درامدی بر اساطیر ایران: انسان همیشه به جهان گرداگرد خود توجه داشته است. از این رو اسطوره، بیان و نمودگاری است از ”شناخت“ انسان از جهان که، گذشته از صورت ظاهر، برای انسان دارای معنایی باطنی و پنهانی نیز است. اسطوره از جهان، طبیعت، خدایان، دیوها و خلاصه از زندگی مادی و معنوی انسان پیشین سخن می گوید. اساطیر نه تنها رابطة انسان را با نیروهای مابعدالطبیعی رقم می زند بلکه تعیین کنندة ارتباط انسان با ادبیات، موسیقی، نقاشی، قصه ها و باورهای عامیانه، هنر و ”معرفت“ غیرعلمی است. بنابراین جای هیچ تردیدی نیست که برای شناخت عمیق فرهنگ یک ملت نمی توان از اساطیر آن بی خبر بود، چراکه اساطیر با جهان فرهنگی ای که بنیاد می گذارد تصویری از عشق و نفرت، ثروت و قدرت، امر جنسی، مرگ و ترس ترسیم می کند.
"در سوگ و عشق یاران" کتابی است از "شاهرخ مسکوب" که نوشتههای آن مانند نهر آبی تمیز و سرد است که در وسط یک قبرستان، آرام آرام جریان دارد. کسی نمیداند سرچشمهی این نهر کجاست و وقتی ناپدید میشود به کجا می رود. با این وجود، تازگی و روحافزاییاش ملموس است. هوای سطرهای "شاهرخ مسکوب" در کتاب "در سوگ و عشق یاران" سرد است و وقتی به خطوط آن نگاه میکنید، میبینید که این تصویر ثابت رنج و اندوهی مضاعف است و شرحنامهی زخمی است بر روح که جای آن تا ابد باقی است. "شاهرخ مسکوب" مرگ رفیق شاعرش را در هوای سرد زمستان به تصویر کشیده شده است و در سوگ و یاد باقی یاران، قلم زده است. این اثر یک تعالی خیرهکننده و بینظیر از رنج جدایی و نوحهای از درد غیر قابل درمان مرگ است.
زبان فارسی از اغاز دوران اسلامی تا عصر مشروطیت تحولاتی عمده داشته که زمینه ساز زبان فارسی تکامل یافته امروزی است. در این کتاب نقش سه گروه : اهل دیوان ، روحانیت و عرفا از زاویه ای اجتماعی و کارکرد ملی آنها بررسی و روشن می شود.
ادبیات فارسی در زمانه ما دگرگونی شگرفی یافته و سبک و محتوای آن بهکلی چهره دیگر به خود گرفته است. مهرومومهای اول قرن چهاردهم هجری شمسی، به یک معنا، آغازگر این تحول و دگرگونی است. شعر نو با افسانه نیما راهی تازه آغاز میکند و رمان و داستاننویسی جدید پا به عرصة حیات مینهد. در این کتاب، شاهرخ مسکوب، متفکر و منتقد برجسته ایرانی، با بیانی شیوا و شورانگیز چگونگی این دگرگونی را بازگو میکند و نگاه و نگرش تازه نویسنده ایرانی را به جهان طبیعت و رمز و راز عشق و شور و شر اجتماع بیان میدارد. در این اثر تحلیلی، آثار محمد حجازی، عشقی، عارف و دیگران بررسیشده و با نکتهبینیهای دقیق موردسنجش و نقد قرارگرفته است.
شاهرخ مسکوب عاشق زبان فارسی بود. «ایرانی بودن با همه ی مصیبت ها به زبان فارسی اش می ارزد. من در یادداشت هایم آرزوی زبانی را می کنم که وقتی از کوه صحبت می کند به سختی کوه باشد و وقتی از جان یا روح... از سَبُکی به دست نتواند آمد».
ارمغان مور جستاری است دربارهٔ چند مفهوم بنیادی شاهنامه… این کتاب بیش از تاریخ، اثری شاعرانه است و کار شعر گردآوری دانش گذشتگان نیست، برگذشتن از بینش و دانش، اعتلای «خودآگاه و ناخودآگاه» اهل زمانه و آفرینش دید و دریافتی دیگرتر است… شاهنامه تاریخ پیروزی در شکست، یا به زبان دیگر تاریخ پیروزیِ شکست است. زیرا در برابر مرگ «گزینشی» در کار است و نیروی اراده بر غریزهٔ بقا فرمان میراند… شاهنامه تاریخی آرمانی است، آنگونه که میپنداشتیم و آرزو داشتیم. و فردوسی با گزینشی که میکند این آرزو، این آرمان را به سرمنزل عافیت میرساند… در داستانهای شاهنامه، با خواندن «تاریخ»، هر بار حقیقت متعالی و زیبایی را —که ویژگی هر اثر والای هنری است— در روح خود میآزماییم و اینگونه بازیابی خاطرهٔ جمعی، توأم است با موهبت شادی فرخندهای که دیدار زیبایی به ما ارزانی میدارد. و لذت این شادی، اگرچه از گذشته میآید، دیگر از آنِ ماست که هستیم و آنها که پس از ما خواهند بود.