جستجو
منو بستن

در کشاکش دین و دولت

تولید کننده: ماهی
این اثر با ارائه گزارشی فشرده از دوران سی ساله پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) آغاز می‌شود و تا انتهای دوران خلافت حضرت علی (ع) را در بر می‌گیرد. محمد علی موحد با ارائه روایت‌های بدیع و معتبر تاریخی از آثار مورخان تاریخی و مذهبی، تصویری قابل اعتماد از آن دوران به مخاطب نشان می‌دهد. اما چرا این دوره از تاریخ اسلام اینقدر اهمیت دارد؟ شاید بتوان این دوره سی ساله را که تا صلح امام حسن و معاویه ادامه یافت، دورانی دانست که تاریخ و حکومت اسلام آبستن وقایع شگرفی بود که سرنوشت حکومت را رقم زد.
قابلیت دسترسی: ناموجود
90,000 تومان
ارسال به
*
*
Shipping Method
نام
تخمین زمان ارسال
مبلغ
گزینه حمل و نقلی تعیین نشده است

بیعت با ابوبکر در شرایطی صورت گرفت که بعدها عمر آن را «فَلتَه» نامید، یعنی کاری ناسنجیده و شتاب‌زده؛ کاری که همه را غافلگیر کرد. عمر هشدار می‌داد که اگرچه خداوند مسلمانان را از شرّ این اقدام غیرعاقلانه نگاه داشت، لیکن در آینده باید از تکرار آن برحذر بود.

پاره‌ای از آنچه در مدت دو سال و چند ماه خلافت ابوبکر به جنگ‌های «رِدّه» معروف گشته مبارزه و نبرد با قبایلی بود که از اسلام روی گردانیده و از ماجراجویانی که در گوشه وکنار به داعیه پیغمبری برخاسته بودند پیروی می‌نمودند؛ ولی پاره‌ای دیگر چنان نبود. قبایلی بودند که مشکلی با اسلام نداشتند. آن‌ها اسلام را پذیرفته بودند اما نمی‌خواستند سر به فرمان مدینه و خلافت ابوبکر فرود بیاورند. اصولا حکومتی متمرکز که در عربستان برای نخستین بار به دست پیامبر اسلام بنیاد نهاده شده بود، با مزاج اعراب بادیه‌نشین نمی‌ساخت. آنان با دریافت خبر رحلت پیامبر می‌کوشیدند تا خود را از قید اطاعت مدینه رها سازند و به روال گذشته زندگی را از سر گیرند. بروکلمان می‌گوید سران ارتداد در همه‌جا به نام الله عمل می‌کردند و نامی از بت‌ها و خدایان جاهلیت نمی‌بردند.

قبایلی هم بودند که می‌گفتند اگر قریش پیغمبری از خود دارد، ما چرا پیغمبری از خود نداشته باشیم؟ هنوز رسول اکرم اسلام حیات داشت که اَسوَد عَنْسیبه دعوی پیغمبری برخاست و جمعی از قبایل یمن گرد او را گرفتند. قبایل بزرگ حنیفه در یمامه نیز مُسَیلِمَه (معروف به مسیلمه کذّاب) را به پیغمبری برداشتند. مسیلمه، که در مدینه به ملاقات پیغمبر رفته بود، ادعا کرد پیغمبر خود به مشارکت او در نبوت رضا داده؛ و حتی نامه‌ای به آن حضرت نوشت، «نامه‌ای از پیامبری به پیامبری دیگر»، و گله کرد که قریش از حق خود تجاوز نموده است و می‌خواهد به سرتاسر دنیا دست‌اندازی کند، و حال آن‌که باید به نیمی از آن قانع باشد و نیم دیگر را به ما واگذارد. حضرت از گستاخی وی برآشفت و خطاب به دو نفر فرستاده که نامه او را آورده بودند، گفت: «لولا انّ الرّسل لاتُقتل لقتلتُکما» (اگر نبود که سفیران مصونیت دارند، می‌کشتمتان). مسیلمه بر آن بود که اتحادیه‌ای در یمامه درست کند و با اتکا به عرب‌های روستانشین آن ناحیه، عرب‌های کوچ‌نشین را زیر فرمان خود درآورد.

طُلَیحه یکی دیگر از مدعیان نبوت بود که قبایل اَسَد او را به پیغمبری برداشتند. این قبایل در نواحی مجاور حنیفه پراکنده بودند. زنی به نام سجاح، معروف به امّصادر، نیز در دیار رَبیعه همین دعوی را داشت و گروهی از قبیله بنی‌تمیم به او گرویدند. سجاح نزد مسیلمه رفت و با او اعلام اتحاد کرد. همه آن مدعیان، به تقلید قرآن، آیه‌هایی می‌پرداختند و خطبه‌های مسجّع به هم می‌بافتند و مؤذنانی داشتند که برایشان اذان می‌گفتند. اسود را کشتند و قتل او مقارن بود با همان شب که پیغمبر در مدینه رحلت فرمود. اما شورش فروننشست و پیروان اسود همچنان از اطاعت مدینه گردن کشیدند. عنوان ارتداد در مورد این قبایل البته درست درمی‌آید، اما در کنار آن‌ها قبایل دیگری نیز بودند که مسلمانی خود را انکار نمی‌کردند منتهی حاضر نبودند به مأموران ابوبکر مالیات (زکات) بپردازند. مورخان این دسته‌ها را نیز، که درواقع مخالفان سیاسی ابوبکر بودند، در شمار «اهل رِدّه» آورده‌اند.

گاهی از خلال گفته‌های مورخان حقایقی را می‌توان دریافت. مثلا در این روایت طبری نگاه کنید:

عمروبن حَریث به سعیدبن زید گفت: آیا کسی با بیعت ابوبکر مخالفت کرد؟ پاسخ داد: مخالفی نبود جز کسانی که مرتد شده بودند یا در آستانه مرتدشدن بودند.

طبری و ابن‌کثیر تصریح کرده‌اند که نمایندگان قبایل عرب بعد از وفات پیغمبر به مدینه آمدند. آن‌ها نماز را قبول داشتند ولی حاضر نبودند زکات بپردازند. برخی نیز با اصل زکات مخالف نبودند اما از پرداخت آن به ابوبکر سرباز می‌زدند. این مرتدها نیز مرتد عقیدتی نبودند بلکه مرتد سیاسی بودند.

مشخصات محصولات
پدید آورندهمحمدعلی موحد
تعداد صفحات315
سال انتشار1400
شمارگان1500
نوبت چاپهفتم
قطع کتابرقعی
شابک9189642098994
نوع جلدگالینگور
0.0 0
نقد و بررسی خود را بنویسید بستن
*
*
  • بد
  • عالی
*
*
*