میرجعفری این «زندگی نوشت» را در پنج فصل نوشته است. کتاب با فصلِ «آبادی» و از روزهای کودکی او و خانهای در معینآبادِ زواره واقع در شهرستان اردستانِ استان اصفهان آغاز میشود. خانهای در حاشیۀ کویری کمآب با طوفانهای بنیانکن و ریگهای روان، و زیستِ نویسندهای که کودکیاش با آخرین رمقهای قنات مصادف شده بود و حال از خود میپرسد: «قنات در کویر با چه چیز در بدن ما شبیه است؟ خون؟ نَفَس؟ روح؟ کدامیک از اینها وقتی دستکاری میشوند، ما ظاهرا زندهایم اما جور دیگری شدهایم؟»
کتاب «ریحانهایی که مادرم دوست داشت»، مجموعه داستانهای خیلی کوتاه اما پیوسته ای درباره جنگ به قلم سید اکبر میر جعفری است. این کتاب با عنوان فرعی «جنگ نوشت» در آخرین روزهای سال 94 توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است. کتاب «ریحانهایی که مادرم دوست داشت»، شامل 52 داستان- خاطره هستند که این داستانها تماما تجربیات شخصی نویسنده است. میرجعفری در این داستانها سعی کرده است نوشتههایش نه چندان طولانی باشند که حوصله خواننده را سر ببرد و نه آن قدر کوتاه که از بیان ماجرا درماند.