جستجو
منو بستن

شاه می میرد

تولید کننده: بیدگل
پادشاه قرار است پس از سالیان زیاد فرمان روایی بمیرد همسر اولش مارگریت به او می گوید مرگ ناگزیر است و باید دل بکند و همسر دومش ماری سعی می کند با عشق به او نیرو بدهد و جلوی این مرگ و جدایی را بگیرد .
قابلیت دسترسی: ناموجود
36,000 تومان
i h
ارسال به
*
*
Shipping Method
نام
تخمین زمان ارسال
مبلغ
گزینه حمل و نقلی تعیین نشده است
شاه: دست هامان هم درد می کنند. یعنی داره شروع می شه؟ نه. اگه همیشگی نبود پس چرا ما به دنیا آمدیم؟ لعنت به والدینمان. چه مسخره، چه مضحک! پنج دقیق پیش به دنیا آمدیم، سه دقیقه پیش ازدواج کردیم.
مارگریت: دویست هشتاد و سه سال می شه.
شاه: دو دقیقه و نیم پیش بود به تخت سلطنت نشستیم.
مارگریت: دویست و هفتاد و هفت سال و سه ماه می شه.
شاه: فرصت نکردیم بگیم اوف! فرصت نکردیم بفهمیم زندگی یعنی چی.
مارگریت: (به دکتر) برای این کار هیچ سعی نکردند.
ماری: مثل یه پیاده روی خیلی کوتاه بود تو یه خیابون پردار و درخت، مثل قولی که عمل نشه، لبخندی که نشکفته پژمرده بشه.
مارگریت: (به دکتر، در ادامه) با اینکه بزرگ ترین دانشمندها دم دستشون بود، فقها، آدم های دنیا دیده، اون همه کتاب که لاش رو باز نکردند.
شاه: وقت نداشتیم.
مارگریت: تو که می گفتی تمام وقت های عالم مال توست.
شاه: وقت نداشتیم، وقت نداشتیم، وقت نداشتیم.

مشخصات محصولات
پدید آورندهاوژن یونسکو
تعداد صفحات107
سال انتشار1400
شمارگان1000
نوبت چاپدوم
قطع کتابرقعی
شابک9786226863155
نوع جلدشومیز
مترجمسحر داوری
0.0 0
نقد و بررسی خود را بنویسید بستن
*
*
  • بد
  • عالی
*
*
*