جستجو
منو بستن

محصولات با برچسب 'سالینجر'

نمایش به عنوان گرید لیست
مرتب سازی بر اساس
نمایش در هر صفحه
جنگل واژگون سلینجر

جنگل واژگون

30,000 تومان
نویسنده: جی. دی. سلینجر (سالینجر)
مترجم: بابک تبرایی و سحر ساعی
انتشارات نیلا
آنچه در پی می‌آید، گزیده‌ی یادداشت‌های روزانه‌ای‌ست به‌تاریخ ۳۱ دسامبر ۱۹۱۷. این یادداشت‌ها در شورویویِ لانگ‌آیلند، به‌قلم دختربچه‌ای به‌نام کورین فون نوردهوفِن نوشته شده است. کورین دخترِ سارا کیس مونتروس فون نوردهوفِن ــ وارثِ تجهیزات ارتوپدیِ مونتروس ــ بود که در ۱۹۱۵ خودکشی کرد. پدرِ کورین، بارون اوتو فون نوردهوفِن، هنوز زنده بود، یا دست‌کم زیر نقابِ خاکستریِ تبعید هنوز نفس می‌کشید. کورین این فصل از یادداشت‌های روزانه‌اش را در شبِ پیش از یازدهمین سالگردِ تولدش شروع کرد.
هفته ای یه بار آدمو نمیکشه جی دی سالینجر

هفته ای یه بار آدمو نمی کشه

25,000 تومان
جروم دیوید سالینجر نویسنده آمریکایی بود که به خاطر رمان «ناتور دشت» در سال 1951 شناخته شد. قبل از انتشار این کتاب ، سلینجر چندین داستان کوتاه در مجله Story منتشر کرد و در جنگ جهانی دوم خدمت کرد. در سال 1948 ، داستان تحسین شده ی او توسط منتقدان یعنی"یک روز عالی برای موز ماهی" در نیویورکر ظاهر شد ، که این نشر بسیاری از کارهای بعدی او را منتشر کرد. ناتور دشت یک موفقیت سریع برای او بود. ترسیم سلینجر از بیگانگی نوجوانان و از بین رفتن بی گناهی در شخصیت اصلی هولدن کالفیلد ، به ویژه در میان خوانندگان نوجوان تأثیرگذار بود. این رمان بسیار خوانده شده و رمان بحث برانگیزی بود که موفقیت آن توجه عموم و محبوبیت سلینجر را به دنبال داشت. سلینجر منزوی شد و کمتر چاپ می کرد. وی پس از ناتور دشت یک مجموعه داستان کوتاه ، که شامل نه داستان (1953) می شد را نوشت. و پس از آن یک جلد حاوی یک رمان و یک داستان کوتاه ؛ و یک جلد حاوی دو رمان را نوشت. آخرین اثر سالینجر منتشر شده ، رمان "هاپورث 16 ، 1924" در 19 ژوئن 1965 در نیویورکر ظاهر شد. پس از آن ، سلینجر با توجه ناخواسته مبارزه کرد ، از جمله نبرد حقوقی در دهه 1980 با زندگی نامه نویس ایان همیلتون و و در اواخر دهه 1990خاطراتش که توسط دو نفر از نزدیکان وی نوشته شده است: جویس مینارد ، عاشق سابق ؛ و دخترش مارگارت سالینجر. منتشر شد. داستان کوتاه هفته ای یه بار آدمو نمکشه به عزیمت یک سرباز برای جنگ در اروپا و درخواست سرباز از همسرش می پردازد که وقتی او رفته است وقت بیشتری را با عمه اش بگذراند. سلینجر این داستان را زمانی نوشت که در انگلیس بود. این داستان به همراه چند داستان کوتاه دیگر در مجموعه ی هفته ای یه بار آدمو نمیکشه و داستان های دیگر منتشر شده است.