این کتاب ترجمه شجاعی از عهدنامه و یا همان نامه معروف امام علی(ع) به مالک اشتر است که در نهج البلاغه نیز آمده است. شجاعی در این کتاب نظر به اهمیتی که برای این فراز از نهج البلاغه به عنوان منشور و آئین نامه حکومت اسلامی قائل بوده است، آن را به صورت مجزا در قالب کتابی آورده است. شیوه ترجمه این متن ارائه همزمان متن با ترجمه است. شجاعی در صفحات این کتاب متن فارسی و به دنبال آن و در کنارش، متن عربی این نامه را قرار داده است و سعی کرده با استفاده از ساده ترین و شیواترین عبارات از عهده ترجمه این اثر برآید. نکته قابل توجه در این ترجمه آهنگین بودن آن و تلاش برای ارائه متنی است که بی آنکه به دنبال روایتی شاعرانه در ترجمه باشد توانسته آهنگی حماسی به خود بگیرد و به شکلی خاص عبارات را در پی هم و به منظور ترجمه قرار دهد. شجاعی هم چنین مقدمه ای مفصل بر این فرمان نوشته است. این کتاب که به صورت دو زبانه فارسی و عربی نگاشته شده است.در قطع بیادی و در 175 صفحه منتشر خواهد شد. شجاعی در مقدمه این کتاب به ضرورت ترجمه و توجه به فرمان امام به مالک اشاره کرده است، از نظر شجاعی با توجه به اینکه بعد از پیامبر اکرم(ص) مسیر اسلام اصیل دستخوش مخاطرات و انحرافاتی شد. برای شناخت اسلام علوی و تشخیص آن از اسلام بدلی از منظر تعالیم پیامبراکرم(ص) بهترین معیار و مبنا برای این شناخت اسلام علوی فرمان امام علی به مالک اشتر است که تمام ویژگی های یک حکومت اسلامی در آن ذکر شده است. در بخشی از مقدمه شجاعی بر این کتاب آمده است: «حاکمیت پس از ارتحال پیامبر، ناگزیر است که حتی الامکان ظواهر دین اسلام را در ویترین حکومت حفظ کند و اساس منبر و محراب پیامبر را داعیه اسلام و مسلمانی در اختیار بگیرد. هر چند که قلبا و عملا کمترین اعتقاد و التزامی به آن نداشته باشد. پس پرده این نفاق و تظاهر در زمان حکومت یزید بن معاوین به آشکارترین شکل خود می رسد و یزد حقایقی را این نوع حکومت اسلامی بر ملا می کند که نه قبل و نه بعد از او هیچ حاکمی جرأت و جسارت بیان آن را پیدا نمی کند.»
پیامهای آسمان در این زمینه به زمین منتقل میشود و اتمام حجت، چنان که باید و شاید صورت میگیرد. امّا کسانی که با وجه آسمانی هدایت و رسالت پیامبر بیگانهاند و جایگاه ولایت و سرپرستی مردم را تنها از منظر قدرت و حکومت میبینند، از آغاز بعثت رسول خاتم و گرایش مردم به پیام و پیامبر، با هم پیمان میبندند که پس از ارتحال پیامبر، قدرت و حکومت را در دست بگیرند و در میان قوم و قبیلۀ خود به توارث حفظ کنند. این طرح و توطئه در کمال ناباوری شکل میگیرد و در مرئی و منظر مردمی که سفارشات خدا و پیامبر را در مورد تکلیف امّت پس از ارتحال پیامبر دیده و شنیدهاند، خلاف آنچه مقرّر شده، محقّق میشود. و به این ترتیب در مقابل اسلام نبوی یا علوی، اسلام دیگری شکل میگیرد که اتفاقاً در موضع قدرت و حاکمیت قرار دارد که میتواند حقایق آسمانی و وقایع تاریخی را تحریف کند و منویات خود را بر کرسی بنشاند. آنچه مسلم است مردمی که با عشق و باور و امید به اسلام گرویدهاند و پیامبر آسمانی را به چشم دیدهاند، به هیچ عقیده و مرامی جز اسلام تن نمیدهند و هیچ حکومتی جز حکومت اسلامی را نمیپذیرند. پس حاکمیت بعد از ارتحال پیامبر، ناگزیر است که حتیالامکان ظواهر دین اسلام را در ویترین حکومت حفظ کند و اساساً منبر و محراب پیامبر را با داعیۀ اسلام و مسلمانی در اختیار بگیرد. هر چند که قلباً و عملاً کمترین اعتقاد و التزامی به آن نداشته باشد.
علی نویسنده: دکتر علی شریعتی انتشارات: سپیده باوران «علی » اثر دکتر علی شریعتی (۱۳۵۶-۱۳۱۲)، دربردارنده سخنرانیها و آثار دستنویس دکتر شریعتی پیرامون امام علی (ع) است که از یک مدخل و ۹ بخش اصلی و ۱ بخش ضمیمه تشکیل شده است. در فصل ول با عنوان « علی حقیقتی بر گونهی اساطیر» میخوانیم: «...سخن گفتن دربارهی علی بینهایت دشوار است؛ زیرا به عقیدهی من، علی یک قهرمان یا یک شخصیت تاریخی تنها نیست. هر کس دربارهی علی از ابعاد و جهات مختلف بررسی کند، خود را نه تنها در برابر یک فرد، یک فرد برجستهی انسانی در تاریخ میبیند، بلکه خود را در برابر یک معجزهای و حتی در برابر یک مسئلهی علمی، یک معمای علمی این خلقت احساس میکند. بنا بر این دربارهی علی سخن گفتن برخلاف آنچه که در وهلهی اول به ذهن میآید، دربارهی یک شخصیت بزرگ سخن گفتن نیست، بلکه دربارهی یک معجزهای است که به نام انسان و به صورت انسان در تاریخ متجلی شده است. علی را از جهات مختلف باید دید و در ابعاد مختلف باید شناخت. یکبار به عنوان یک شیعه، از نظر اعتقادی که ما به علی و شخصیت علی و نقشی که علی در تاریخ اسلام داشته است و حق و مقامی که داشته است [داریم]، از این نظر رسیدگی میکنیم و میخواهیم بشناسیمش (این طرز نگاه یک سلسله مسایل خاصی را در برابر محقق مطرح میکند و خوشبختانه به نسبت ابعاد دیگر علی، این بُعدش شناختهتر و روشنتر است؛ اگرچه این بُعد به طور مطلق یعنی به نسبت خود علی باز هم شناخته نیست.) و گاه به عنوان یک مورخ، علی را میخواهیم بررسی کنیم و بشناسیم؛ یعنی نقشی که علی در یکی از دورههای حساس و مهم تاریخ بشر یعنی تاریخ اسلام داشته است. در اینجا باز مسایل تازهای در برابر ما مطرح میشود: رُلی که علی داشته، نقشی که داشته، پیروزیها و شکستهایش، موقعیتش در جامعهای که در آن جامعه بوده، کیفیت رهبری سیاسی و اجتماعیاش، رابطهاش با مردم، آزادیخواهیاش...»