کتاب سربلند خاطرات شهید مدافع حرم محسن حججی می باشد که محمدعلی جعفری نویسنده کتاب عمار حلب و قصه دلبری آن را به نگارش درآورده است. در این کتاب خاطرات شهید از زبان خانواده و دوستان شهید و همسر شهید روایت شده است. برگشتم به حاج سعید گفتم: «آخه من چطور این بدند اربا اربا رو شناسایی کنم؟» خیلی بهم ریختم. رفتم سمت آن داعشی ، یک متر رفت عقب و اسلحه اش را کشید طرفم، سرش داد زدم: «شما مگه مسلمون نیستید؟» به کاور اشاره کردم که مگر او مسلمان نبود؟ پس سرش کو؟ چرا این بلا را سرش آوردید؟ حاج سعید تند تند حرفهایم را ترجمه می کرد.آن داعشی خودش را تبرئه کرد که این کار ما نبوده و باید از کسانی که او را برده اند«القائم»، بپرسید، فهمیدم می خواهد خودش را از این مخمصه نجات دهد. دوباره فریاد زدم که کجای اسلام می گوید اسیرتان را این طور شکنجه کنید؟ نماینده داعش گفت: «تقصیر خودش بوده! پرسیدم به چه جرمی؟» بریده بریده جواب می داد و حاج سعید ترجمه می کرد:«از بس حرصومون را درآورد، نه اطلاعاتی به ما داد نه اظهار پشیمونی کرد، نه التماس کرد! تقصیر خودش بود......!»