دوست دارید دیکتاتور شوید؟ چیزی دوستداشتنیتر از قدرتِ عنان گسیخته، فرصتهای اقتصادی نامحدود و لذت سرکوب مخالفان سراغ دارید؟ چه صبحی خوشبوتر و فرحناکتر از صبح روزی که میدانید همه دشمنانتان را خوار و ذلیل و زمینگیر کردهاید یا کشتهاید و ثروت کشور در اختیار شخص شما است؟ چه هدفی ارضاکنندهتر از اینکه شما تنها رشته پیوند حکومت، اقتصاد و جامعه در کشور هستید و همهچیز زیر نظر شما است، تنها تصمیمگیرندهاید، و حرف حرف شما است و تا میل مبارکتان نباشد هیچ کاری انجام نمیشود؟ شاید هم از تیپ آدمهای خانوادهدوست باشید در این صورت خیال دارید پس از رسیدن به پیری و کهولت زمام رهبری کشور را به دست پسر یا دخترتان بسپارید تا آنها راهتان را ادامه دهند، ثروت خانوادگی را حفظ کنند و دستاوردهای سیاسیتان را ادامه دهند. این کتاب با بررسی تمام دیکتاتورهای مشهور جهان به خواننده یاد میدهد چطور یک دیکتاتور باشد. کتاب ۱۳ فصل دارد و در هر فصل به یکی از موضوعاتی که باعث شکلگیری، قدرت گرفتن و یا حتی افول قدرت یک دیکتتور میانجام صحبت میشود. نویسندگان برای نوشتن خودآموز دیکتاتورها از منابع مختلفی کمک گرفتهاند تا ما با یک اثر ارزشمند تاریخی مواجه باشیم. اثری که در آن نویسندگان سعی کردهاند تمام وجوه زندگی یک دیکتاتور را زیر ذره بین ببرند و با دقت آن را تحلیل کنند. تحلیلهای آنها باعث میشود با مجموعه گزارشهای سادهای سر و کار نداشته باشیم و با خواندن کتاب خودآموز دیکتاتورها به عمق ماجرا بتوانیم پی بریم. بر اساس تعریف این کتاب، دیکتاتور کسی است که از طریق فرایندهای دمکراتیک یعنی رایگیری چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیر مستقیم قدرت را در دست نگرفته باشد. پس با این حساب در این کتاب هم هوگو چاوز دیکتاتور است و هم هیتلر. مترجم این کتاب بیژن اشتری گفته که این کتاب با ممیزی اندکی منتشر شده است. برای همین برخلاف نظر عموم، این کتاب تقریبا کامل در دسترس ماست. علاوهبراین بیژن اشتری در حرفهی خود یکی از بهترینهاست. کسی که توانسته به خوبی لحن روان و طنازانه این کتاب را منتقل کند.
به نظر میرسد داستایفسکی در یادداشتهای رمان ابله سماجت عجیبی در نزدیک شدن به همان ایدهای به خرج میدهد که همواره در ذهنش وجود داشت: خوبی و نجابت از دل بدی و شرارت زاده میشود. این جانمایه ادبیات کلام او در مقام نویسندهای است که به سرشت نیک انسانها ایمان دارد اما میداند که در هرگامی، شکها و تردیدها کمین کردهاند تا گمراهش کنند. داستایفسکی در شش طرح از هشت طرحی که برای یافتن ساختار رمان ابله قلمی میکند، شخصیت شروری با به تصویر میکشد که از انجام هیچ گناهی ابایی ندارد. اما از دل این همه شرارت ناگهان یک پرنس زاده میشود که مظهر پاکی و معصومیت است. جهان و مردمانش را زیبا میبیند اما ممکن است مانند هر انسان دیگری خطاهایی نیز داشته باشد. او مانند نیلوفری از دل لجن بویناک زندگی سر بر میکشد، با چنین جهانی بیگانه است اما دوستش دارد، برای همین مردم بیخبر از همهجا او را ابله میدانند.
نبرد من آدولف هیتلر ترجمه: مهدی افشار نبردمن یک اتوبیوگرافی و مانیفست سیاسی است که آدولف هیتلر، رهبر آلمان نازی (رایش سوم)، زمانی که در زندان لندربرگ بود جلد اول آن را نوشت که درواقع هیتلر جملات را به منشی خود میگفت و او مینوشتد. اندکی پس از آزادی از زندان بخش دوم کتاب را نوشت که بعدها به کتاب مقدس حکومت نازی تبدیل شد و به هر بهانهای بین مردم پخش میشد بهطوری که تا سال ۱۹۴۳ بیش از ۱۰ میلیون نسخه از این کتاب در آلمان پخش شده بود. از سال ۱۹۴۵ چاپ این کتاب ممنوع شد و درحال حاضر تنها کتابی است که چاپ آن در آلمان ممنوع است.
بهجهنم و جاهای دیگر نویسنده: مادلین آلبرات ترجمه: علی مجتهدزاده انتشارات: پارسه در این خاطرات فاش کننده ، خنده دار و الهام بخش ، نویسنده ی پرفروش نیویورک تایمز و وزیر امور خارجه سابق مادلین آلبرایت - از جمله ی پرخدمت ترین و خستگی ناپذیرترین کارمندان دولت در جهان - در مورد چالش ادامه کار بسیار فراتر از سن طبیعی بازنشستگی می گوید. در سال 2001 ، هنگامی که مادلین آلبرایت به عنوان اولین زن وزیر خارجه آمریکا در حال ترک دفتر بود ، مصاحبه کنندگان از او پرسیدند که چگونه می خواهد به یاد آورده شود. وی پاسخ داد: "نمی خواهم به یاد آورده شوم" "من هنوز اینجا هستم و کارهای بیشتری دارم که می خواهم انجام دهم. هرچقدر که دشوار به نظر می رسد ، من می خواهم که هر مرحله از زندگی ام هیجان انگیزتر از مرحله ی قبل باشد. " در آن زمان گذار ، وزیر امور خارجه احتمالات را در نظر گرفت: او می توانست بنویسد ، تدریس کند ، سفر کند ، سخنرانی کند ، شرکتی راه اندازی کند ، برای دموکراسی بجنگد ، به توانمندسازی زنان کمک کند ، برای کاندیداهای سیاسی مورد علاقه کار کند ، زمان بیشتری را با نوه های خود بگذراند. به جای انتخاب یک یا دو تا کار از این لیست، او تصمیم گرفت همه کارها را انجام دهد. برای تقریبا بیست سال ، آلبرایت دائما در حال حرکت است ، با روسای جمهور و نخست وزیران درگیر می شود و هر روز چیز جدیدی یاد می گیرد. وی از زمان ترک وزارت امور خارجه ، به کار خود ادامه داده است - و به میلیون ها نفر که مشتاق احترام هستند ، صرف نظر از جنسیت ، سابقه و سن ، صدای خودشان را داده است. به جهنم و جاهای دیگر این زن قابل توجه را در صریح ترین ، خنده دارترین ، صمیمی ترین و جدی ترین شخصیت او نشان می دهد. این داستانی از دوران ما است که می تواند برای ما آموزند باشد. داستانی که توسط یک زن خارق العاده با ذوقی بی نظیر برای زندگی روایت می شود.
کتاب زندگی مولانا جلال الدبن محمد بلخی پدیدآور: بدیعالزمان فروزانفر انتشارات: کتاب پارسه نوشته بدیع الزمان فروزانفر یکی از معتبرترین کتاب هایی است که در شرح احوال و زندگانی مولانا و پدر او سلطان العلما و یاران برگزیده وی صلاح الدین و حسام الدین و شمس الدین و برهان الدین محقق و پسرش سلطان ولد تالیف شده است و مطالعه آن برای کسانی که می خواهند مولانا را بشناسند و با زندگی و زمانه او آشنا شوند و از تربیت اصلی و سیر معنوی او آگاهی یابند ضروری شمرده می شود. اکثر روایت هایی که امروز درباره مولانامی گویند و می نویسند از این کتاب اقتباس شده است.
می دانی چطوری است سیمین جان؟ از کاغذهایت- گرچه چیزی نمی نویسی- پیداست که تو هم حال مرا داری، ولی این هم هست که برای غصه های تو مفری و یا مفرهایی هم هست که جلب توجهت را می کند و نمی گذارد زیاد ناراحت باشی. و اینقدر دیدنی هست که خیلی چیزها را از یادت می برد. از کاغذها پیداست. خودت نوشته بودی که حالت «بهتر از آن است که متوقع بودی.» بدان که بهتر هم خواهد شد. اگر به مناسبتی، دو سطر یاد هندوستان بی بو و بی خاصیت من می افتی، دو سطر بعد مشاهدات جالب خودت را می نویسی. و همین انصراف خاطر اجباری خودش بزرگ ترین کمک ها را به تو می تواند بکند... هیچ می دانی که یک همچه سفری تو را چقدر کامل خواهد کرد؟ من بدبخت که اینجا بالاخره ماندنی شدم ولی اصلا تو بگذار چشم هایت از دنیا پر بشود. آدم ها هر چه بیشتر ببیند و بیشتر بشنود و بیشتر تجربه کند، بیشتر عمر کرده است.