حمیدرضا اردستانیرستمی متولد سال 1357 ، پژوهشگرِ حوزۀ ادبیات حماسی (به ویژه شاهنامه) و فرهنگ ایران باستان است. او با تحقیق گسترده در مورد فردوسی و شاهنامه و نگارش چند کتاب و مقاله تخصصی در این زمینه و همچنین تدریس در دانشگاه، تلاش کرده تا تصویری علمی و دقیق از حقیقت شاهنامه ارائه کند.
ایرج افشار (زادهٔ ۱۶ مهر ۱۳۰۴ – درگذشتهٔ ۱۸ اسفند ۱۳۸۹) پژوهشگر فرهنگ و تاریخ ایران و ادبیات فارسی، ایرانشناس، کتابشناس، نسخهپژوه، نویسنده و استاد دانشگاه ایرانی بود.
مجموعه پیش رو، شامل پرسش هایی مشترک از شاهنامه نویسان برجسته ایران و جهان است؛ در راستای طرحی که هم زمان با روز بزرگداشت (فردوسی) و پاسداشت زبان فارسی در خردسرای فردوسی زیر نظر استاد دکتر (محمدجعفر یاحقی) آغاز شد و هدف آن افزون بر بررسی دقیق تر و آسیب شناسی مسائل روز شاهنامه پژوهی و شناسایی مسیرهای ممکن این شاخه از فرهنگ، کنار هم نشاندن آرای مختلف پژوهشگران در زمینه ای واحد و دست یافتن خانواده بزرگ ادب حماسی به نتایج حاصل از آن است. این مهم جز از طریق گفت و گوی مستقیم و دریافت آرا و دیدگاه های دانشمندان و متخصصان محقق نخواهد شد. این مجموعه، گامی در این مسیر است و نتیجه آن پاسخ های گوناگون به پرسش های مشترک؛ تا برای علاقه مندان آموزنده و برای دانشجویان همچون کلاس درس و برای متخصصان گشاینده باب بحث و گفت و گو باشد و...
جشن هزارۀ فردوسی در 1313 گرفته شد، و در طهران انجمنی از علما و فضلای چهارده مملکت از ممالک عالم به علاوه گروهی از ادبا و اهل قلم ایران گرد آمده «کنگره فردوسی» را تشکیل دادند، و صبح و عصر جلسات متعدد کردند، و نطق هایی به زبان های مختلف ایراد و شعرهایی خوانده شد که عموما ارتباطی با فردوسی و شاهنامه او داشت. وزارت فرهنگ مصمم گردید که بعضی از آن خطابه ها و اشعار را در مجلدی به طبع برساند. و این کتاب هزاره فردوسی که حالا بعد از ده سال تازه منتشر شده است همان مجموعه اشعار و خطابه های برگزیده است، و علاوه بر آنها سه چهار مقاله مفصل نیز که مربوط به فردوسی هست ولی در کنگره فردوسی خوانده نشده بود در این مجلد مندرج است.
اسم بنده «محمد» و اسم پدرم «عبدالوهاب بن عبدالعلی قزوینی» است. پدرم یکی از مولفین اربعه نامه دانشوران است و تراجم احوال نحاه ولغویین و ادبا و فقها غالبا به او محول بود و اسم او در مقدمه آن کتاب و ترجمه حال مختصری ازو در کتاب المآثر والآثار مرحوم اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان مسطور است. پدرم در سنه 1306 در طهران مرحوم شد. تولد بنده در طهران در محله دروازه قزوین در پانزدهم ماه ربیع الاول سنه هزار و دویست و نود و چهار هجری قمری است. تحصیلات علوم متداوله اسلامی را در همان طهران کرده ام و...
قرنهای بیزمان معطوف به نقد و تحلیل منطقالطیر است، اما صرفاً محدود به آن نیست و از بطن آن تقریباً همهٔ آثار عطار و بهویژه منظومهها – و شخصیت خود عطار – نیز معرفی و نقد میشوند تا امکان نگاهی یکپارچه و هماهنگ ابتدا به منطقالطیر و از طریق آن به آثار و کل معرفت و شخصیت و عرفانِ عطار فراهم آید.«قرنهای بیزمان» هفت فصل دارد: از منطقالطیر قرآنی تا منطقالطیر عرفانی، هفت وادی (نگاهی به سیر تکوین و تدوین منازل و مقاماتِ عرفانی از آغاز تا عهد عطار)، سایه یا خورشید (عطار و تبیین رابطهٔ انسان و خدا در منطقالطیر)، ابنعربی و عطار؛ معماران نظریهٔ وحدت در فرهنگ اسلامی- ایرانی، اکتشاف متن؛ تحلیل مبانی ساختاری – معنایی روایتهای عطار، سیمرغ؛ خودکامه یا خدا؟، در جدال نقش با نقاش (تحلیل احوال روانی عطار در سرودن منطقالطیر)