آنومالي ترديدها و هراسهاي وجودي انسان و ذهن او را در مواجهه با وقايع و پديدههاي غريب و ناآشنا ميكاود. اين رمان برجسته در سال 2020 برنده «جايزه گنكور»، مهمترين جايزه ادبي فرانسه، شد. خلبان هواپيماي مسافربري فرانسوي پس از گذر از طوفاني سهمناك از برج مراقبت ميخواهد كه بهطور اضطراري در فرودگاهي امريكايي فرود بيايد. برج مراقبت به جاي اينكه در دم اجازه فرود را صادر كند، سوالهاي متعددي از خلبان ميپرسد تا هويت او را شناسايي كند اما در نهايت شگفتي، چيزي نگذشته، جنگندههاي ارتش در دو سوي هواپيما ظاهر ميشوند و خلبان را تهديد ميكنند كه اگر از دستورات اطاعت نكند بلافاصله نابود خواهد شد. چه چيز در انتظار سرنشينان از همهجا بيخبر هواپيما است وقتي كه همهچيز در زمين و هوا حاكي از پروازي معمولي است؟ خيلي زود معلوم ميشود كه اوضاع عادي نيست و اتفاق عجيبي رخ داده است. فقط يك چيز آشكار است: همين هواپيما چند ماه قبل با همين مسافران در فرودگاه فرود آمده است...
بیگانه نام رمانی از آلبر کامو است که در سال ۱۹۴۲ در انتشارات معروف گالیمار منتشر شد و متن آن از اصلیترین آثار فلسفهٔ ابسوردیسم بهشمار میآید. کامو در مقدمهای بر این رمان مینویسد: دیرگاهی است که من رمان «بیگانه» را در یک جمله که گمان نمیکنم زیاد خلاف عرف باشد، خلاصه کردهام: «در جامعهٔ ما هر کس که در تدفین مادر نگرید، خطر اعدام تهدیدش میکند.» منظور این است که فقط بگویم قهرمان داستان از آن رو محکوم به اعدام شد که در بازی معهود مشارکت نداشت. در این معنی از جامعۀ خود بیگانه است و از متنْ برکنار؛ در پیرامون زندگی شخصی، تنها و در جستجوی لذتهای تن سرگردان. از این رو خوانندگان، او را خودباختهای یافتهاند دستخوش امواج.
بیش از 150 سال از انتشار رمان «بینوایان» می گذرد و این کتاب همچنان از پرفروش ترین آثار دنیای ادبیات به شمار می رود. شاهکار «هوگو» ثابت می کند که رمان، می تواند تاریخ انقضا نداشته باشد. با گذشت بیش از یک قرن، مخاطبین «هوگو» همچنان در انتظار تجربه ی داستان حماسی مردی به نام «ژان والژان» هستند که به اتهام دزدیدن تکه نانی به مدت 19 سال به زندان می افتد؛ تجربه ای که فقط و فقط یا با خواندن کتاب «بینوایان» یا دیدن اقتباس هایی از این رمان بر روی صحنه ی تئاتر، پرده ی سینما و یا صفحه ی تلویزیون میسر می شود. شاید به همین دلیل، «بینوایان» یکی از اقتباس شده ترین آثار ادبی در سرتاسر دنیاست. هیچ رمانی به اندازه بینوایان ،شخصیت های جاودانه نیافریده است . از ژان والژان ،قهرمان مسیح کردار داستان گرفته تا عالی جناب میری یل ،قدیس مردی که سرنوشت او را تغییر داد ،همچنین تناردیه های سنگدل ،کوزت ،دختر فانتین تنکامه ،ماریوس از تصویری است از بیست سالگی خود ویکتور هوگو ،ژاور ، افسر کینه توز پلیس و سرانجام ، گاوروش ،نماد بچه های خیابانهای پاریس در قرن نوزدهم ، اینها همگی در گذر زمان ،به کهن الگو بدل شده اند . اما شخصیت اصلی این رمان ،بدون تردید ، مردم پاریس اند .
نویسنده: گوستاو فلوبر مترجم: مهستی بحرینی انتشارات: نیلوفر همراه با مقاله ای از شارل بودلر
اِما بواری، شوهر سادهلوح و درستکاری دارد. آقای بواری، پزشک است و زندگی ساده و بیدغدغهای دارد. وقتی که همسر اولش -که مثل یک مادر از او نگهداری میکرده- میمیرد، عاشق این اِما میشود و با او ازدواج میکند. بعد از مدتی مادام بواری در یک مهمانی، دچار سرگردانی میشود. بعد از آن، هوسرانی و خیانت و فساد را در پیش میگیرد. مادام بواری همسرش را یک مرد بیدستوپا و بیعُرضه میبیند که تحملش سخت است. برای همین هم وقتی به او خیانت میکند، عذابوجدان نمیگیرد. مادام بواری دوبار در رمان، عاشق میشود که در هر دوبار هم تجربه شکست را تحمل میکند. یک بار در دام مردی هوسران میلفتد و با دلی شکسته از او جدا میشود. یک بار هم گرفتار عشق جوان خامی میشود و سرنوشتی پیدانمیکند. مادام بواری تصور و جهانبینی خاصی از مفهوم عشق ندارد. گوستاوفلوبر با نوشتن این رمان به یکی از بهترین نویسندگان فرانسوی قرن، بدل شد.
نویسنده: ساموئل بکت مترجم: سهیل سمی انتشارات: نشر ثالث
سمیوئل بارکْلی بِکت ( 1989- ۱۹06)، نویسنده ایرلندی برنده نوبل ادبیات است. بکت در «مالون میمیرد» از همان ابتدا ما را غافلگیر میکند. ساموئل روی تخت دراز کشیده و در انتظار مرگ است. چندی قبل همسرش سوزان مرده و حالا او هم منتظر است بمیرد. در بخشی از رمان میخوانیم: «بالاخره، علی رغم همه چیز، بی سر و صدا میمیرم . شاید ماه دیگر. آن وقت یا ماه آوریل هست یا ماه مه. چرا که هنوز از اوایل سال است ، این را از هر نشانهی ِکوچک میفهمم. شاید دارم اشتباه میکنم شاید تا روز یحیای ِتعمید دهنده و حتی چهارده ِجولای، روز جشن آزادی زنده بمانم. البته من آرزوی ِتجلی را از حدِ خودم دور نمیدانم، حالا سخن از عروج به کنار. ولی این طور فکر نمی کنم، فکر نمیکنم در گفتن ِاین که امسال در غیاب من شادمانیهایی خواهد شد اشتباه میکنم». آنچه این رمان را خواندنی میکند نه قصه آن بلکه نگرش متفاوت و دگرگون نویسنده نسبت به جهان پیرامونش و طرح مسائلی مثل بازی، مرگ، یکنواختی زندگی و تاثیر عمیق آنها در زندگی و توهم ماست.