نظریات ژرار ژنت در حوزهی روایتشناسی، تا بهامروز تنها از طریق ترجمههای پراکنده، گاه نادرست از زبان انگلیسی، در دسترس پژوهشگران ایرانی قرار گرفته است. درک روایتشناسی،مستلزم تمییز میان سه شاکلهی اصلی است: داستان، حکایت، روایت. داستان متشکل است از سلسلهای رخداد یا کنش که شخصی به نام راوی نقلش میکند؛ حاصل کار، همانی است که بدان حمایت میگوییم. به دیگر سخن، روایت یعنی شیوهی تعریف داستان. ژرار ژنت در این کتاب، افزون بر ارائهی تعریفی دقیق از مفاهیم اصلی روایتشناسی وتبیین ساختارهای آن ( انواع راوی، انواع روایت، انواع توصیف، انواع زمان)، تحلیلی موشکافانه از رمان مارسل پروست، در جستوجوی زمان از دست رفته، عرضه میکند تا گواهی باشد دال بر کارآمدی نقد روایتشناختی در تحلیل داستان، همچنین درک روایتهای پیچیده. از همین رو، انتشارات نیلوفر، تا چندی دیگر، با هدف تسهیل در بهره بردن از این سترگ و هفتجلدی، عصارهای از آن را با توضیحات و تحشیه، در کمتر از هزار صفحه منتشر خواهد کرد. ترجمهی گفتمان حکایت که حاصل همکاری مستقیم نویسنده و مترجمان حدفاصل 1394 تا 1396 است، از سوی مرکز ملی کتاب فرانسه (CNL) به عنوان اثر برتر و شایسته تقدیر معرفی شده است. این کتاب مبنای اصلی تمامی پژوهشهایی است که امروز در گسترهی روایتشناسی انجام میشود. مفاهیم بررسیده، کمک شایانی است برای تحلیل رمان، خواه معاصر، خواه کهن، به ویژه از دیدگاه تطبیقی.
"از این لحاظ" کتابی است به قلم یکی از نامدارترین مترجمان کشور، "نجف دریابندری"، که قسمت کوچکی از کتاب به مطالب ترجمه شده به قلم او و بخش عمده ی کتاب به پیش گفتارهایی که بر این ترجمه ها نوشته، اختصاص داده شده است. این پیش گفتارها به صورت پراکنده در کتب مختلفی که با ترجمه ی "نجف دریابندری"، منتشر شده در دسترس اند اما در کتاب "از این لحاظ" تمامی این مقدمه ها به صورت یکجا در اختیار مخاطب قرار گرفته است. اهمیت جمع آوری این مقدمات در یک کتاب به این دلیل است که "نجف دریابندری"، در اکثر آثار و مقالات ترجمه شده ی خود، علاوه بر ارائه ی یک بیوگرافی دقیق از نویسنده ی اثر، مهم ترین و اصلی ترین دیدگاه های او را نیز به خواننده معرفی می کند و به این ترتیب عصاره ای از مفیدترین مطالبی را که خواننده باید در مورد نویسنده ی مد نظرش بداند، به او ارائه می کند. "وداع با اسلحه" و "پیرمرد و دریا" از "ارنست همینگوی"، "قضیه ی رابرت اوپنهایمر" و نمایش نامه و اسناد تاریخی از "هاینار کیپهارت"، "چنین کنند بزرگان" از "ویل کاپی"، "رگتایم" و "بیلی باتگیت" از "ای.ال. دکتروف"، "سرگذشت هکلبری فین" از "مارک توین"، "بازمانده ی روز" از "کازوئو ایشی گورو"، "پیامبر و دیوانه" از "جبران خلیل جبران"، "آنتیگونه" از "سوفوکلس"، "خانه ی برنارد آلبا" از "فدریکو گارسیا لورکا"، "تاریخ فلسفه ی غرب" و "قدرت" از "برتراند راسل"، "متفکران روس" از "آیزایا برلین"، "افسانه ی دولت" و "فلسفه ی روشن اندیشی" از "ارنست کاسیرر" تنها بخشی از مطالبی هستند که از "نجف دریابندری" در کتاب "از این لحاظ" گردآوری شده اند و می توانند برای طرفداران ادبیات، فلسفه و تاریخ بسیار جالب توجه واقع شوند.
جستارنویسی یکی از دیرینهترین فرمهای نوشتن است که به دلیل رهایی و سیالیّت ذاتیاش همواره این حس عجیب سهلوممتنع بودگی را در خود داشته است. نویسنده از تجربهی زیستهاش ایدهای به ذهنش میرسد، ماجرا زیسته شده است و به ظاهر خیالورزی و صناعت ادبی چندانی نمیخواهد و خب، درست همینجاست که مشکل آغاز میشود و نوشتن درحالیکه سادهترین کار مینماید، تبدیل به دشوارترین کار میشود! شرح ماوقع یک تجربهی زیسته یا یک ایدهی غیرداستانی، بههیچوجه نمیتواند تبدیل به «ادبیات» شود، چراکه ادبیات در هر وضعیتی نیاز به فروشدن و فراشدن از دل پیچوخمهای یک ایده و ماجرا دارد و بدون نثر، آرایههای ادبی، رویاپردازی و پرواز ذهن به صور مختلف هستی، هیچوقت ادبیات ممکن نمیشود. ازاینرو نوشتن یک جستار خوب، میتواند از نوشتن یک رمان بلند هم سختتر باشد. ادر لارا در کتاب «رها و ناهشیار مینویسم» آموزههای بزرگش در نویسندگی را با تکیه بر جزئیات ریزودرشتی که همهی انواع جستارنویسی را دربرمیگیرند، راهنمایی کامل برای آموزش جستارنویسی ارائه داده است. رها و ناهشیار مینویسم با چهار بخش که هرکدام به چند فصل تقسیمشدهاند، ریزبینانه و موجز – همانطور که خود جستار باید باشد – عالیترین راهکارهای جستارنویسی، از آمادگی ذهنی و عملی نویسنده گرفته تا نیازمندیهای تحقیق، پژوهش، طرح و برنامهریزی را شرح میدهد و درپایان بر خودنوشتن زندگینگاری تأکید میکند تا اهمیت شخصینگاری در جستارنویسی را گوشزد کند.
شروع نوشته های من در مطبوعات به سال های 49-50 می رسد که اولین کتابام :زندگی جنگ و دیگر هیچ» از اوریانا فلاناچی در انتشارات امیرکبیر منتشر شد. کتاب «حال حیرت» هم، باز همان نوشته ها و گفت و گو هایم در جراید است. تکه های از برخی گفتگوها را هم به دلیل طولانی بودن گزینش شده اند.
«حواسپرتی مرگبار» دو جستار از جین واینگارتن، نویسنده آمریکایی برنده دو جایزه پولیتزر ۲۰۰۸ و ۲۰۱۰ است. جستار اول، «مرواریدهایی قبل از صبحانه» ماجرای یکی از بهترین ویولوننوازهای دنیا، جاشوا بل است که یک روز صبح کنار راهروی یک ایستگاه مترو میایستد و چندتا از مهمترین قطعات تاریخی موسیقی را با استادی تمام مینوازد، در حالی که تیمی از روزنامه واشنگتنپست شرایط را زیر نظر دارند و مخفیانه تصویر میگیرند. «حواسپرتی مرگبار» هم از ماجرای پسربچه ۲۱ ماههای شروع میشود که در اثر حواسپرتی پدرش در صندلی عقب ماشین جا میماند و در اثر گرمازدگی جان خود را از دست میدهد.
و را باید به نام خودش خواند و نه نام پسرعموی شهیرش؛ ایزابل آلنده، زنی که در 40 سالگی اولین رمانش را نوشت و منتشر کرد، با آن نام خانوادگی مشهورش، یکی از نمادهای زنانهنویسی در ادبیات معاصر جهان است. زنی که رمانهایش همه ذکر هنرمندانهی مصائب و مناقب زنان شناس و ناشناس زندگیاش است در کتاب «زنان زندگیام؛ دربارهی عشق ناشکیبا، زندگی طولانی و ساحرگان نیک» پای زنان بسیاری را وسط کشیده تا ماجرای زن بودن در این جهان را تشریح کند؛ مادرش، مادربزرگش، خدمتکاران خانهشان، دوستان کودکی و بعدترش و ... تا زنان درجه یک تاریخ هنر و ادبیات، همچون سیلویا پلات و می وست و ... . جامعیت و شمول بسیار گفتارهای کوتاه بهظاهر پراکندهی ایزابل آلنده در این کتاب، موجب شده که تصویری روشن، یکه و یگانه و درعینحال وسیع و قابل تعمیم نسبت به شرایط زنان و وضعیت زنبودن در جهان زیر سیطرهی مردسالاری، حاصل شود. زنان زندگیام، از کودکی ایزابل و باورهای فمینیستیاش از ابتدا تا امروز را در برگرفته و تا مرزهای گوناگون تاریخ، سیاست و فرهنگ پیش میرود و مسائل پرمناقشهی مهمی چون ختنهی زنان و دختران، فانتزیهای عاشقانه و اروتیک زنانه، آیینها و سنتهای مذهبی و قومی و ... را پیش رو گذاشته و خوانندگانش را به غور کردن و عمیق شدن در زنانگی دعوت میکند.