نویسنده: جی. دی. سلینجر (سالینجر) مترجم: بابک تبرایی و سحر ساعی انتشارات نیلا آنچه در پی میآید، گزیدهی یادداشتهای روزانهایست بهتاریخ ۳۱ دسامبر ۱۹۱۷. این یادداشتها در شورویویِ لانگآیلند، بهقلم دختربچهای بهنام کورین فون نوردهوفِن نوشته شده است. کورین دخترِ سارا کیس مونتروس فون نوردهوفِن ــ وارثِ تجهیزات ارتوپدیِ مونتروس ــ بود که در ۱۹۱۵ خودکشی کرد. پدرِ کورین، بارون اوتو فون نوردهوفِن، هنوز زنده بود، یا دستکم زیر نقابِ خاکستریِ تبعید هنوز نفس میکشید. کورین این فصل از یادداشتهای روزانهاش را در شبِ پیش از یازدهمین سالگردِ تولدش شروع کرد.
فرنی و زویی جی.دی.سلینجر ترجمه: امید نیک فرجاام « دانش باید به حکمت و معرفت منتهی بشه و اگه نشه مفت نمی ارزه! اما هیچ کس بهش اشاره نمی کنه! تو دانشگاه حتی یه کلمه هم به گوشت نمی خوره که قراره معرفت هدف کسب دانش باشه. یعنی حتی کلمه معرفت هم به گوش آدم نمی خوره!»[1] فرنی و زویی دو فرزند کوچک خانواده ی بزرگ گلس هستند. به غیر از آنها خانواده گلس پنج فرزند دیگر نیز دارند. رمان فرنی و زویی شامل دو داستان درباره این دو فرزند است. داستان اول درباره فرنی است که کوچکترین دختر خانواده است. این داستان شرح ملاقات فرنی با پسری به نام لین کاتل است. فرنی که علاقه زیادی به ادبیات و عرفان شرقی دارد دست به گریبان یک بحران روحی عرفانی است. وی مشغول خواندن یک کتاب عرفانی می شود و آشفتگی های روحی و فکری به سراغش می آید و عوالمی برای وی آشکار می گردد. داستان دوم نیز روایت زویی کوچکترین پسر خانواده است. زویی برادر بزرگ فرنی است و بازیگری می خواند. وی به همراه خانواده اش تلاش می کند فرنی را از بحران روحی نجات دهد. برادر بزرگ این خانواده به نوعی قدیس خانواده آنها است که سال ها قبل خودکشی کرده است. بادی یکی دیگر از اعضای خانواده سال ها است در انزوا به سر می برد.
نویسنده: جی. دی. سلینجر مترجمها: امیر امجد و بابک تبرایی انتشارات: نیلا این کتاب هم مثل کتاب "هفته ای یه بار آدمو نمی کشه" مجموعه ای از 10 داستان کوتاه سالینجر هست که به صورت پراکنده در مجلات به چاپ رسیده بوده - قلب یک داستان پاره پاره : در مورد نویسنده ای که سعی داره یک داستان عاشقانه بنویسه . قشنگه - بر و بچه ها : گفت و گوی یک سری جوون شاید کمی تنها . خوبه - دخترکی در سال 1941 که اصلا کمر نداشت : ملاقات یک دختر و پسر . خیلی حس عجیب و خاصی داشت . خوشم اومد - برادران واریونی : در مورد دو برادر معروف در دنیای موسیقی . این واقعا قشنگ بود - این ساندویچ مایونز نداره : در مورد جنگ و جبهه . قشنگه با یک لحن گرم و روان -دختری که می شناختم : اینم در مورد پسری هست که برای یادگیری زبان به اروپا رفته و از دختر همسایه شون خوشش می یاد . خوب بود - قلق : در مورد یک سربازه . خوبه - یادداشت های شخصی یک سرباز پیاده نظام : اینم باز در مورد سربازهاست و داستان خیلی قشنگیه - برو ادی را ببین : برادری که داره خواهرش را نصیحت می کنه . خوبه - نغمه ی غمگین : در مورد مظلومیت سیاه پوست ها . کلا قشنگه
نویسنده: جی. دی. سلینجر (سالینجر) مترجم: امید نیک فرجام و لیلا نصیری ها انتشارات نیلا جروم دیوید سالینجر نویسنده آمریکایی بود که به خاطر رمان «ناتور دشت» در سال 1951 شناخته شد. قبل از انتشار این کتاب ، سلینجر چندین داستان کوتاه در مجله Story منتشر کرد و در جنگ جهانی دوم خدمت کرد. در سال 1948 ، داستان تحسین شده ی او توسط منتقدان یعنی"یک روز عالی برای موز ماهی" در نیویورکر ظاهر شد ، که این نشر بسیاری از کارهای بعدی او را منتشر کرد.
نویسنده: جی. دی. سلینجر ترجمه: محمد نجفی انتشارات: نیلا هولدن کالفید، قهرمان رمان ناتوردشت، بیگانهای است از جنس بیگانگان جهان، جوانی جسور و جستجوگر که حدیث جستجو و جستجوگر را به تصویر میکشد. هولدن که به تعبیر خالقش، از جهان «عوضی»، جهانی به وسعت زمین، گریزان است و به جهان «قشنگ»، جهانی محدود با مردمانی به ناگزیر قربانی، تعلق دارد، همراه با همراهان انگشتشمارش در پی مفهوم زندگی، سرگردانی را مکرر میکند و از یأسی به یأسی دیگر فرو میآید. جی. دی. سلینجر که هر یک از آثارش حادثهای در ادبیات خوانده میشود، از مطرحترین و تأثیرگذارترین نویسندگان معاصر آمریکاست. شهرتگریز است. کم سخن میگوید. بسیار مینویسد و به ندرت منتشر میکند.
نویسنده: جی. دی. سلینجر ترجمه: احمد کریمی انتشارات: امیرکبیر کتاب ناتور دشت با عنوان اصلی The Catcher in the Rye اثر بسیار مشهور و برجسته جروم دیوید سلینجر است که در سال ۱۹۵۱ منتشر شد و طبق آخرین آمارها تاکنون بیشتر از ۶۵ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته است. این رمان کتابی شاخص در ادبیات آمریکا محسوب میشود و به بیش از ۳۵ زبان نیز ترجمه شده است.