رمان پیرمرد و دریا، یکی از ماندگار ترین آثار ارنست همینگوی است. کتاب با روایتی ساده و قدرتمند، داستان یک ماهیگیر کوبایی سالخورده ی بخت برگشته و بزرگ ترین آزمون زندگی اش نبردی نفس گیر و سخت با یک نیزه ماهی غول پیکر در دوردست های جریان خلیجی اقیانوس اطلس را حکایت می کند. در این رمان، همینگوی با سبکی معاصر که بسیار برجسته و قابل توجه است، موضوعاتی کلاسیک از قبیل جرأت و شجاعت در مواجهه با شکست و رسیدن دوباره به هدف را طرح ریزی کرده و به شکلی جدید به مخاطب عرضه می کند. این رمان بسیار موفق که در سال 1952 نوشته شده است، قدرت و جایگاه همینگوی را در دنیای ادبیات به تثبیت رساند و نقشی اساسی در کسب جایزه ی نوبل ادبیات در سال 1954، برای نویسنده اش ایفا کرد. منتقدان، نوشتن کتاب «رمان پیرمرد و دریا» را در دنیای ادبیات برابر با اختراع پیل الکتریکی در دنیای علم قلمداد کرده اند. کتاب مشهوری که حالا از آن به عنوان شاهکاری از ادبیات قرن بیستم یاد می شود. همینگوی در جایی گفته بود: «اولین نسخه از هر اثر مزخرف است». او به بازنویسی آثارش بسیار اعتقاد داشت و هر بار به بررسی دوباره ی اثر می پرداخت. مشهور است که می گویند همینگوی این اثر را بالغ بر دویست بار بازنویسی کرده است. همین روحیه ی سخت کوشی نویسنده بود که باعث شد شاهکار رمان پیرمرد و دریا خلق شود.
کتاب «پیکار با سرنوشت» رمانی نوشته ی «واسیلی گروسمان» است که اولین بار در سال 1980 به انتشار رسید. این شرح حماسی از حصر «استالینگراد» که به شکل آشکار از کتاب «جنگ و صلح» الگو گرفته، تلاش می کند همانگونه که «تولستوی» تصویری وسیع از زندگی مردمان روس در دوران «جنگ های ناپلئونی» ارائه کرد، چشم اندازی کامل از جامعه ی شوروی در زمان جنگ جهانی دوم را بیافریند. این داستان در سال 1960 به رشته ی تحریر درآمد اما بعد توسط نیروهای KGB توقیف شد، تا زمان مرگ نویسنده در سال 1964 انتشار نیافته باقی ماند و در سال 1980 به صورت مخفیانه به غرب برده شد. «گروسمان» در کتاب «پیکار با سرنوشت»، رژیمی تمامیت خواه را به تصویر می کشد که در آن، انسان های آزادی طلب به همان میزانی که از آتش دشمن نازی می ترسند، از حکومت کشور خودشان در هراس هستند. «گروسمان» اما علیرغم تمام این تاریکی ها، نشان می دهد که روحیه ی آزادی طلبی هیچ وقت به شکل کامل نابود نمی شود.
"سامسای عاشق" "منتخبی از داستان های کوتاه مجله ی نیویورکر" است که "گلی امامی"، از نویسندگان و مترجمان سرشناس معاصر که ریاست انجمن صنفی ویراستاران را نیز بر عهده داشته است، آنها را انتخاب کرده و به فارسی بازگردانی نموده است. این کتاب توسط "گلی امامی" به دو بخش تقسیم شده است. بخش اول شامل داستانهای تازه و جدید است و بخش دوم به داستانهایی که قبلا به طور مستقل منتشر شده بودند و اکنون در چاپ دوم خود هستند، اختصاص دارد. مجله نیویورکر به عنوان یکی از نشریههای معتبر و پرطرفدار، آن چنان در انتخاب داستانهایش دقت و وسواس به خرج میدهد که اگر نویسندهای موفق شود داستانش را در این مجله به چاپ برساند، میتواند ادعا کند که در نردبان حرفهی خود، حداقل یک پله صعود داشته است. بیش از صد نویسنده کارکشته در جهان، آثار خود را با ارسال به مجله نیویورکر و انتشار داستان در آن، شروع کردهاند. از جمله نویسندگانی که داستانهایشان در مجلهی نیویورکر به چاپ رسیده و "گلی امامی" آن داستانها را برای کتاب "سامسای عاشق" انتخاب کرده، میتوان به نامهایی همچون هاروکی موراکامی، تا هدلی، پت بارکر، جومپا لاهیری، جولیان بارنز، ارنست همینگوی، توماس مگ گوئین، هان انگ، ایوان کلیما، گیش جن، کولم توی بین، جی ام کوتزی و جان لورو اشاره کرد. "گلی امامی" از شخص هاروکی موراکامی که از نویسندگان معروف و معاصر ژاپنی است و کارهای او نه تنها در ایران، بلکه در سطح جهان، مخاطبین گستردهای دارد، سه داستان انتخاب کرده است و عنوانی که برای "منتخبی از داستان های کوتاه مجله ی نیویورکر" برگزیده شده، مربوط به یکی از همین داستانهای هاروکی موراکامی، یعنی "سامسای عاشق" است.
میگوئل د سروانتس نویسنده ی اسپانیایی بود که به طور گسترده ای به عنوان بزرگترین نویسنده ی اسپانیایی زبان در جهان شناخته میشود. این رمان نویس برجسته بیشتر به خاطر رمان دن کیشوتش شناخته می شود، اثری که اغلب به عنوان اولین رمان مدرن و یکی از قله های ادبیات جهان ذکر می شود. بخش اعظم زندگی او در فقر و گمنامی سپری شد، در حالی که بخش عمده ای از آثار باقیمانده او در سه سال قبل از مرگش تولید شد، زمانی که توسط کنت لموس حمایت شد و مجبور به کار نشد. با وجود این، تأثیر و سهم ادبی او با این واقعیت منعکس شده است که اسپانیایی اغلب به عنوان "زبان سروانتس" شناخته می شود. در سال 1569، سروانتس مجبور به ترک اسپانیا شد و به رم نقل مکان کرد، جایی که در خانه ی یک کاردینال کار می کرد. در سال 1570، او در یک هنگ پیاده نظام نیروی دریایی اسپانیا نام نویسی کرد و در نبرد لپانتو در اکتبر 1571 به شدت مجروح شد. او تا سال 1575 به عنوان سرباز خدمت کرد، زمانی که توسط دزدان دریایی بربری دستگیر شد. پس از پنج سال اسارت، آزاد شد و به مادرید بازگشت. داستان های عبرت انگیز شامل 12 داستان کوتاه است که توسط این نویسنده ی پر آوازه ی اسپانیایی بین سال ها 1558 تا 1603 نوشته شده و اگر ارزش ادبی بیشتری از دن کیشوت نداشته باشند، به یقین ارزش کمتری نیز ندارند. این داستانها هدفی جز دادن درس های اخلاقی ندارد و به خواننده می آموزند که کجراهه را گزیدن چه نتایج ناگواری به بار میآورد.
نشانهی چهار دومین داستان از داستانهای بلندی است که آرتور کانن دویل با محوریت شرلوک هولمز نوشته است. این داستان اولین بار سال ۱۸۹۰ با عنوان «The sign of the four» منتشر شد. این داستان نیز مانند سایر ماجراهای شرلوک هولمز در حقیقت نوشتههای دکتر واتسون برای ثبت ماجرایی است که از سر گذراندهاند. کتاب با مقدمهای تحت عنوان «شرلوک هولمز در لندن» آغازشده است که در آن دربارهی کاراکتری که شرلوک هولمز از آن الهام گرفتهشده مطالبی آمده است در ادامه داستان نشانهی چهار در ۱۲ فصل نوشتهشده است که در آن شرلوک هولمز درگیر یک ماجرای جنایی و دکتر واتسون درگیر یک ماجرای عاطفی است. از روی کتاب «نشانه چهار» اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی زیادی انجامشده است. یکی از قسمتهای سریال ماجراجوهایی شرلوک هولمز و دکتر واتسون در سال ۱۹۸۳ و همچنین یکی از قسمتهای سریال شرلوک که سال ۲۰۱۴ ساختهشده است به این ماجرا اختصاص پیداکرده است.
رابین هود یک شخصیت داستانی و کهنالگو در فرهنگ انگلیس است. ریشهٔ این داستان به سدههای میانه برمیگردد. او در این فرهنگ نماد حقطلبی و ستیز با ستم و بخشش داراییهای ستمکاران به مردم نیازمند است. قصهٔ این رمان از آن جایی شروع میشود که شاه ریچارد راهی جنگ میشود و برادرش تخت شاهی را غصب میکند و مالیاتهای سنگین برای مردم مقرر میکند. رابین هود از دادن مالیات سر باز میزند و در جنگل مخفی میشود. او و همدستانش داراییهای ثروتمندان را میدزدند و میان تهیدستان تقسیم میکنند. پس از برگشت شاه ریچارد و با کمک رابین هود موفق میشود قدرت را از چنگ برادرش دربیاورد.