این کتاب در سال ۱۳۵۶ توسط محمد قاضی ترجمه و منتشر شد. در میهن راوی حکومتی استبدادی در روی کار است، و دیکتاتور تمام مخالفان خود را یا از بین برده یا به زندان انداخته است. از جملهی این مخالفان مردی چهل و سه ساله دانشمند و باستان شناس که محکوم به کار اجباری بوده و پنج سال از عمرش را در زندان گذارنده است. داستان از لحظهای آغاز می شود که مرد هنگام جا به جایی به زندانی دیگر از یک لحظه غفلت نگهبان خود استفاده می کند و در می رود، بقیهی داستان شرح پراضطراب و پر تب و تاب تعقیب و گریز زندانی و سگ نگهبان است.