کتاب طبل حلبی شاهکاری از گونتر گراس، نویسنده و نقاش آلمانی است که سروش حبیبی آن را به فارسی ترجمه کرده است. گونتر گراس آلمانی در سال 1999 جایزهی ادبی نوبل را برای نوشتن این کتاب و خلق چهرههای فراموششدهی جنگ از آن خود کرد. آکادمی نوبل نیز طبل حلبی را یکی از آثار جاویدان ادبیات قرن بیستم دانست. او که روایتگر تاریخ از نگاه پاییندستیها بوده، عضو برجستهی گروه منتقدان 47 بود. وی در سال 2013 از سوی مجلهی «سیسرو» بهعنوان روشنفکر شماره یک آلمانیزبان معرفی شد. این نویسنده آثار بسیاری را به رشتهی تحریر درآورده است که «پوست کندن پیاز»، «قرن من»، «موش و گربه» و «سالهای سگ» از آن جملهاند. قهرمان این کتاب، یک قهرمان کوچک است، کوچک نه از نظر توانایی های روحی و شخصیتی، بلکه از نظر جسمی. رشد جسمی اسکار متوقف شده است و او در قد و قواره یک پسربچه ۳ ساله باقی مانده است، اما این پسربچه از نظر هوشی خیلی جلوتر از همه است و میتواند به تحلیل همه ماجراهایی که شاهدش است بنشیند. اسکار از سال ۱۸۹۹ قصه اش را شروع می کند و میگوید که چطور مادربزرگ و پدربزرگش با هم اشنا شدند و مادرش به دنیا آمد.