مجموعه آثار وی مراجعه کرد. هفده دفتر شعر چاپ شده در این کتاب عبارت اند از: ۱۳۲۹–۱۳۲۳ آهن ها و احساس ۱۳۳۰–۱۳۲۹ قطعنامه، ۱۳۳۰ آهنگ های فراموش شده، ۱۳۳۰ بیست و سه ۱۳۳۵–۱۳۲۶ هوای تازه ۱۳۳۸–۱۳۳۶ باغ آینه ۱۳۴۱–۱۳۳۹ لحظه ها و همیشه ۱۳۴۳–۱۳۴۱ آیدا در آینه ۱۳۴۴–۱۳۴۳ آیدا، درخت و خنجر و خاطره ۱۳۴۵–۱۳۴۴ ققنوس در باران ۱۳۴۸–۱۳۴۵ مرثیه های خاک ۱۳۴۹–۱۳۴۸شکفتن در مه ۱۳۵۲–۱۳۴۸ ابراهیم در آتش ۱۳۵۶–۱۳۵۵ دشنه در دیس ۱۳۵۹–۱۳۵۶ ترانه های کوچک غربت ۱۳۶۹ مدایح بی صله ۱۳۷۶–۱۳۶۴ در آستانه ۱۳۷۸–۱۳۵۱ حدیث بی قراری ماهان متن کاملا به زبان فارسی نوشته شده است. این یک مقدمه عالی برای کارهای شاملو و همچنین یک مرجع جامع برای محققان و طرفدارانش است.
مجموعه حاضر تلاشی جهت گردآوری آثار این شاعر بزرگ است.در آغاز مجموعه شعر حسین منزوی می خوانیم:«شعر تمام آن چیزی است که در زندگی ارزش به یاد سپردن دارد» حسین منزوی چهره نامدار شعر فارسی در سال 1325 در زنجان متولد شد.پدر او نیزشاعر بود و به آذری شعر می سرود.منزوی ابتدا در رشته ادبیات فارسی وارد دانشگاه تهران شد اما آن را نیمه رها کرد و سراغ جامعه شناسی رفت و طولی نکشید که جامعه شناسی را نیز رها کرد و بعدها با گذراندن واحدهای باقی مانده کارشناسی این رشته را اخذ نمود.خود او در باره زندگی اش میگوید: «در زندگی آشفته وار من تقریبا هیج چیز در جای خود قرار نمی گیرد.» حسین منزوی در سال 1350 اولین دفتر شعر خود ،حنجره زخمی تغزل را چاپ کرد و با این مجموعه عنوان بهترین شاعر جوان شعر فروغ را از آن خود کرد.منزوی سردرمدار غزل نئوکلاسیک است.غزل های او هم متاثر از غزل های سنتی است هم اشعار نیمایی.اشعار منزوی در کنار دیگر شعرای بزرگ معاصر مانند ابتهاج،منوچهر نیستانی و محمد علی بهمنی و دیگران در راستای دمیدن روحی تازه به قالب غزل بود که دوره ای از افول را در حال تجربه بود. او در مقدمۀ کتاب از شوکران و شکر چنین می گوید: «هستند کسانی که می گویند در غزل هر چه حرف بوده، حافظ و سعدی و... زده اند و دیگر حرفی نمانده است. من می گویم که این طور نیست و خیلی حرف هاست که حافظ و سعدی نگفته اند؛ زیرا خیلی مسائل وجود دارد که حافظ و سعدی لمس نکرده اند.» از مهمترین ریشه های افتراق غزل منزوی با دیگر شعرا میتوان به حماسه های عاشقانه اشاره کرد.جایی که ترکیب واژگان معاصر با واژگان کهن است که در همنشینی مثال زدنی زبان منزوی را منحصر بفرد کرده است.نمادپردازی در غزل،ترکیب سازی های بدیع و خلق واژگان نو همه در راستای همین زبان اتفاق افتاده اند.
"محمدعلی بهمنی"، از شاعران مطرح و توانای معاصر است که شعر گفتن را از همان کودکی و نوجوانی آغاز کرد. در آن دوران، "فریدون مشیری" مسئولیت یک صفحه ی شعر و ادب با عنوان هفت تار چنگ را در مجله ی روشنفکر بر عهده داشت و آشنایی "محمدعلی بهمنی" با "فریدون مشیری" که در چاپخانه صورت گرفته بود، منجر به این شد که شعری از او در مجله ی روشنفکر به چاپ برسد. از همان زمان، اشعار "محمدعلی بهمنی" به صورت پراکنده در نشریه ها و مجلات مختلف ایران منتشر شده است اما در اثر پیش رو، مجموعه ی دفاتر و اشعار او تحت عنوان "مجموعه اشعار محمدعلی بهمنی"، یکجا و در قالب یک کتاب در اختیار مخاطب قرار گرفته است. این اثر با مجموعه ی "باغ لال" از "محمدعلی بهمنی" آغاز می شود و در ادامه مجموعه های "در فصل عطسه های پیاپی"، "در بی وزنی"، "لحظه های شماره شده"،"دغدغه های ثبت شده"، "امانم بده"، "فصلی دیگر" و "گاهی دلم برای خودم تنگ می شود" آمده است. بعد از این قسمت مثنوی های "محمدعلی بهمنی" قرار گرفته که شامل مثنوی "پدر"، "مست"، "چراغ"، "سکوت"، "اخوان رفت" و "هفت پشت عطش" می باشد. در ادامه مجموعه اشعار "شاعر شنیدنی ست"، "این خانه واژه های نسوزی دارد"، شش شعر با عنوان های سرکنگی یک تا شش، "چتر برای چه؟! خیال که خیس نمی شود"، "من زنده ام هنوز و غزل فکر می کنم" با بیست و هشت شعر و "تنفس آزاد با پنجاه و نه شعر در "مجموعه اشعار محمدعلی بهمنی" منتشر شده اند. کتاب پیش رو که بیش از هشتصد صفحه از آثار شاعر را دربردارد، حاصل بیش از چهار دهه فعالیت "محمدعلی بهمنی" در زمینه ی شعر و غزل را یکجا در اختیار مخاطب قرار می دهد.