در رمان راز فال ورق، هانس توماس و پدرش، با هدف یافتن مادر هانس به سفری با خودرو به دور اروپا، از نروژ تا یونان، می روند. هانس توماس در طول مسیر، کتابی اسرارآمیز دریافت می کند: شرح حال شگفت انگیز ملوانی که کشتی اش در سال 1842 در جزیره ای عجیب به گل می نشیند. اما این قصه ها چطوری با هم جور درمی آیند؟ مرد کوچوکی که دائما سر و کله اش پیدا می شود، چه کسی است؟ و چرا هانس توماس قبل از دانستن ماجرای ناپدید شدن مادرش، باید از گذشته ای بسیار دور اطلاعاتی به دست آورد؟ رمان راز فال ورق که دارای ساختاری اپیزودیک است، اتفاقات فانتزی و واقعی، قصه های پریان و تاریخ خانوادگی را در هم می آمیزد. این اثر که سرشار از سوالاتی در خصوص معنای زندگی است، مخاطبین خود را وادار به تأملی دوباره درباره ی معنای زندگی شان می کند. کتاب راز فال ورق در توضیحات پشت جلد کتاب آمده است: «یوستین گوردر در این کتاب نیز چون اثر پرآوازه دیگرش، دنیای سوفی توانایی ادبی خود را در آمیختن جهانهای واقعی و تخیلی و جهش از یکی به دیگری و نیز درهم بافتن داستانی پر فراز و فرود را با پرسشهایی فلسفی و هستیشناختی، نشان میدهد. سفر هانس و پدرش از نروژ تا یونان سفری واقعی است اما در ضمن آن، هانس کتابی جادویی با نوشتههایی ریز پیدا میکند که در آن چهرههای روی ورق جان میگیرند و ماجراهای خیالی این کتاب مینیاتوری با داستان زندگی خود او درهم میآمیزند و در خلال آن، تاملات متفکرانه پدرش او را با مسائل بزرگ حیات آشنا میسازد.» در قسمتی از کتاب میخوانیم: «شاید در باغ با یک مریخی برخورد نکنی، اما به احتمال زیاد روزی با خودت برخورد خواهی کرد. روزی که این اتفاق بیفتد نیز احتمالا از ترس جیغ کوتاهی خواهی کشید، و چنین واکنشی کاملا درست است چون این قضیه که تو درک کنی یک موجود زنده ساکن در یک سیاره، برجزیره ای کوچک در کاینات هستی، هر روز برایت اتفاق نمیافتد.» این کتاب را نشر «مرکز» منتشر کرده است.