رمانی درباره ی زنی منطقی و عاقل که دچار توهمات آزاردهنده ای در رابطه با عشقی یک طرفه می شود. استر نیلسون آدمی معقول در رابطه ای معقول است، اما فقط تا روزی که از او خواسته می شود در مورد هنرمند مشهور هوگو راسک، سخنرانی ای ایراد کند. راسک در حالی که در میان حضار است، بسیار از فریفتگی استر نسبت به خودش شیفته و خوشحال می شود. وقتی که این دو، بعد از سخنرانی همدیگر را ملاقات می کنند، استر محسور راسک می شود. او نامزدش را ترک می کند و خود را درون رابطه ای خیالی با هوگو می بیند. او عمیقا عاشق می شود و هوگو تمام فکر و ذکرش را از آن خود می کند. در حقیقت، استر در ذهن خود مطمئن است که او و هوگو یک زوج هستند. استر، به آهستگی و با مشقت متوجه می شود که درک او از یک رابطه با نظر هوگو کاملا متفاوت است. تصرف عدوانی، داستانی درباره ی سرسپردگی و از خود گذشتگی افراطی است و اینکه ما چگونه به میل خود، برای عشق و علاقه مان، به خود خیانت می کنیم.