بادبادکباز نویسنده: خالد حسینی مجید مسعودی انتشارات: نیلوفر مترجم: مهدی غبراِیی بادبادک باز داستان زیبایی از زندگی دو دوست است که در افغانستان زندگی میکنند. امیر، پسر یکی از بزرگترین تاجران کابل است که در خانه با پدرش و حسن زندگی میکند. حسن، پسر خدمتکارشان و بهترین دوست امیر است. آنها روزهای خوبی را با هم میگذرانند و تجربههای زیادی را پشت سر میگذارند تا اینکه روزی امیر کاری میکند و حسن را از خود میراند. دوستی آنها در این نقطه پایان مییابد و بعد از شروع جنگ، امیر و پدرش به آمریکا مهاجرت میکنند. حالا سالها از آن روز گذشته است و امیر به کابل برگشته. او در جستجوی راهی برای جبران مافات است.«بادبادکباز» اثر ماندگار خالد حسینی (-۱۹۶۵) نویسنده افغان-آمریکایی است. خالد حسینی با وجود دوری از کشورش، با درد و رنج مردمش بیگانه نیست و بندبند وجودش با غم و اندوه هم وطنان ستمدیدهاش درگیر است. اندوه و مظلومیتی که در سطرسطر این اثر بهخوبی نمایان و قابل درک است.
کتاب پدرخوانده، رمانی نوشته ی ماریو پوزو است که نخستین بار در سال 1969 وارد بازار نشر شد. این رمان فوق العاده جذاب و محبوب با ارائه ی تصویری درخشان و خشونت آمیز از خانواده ی کورلئونه، راه خود را به قلب و ذهن طرفداران داستان ها و همین طور فیلم های معمایی و جنایی باز کرد. این داستان فراموش نشدنی درباره ی جنایت، فساد، احساس و وفاداری، همچنان به عنوان نمونه ای کامل از داستان های مربوط به دنیای مخوف و زیرزمینیِ گروه های مافیایی، از گزند زمان در امان مانده است. حکایت حماسه گونه ی ماریو پوزو که در سال 1969، رتبه ی نخست پرفروش ترین های نیویورک تایمز را با اختلاف از آن خود کرد، به فیلمی تکرارنشدنی به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا تبدیل شد که جایزه ی بهترین فیلم آکادمی اسکار را نیز به دست آورد. کتاب پدرخوانده، اثری است که الگوبرداری های زیادی از آن شده اما هیچ وقت همتایی برای آن پیدا نشده است. این داستان جاودان درباره ی خانواده و جامعه، قانون و نظم، و اطاعت و سرکشی، به بهترین شکل ممکن از امیال تاریکِ نهفته در سرشت انسان ها پرده برمی دارد.
اسکات فیتز جرالد در کتاب گتسبی بزرگ خاطرهای جاویدان از هوس، هرزگی و تباهی و بیقیدی که همه و همه در ثروت نهفته است را روایت میکند. این داستان در نیویورک و در لانگ آیلند، و زمانی اتفاق میافتد که فیتزجرالد آن را عصر موسیقی جاز مینامد. در سال ۱۹۲۲ که ایالات متحده دورانی از رشد اقتصادی را پس از جنگ جهانی اول میگذرانید. در این دوره بر تعداد میلیونرهای ایالات متحده افزوده شد و گتسبی یک از این میلیونرها بود. نیک کراوی از اهالی غرب میانه که به سواحل شرقی امریکا کوچ کردهاست همسایه گتسبی میشود. گتسبی بزرگ و ثروتمند است و به خاطر مهمانیهای باشکوهش معروف شدهاست. در میان مردم شایعاتی درباره شیوه پولدار شدن او وجود دارد ولی کسی نمیداند ثروت او از کجا آمدهاست. نیک ابتدا از این همه مهمانی پر زرق و برق همسایهاش دل خوشی ندارد اما کم کم خودش به یکی از مهمانان تبدیل میشود و میتواند به گتسبی نزدیک شود و پی به راز میهمانیهای هر شنبه او ببرد. گتسبی بزرگ عاشق است و این میهمانیها را به شوق این برگزار میکند که معشوق شبی پا به خانهاش بگذارد. نیک زن مورد علاقه گتسبی را میشناسد پس شروع به تحقیق و پرس و جو درباره گذشته این مرد میکند. در سال ۲۰۱۳ از روی این اثر فیلمی به کارگردانی باز لورمن و با بازی لئوناردو دیکاپریو ساخته شد که توانست جازه اسکار بهترین طراحی صحنه و لباس را به دست آورد.