قصه های مجید، مجموعه داستانی است به قلم هوشنگ مرادی کرمانی که در پنج جلد به چاپ رسیده است. ماجراهای پسرکی حراف و در عین حال شیرین سخن است که بخاطر از دست دادن پدر و مادرش ، با مادر بزرگش زندگی می کند. نخستین چاپ این اثر در سال 1353 صورت گرفت و بعدها بر اساس آن مجموعه ای تلوزیونی به کارگردانی کیومرث پور احمد نیز ساخته شد مجموعه ای که به دل کودکان و بزرگسالان خوش نشست و اکنون به بخشی از نوستالژی بینندگانش تبدیل شده است. قصه های مجید نثری زیبا صمیمی و پر از ضرب المثل دارد نثری طناز و شیرین که از ویژگی های همیشگی نثر هوشنگ مرادی کرمانی بوده است. مجید نوجوانی است اهل مطالعه، که به سینما و بازیگری علاقه دارد و در عین حال ارزویش نویسنده شدن است. هر قصه ی این مجموعه در حقیقت به شرایط زندگی و سنت ها و آداب و رسوم مردم ایران اشاره میکند. نویسنده خود درباره ی این اثر گفته است که «قصه های مجید بر مبنای واقعیت از زندگی خود من نگاشته شده است ».
صادق چوبک، این ناتورالیست تلخاندیش دردمند، با داستانهای یگانهای مثل «انتری که لوطیاش مرده بود»، که حیوان قصهی چوبک، پیوسته به جهان مینگرد، سکوت میکند، مویه میکند، فکر میکند، راه میرود، میایستد، تقلا میکند، گذشته و حال را میکاود و نسبتش را با محیط و آدمها، جغرافیا و زمان، میسنجد و دست به واکنش میزند. یا آن موش شعلهور شده به دست آدمها در قصهی «پاچهخیزک» که در لحظهای رها شد و جهید به زیر تانکر نفت و دیگر فرصتی نبود که کسی بتواند از آن انفجار جان سالم درببرد! و اینها فقط بخشی از عظمت کار نویسندهی تنگسیر، چرا دریا طوفانی شده بود و سنگ صبور است. این نویسندهی بزرگ جنوب علاوه بر داستان و رمان، تعدادی نمایشنامه هم در کارنامهاش دارد که عمدتا به عکس قصههای تلخ و خونبارش، طنّاز و شوخ و درعینحال ضربه زنندهاند. کتاب «توپ لاستیکی» نمایشنامهی کوچکی از صادق چوبک است که توصیفی حقیقی از مضحکهی زیستن در سیستمی فاسد است که روابط قدرت و ثروت دایرهی تشخص و ارزش آدمها را معلوم میکند. این نمایشنامه روایت عدم امنیت در ساختاریست که از وزیر تا پادو برابر قدرت مطلقهی مستبد صاحب اختیار دون و فرومایهاند و هرکسی بنا به نزدیکی کمتر و بیشترش به آن قدرت مطلقه در هر لحظه از بودنش احساس خطر کمتر یا بیشتری میکند. توپ لاستیکی نمایشنامهی کوتاهیست که در آن میرزامحمدخان دالکی، وزیر کشور، یک روز تمام به خاطر حضور بیخبر یک پاسبان بیرون از در خانهاش، با هزاران ترس و محنت سروکله میزند و در نهایت هم همه برابر قدرت، مضحکهای بیش نیستند!
نفحات نفت؛ جستاری در فرهنگ نفتی و مدیریت دولتی به مسئلهی نفت و تاثیر آن بر اقتصاد، سیاست و فرهنگ مردم ایران میپردازد. رضا اميرخانی در این کتاب با زبانی طنزآمیز و نگاهی انتقادی، رابطهی اقتصاد مبتنی بر نفت و مدیریت دولتی متکی به درآمد نفت را بررسی میکند. او با شرح برخی از دردسرهای نفت و مدیریت دولتی آن مثل بیکاری، کاهش رونق بازار داخلی و قاچاق برای مخاطب درد و دل میکند. امیرخانی با ذکر مثالهای مختلف مثل وضعیت خودروسازی در ایران، دانشگاههای نفتی، ادبیات و سینما و هنر نفتی، ورزش نفتی، احزاب سیاسی نفتی، مدیران نفتی و در یك كلام دولت نفتی از تاثیر مخرب وابستگی به نفت سخن میگوید.
«ابوالمشاغل» درباره سرگذشت فرهنگی نادر ابراهیمی و تلاشهای بیوقفهاش از سالهای نوجوانی تا سالهای پس از انقلاب اسلامی است. نادر ابراهیمی را بیشتر بهعنوان نویسنده میشناسیم؛ مگر این که «ابن مشغله» و «ابوالمشاغل» را خوانده باشیم. جلد نخست ابوالمشاغل، «ابن مشغله» نام دارد که البته بهاندازهٔ جلد دوم مشهور نیست و شاید دلیل آن پروپیمان بودن جلد دوم و بیان خاطرات شکستها باشد. ابوالمشاغل را بهعنوان بیانیه اعتقادی- سیاسی- فرهنگی نویسنده نیز میتوان بهحساب آورد. این کتاب خواندنی، به فرازوفرودهای زندگی نادر ابراهیمی در یافتن یک شغل مناسب میپردازد؛ زبان کتاب، روان و شیوا و بسیار صمیمانه است؛ چنانکه مخاطب احساس میکند در اغلب خاطرات آن، سهیم بوده است.
«آتش بدون دود»، رمان بلندی است اثر نادر ابراهیمی که در هفت جلد منتشر شده و نویسنده در آن پس از اشاره به زیبایی های ترکمن صحرا در سه جلد اول در چهار جلد بعد به شیوه ای داستانی-تاریخی به بیان مبارزات انقلابی معاصر پرداخته است. قهرمان رمان در جلد اول گالان اوجا نام دارد که یک قهرمان اسطوره ای ترکمن به شمار می رود. در جلد دوم نویسنده با گذاری کوتاه بر اتفاقات صحرا شرایط را برای معرفی یگانه قهرمانان داستان؛ دکتر آلنی آق اویلر و همسر وفادارش دکتر مارال آق اویلر فراهم می کند. آلنی نوه گالان اوجاست و یک شخصیت واقعی به شمار می رود. او یک انقلابی تحصیل کرده است که برای اعتلای نام وطن و رهایی آن از ظلم از هیچ کوششی فرو گذار نمی کند. موضوع اصلی بقیه رمان زندگی و فعالیت های سیاسی این زوج است. نادر ابراهیمی برای ساخته و پرداخته کردن آتش بدون دود بیش از سی سال - یعنی نیمی از عمرش - را صرف کرده است.
ساعت طلا داستانی است از فریدون مجلسی ملهم از جنایتی تکاندهنده که زمانی در تهران رخ داده، در پیوند با پیشینهای تاریخی از زندگی کسانی که سهم اندکی در قدرت و سیاست دارند، اما اسیر سیاستهای جهانی و داخلی میشوند! داستان زحمتکشانی است که از سویی برچسب بهرهکشی میخورند و از مدعیان عدالت اجتماعی لطمه میبینند و از سویی قربانی بیعدالتی و کینهتوزی و خشونت سودجویان میشوند، و سرانجامی که آن نیز ریشه در تجربه و آموزشی خشونتزا در زندگی متعارف روستایی دارد.