اگر بخواهيم انديشه مهم دانش معاصر را در گوناگونترين جلوههايش جمع آوريم، مشكل بتوان طرحی مناسبتر از ساختگرايی يافت. در علوم معاصر، هر دسته از پديدهها نه همچون تودهای مكانيكی بلكه به صورت مجموعهای ساختمند بررسی میشود و طبعا وظيفه اصلی، همانا آشكار ساختن قوانين درونی اين نظام است؛ خواه اين قوانين ايستا باشد و خواه پويا. چنين مینمايد كه آنچه هسته مركزی مطالعه علمی را تشكيل میدهد، ديگر انگيزه برونی نيست، بلكه ملزومات درونی رشد و تكامل است.