کیستم؟ همسفر دربهدریهای قدیم گل خشکیدهای از کوزهگریهای قدیم باغ سرخیست دلم، در دل هر دانه انار خاطراتیست از آن خونجگریهای قدیم نرسیدیم بههم، قصّهی طولانی ما شده قربانی کوتهنظریهای قدیم دست تقدیر چنین بالوپرم را بستهست و تو دور از دستی! مثل پریهای قدیم گفته بودی چه خبر؟ گفتمت ای عشق! که نیست خبر تازه بهجز بیخبریهای قدیم