کتاب "بیدل و انشای تحیر" با استفاده از با شرح سی غزل از پایان دیوان به بازشناسی شعر بیدل دهلوی می پردازد. این کتاب در راستای فهم بهتر اشعار بیدل یک نمونه فوق العاده اس. کمتر کتابی در این راستا به نگارش درآمده است. خوانش های این چنانی بر اساس ادبیات کلاسیک و حتا معاصر ما کمک می کند تا خوانش تازه ای از اشعار را در دسترس دانشجویان و علاقه مندان قرار دهیم. برای فهم زبان شعری بیدل، هیچ اثری گره گشاتر از خود شعر او نیست. کلید دریافت بسیاری از شعرهای بیدل در شعرهای دیگر او پنهان است. با حوصله مندی، شکیبایی و جست و جو می توان آنها را یافت و به کار گرفت. شعر بیدل به قصری باشکوه می ماند که اندرونی های تودرتو و غرفه های متعدد دارد. در برخی از این غرفه ها بسته است: اما کلید آن در طاقچه یا کشوی میز غرفه ای دیگر گذاشته شده است. با درنگ، بردباری، تمرکز و بازخوانی چندین باره، آرام آرام فضاهای تاریک، روشن می شوند، تصویرهای دلربا و فریبا خود را عریان می کنند و معنای نهفته، همچون پری پنهان شده ای از پشت پردۀ بیتها رخ می نمایند تا هوش از سر خوانندۀ خواهان ببرد. کتاب بیدل و انشای تحیر بیشتر بخوانید
چهار عنصر کتابی است در قالب نثر که عبدالقادر بیدل دهلوی آن را نوشتهاست و شرح زندگینامه، سفرها و دیدارها و استادان و مراحل مختلف زندگی خود را به شکلی شاعرانه و جذاب تحریر کردهاست.
میرزا عبدالقادر بیدل شاعر بزرگ زبان فارسی (۱۰۵۴ _ ۱۱۳۳ ق) علاوه بر قالب غزل، که قالب محبوب و اصلی کار اوست، در قالب رباعی نیز آثار قابل توجهی دارد. او نزدیک به ۴۰۰۰ رباعی دارد و این رباعیات در جامعۀ ادبی ایران کمتر شناخته شده است. البته رباعیات او یکدست نیست و پست و بلند دارد و همین، گزینشی از میان این دیوان قطور رباعی را ضروری میسازد. در کنار این، پیچیدگیها و دشواریهای شعر بیدل هرچند در رباعی کمتر از غزل است، شرحها و توضیحهایی بر آنها را نیز میطلبد. این دو کار در کتاب «مرقع صد رنگ» در حد اقتضای حجم این کتاب توأما صورت گرفته است، یعنی یکصد رباعی بهتر بیدل به انتخاب گردآورنده، با شرحهایی کوتاه همراه شده و «مرقع صدرنگ» را تشکیل داده است. کتاب با مقدمهای از گردآورنده نیز همراه شده است، که در بخشی از آن میخوانیم: «رباعیات بیدل تنوع محتوایی چشمگیری دارد و در اینجا تناسب بیشتری میان مضامین و مفاهیم گوناگون برقرار شده است. شاید بتوان گفت که این دیوان از آثار دیگر رباعی سرایان هم رنگین تر است، چون دست کم ده نوع رباعی در آن می توان یافت: رباعیات عاشقانه، رباعیات عارفانه، رباعیات فلسفی و متأملانه، رباعیات اجتماعی و سیاسی، رباعیات تربیتی و اخلاقی، رباعیات اعتقادی و مذهبی، رباعیات متضمن مباحث ادبی، رباعیات هجو و هزل، رباعیات مناسبتی، خیر مقدم ها، قید واقعه و ماده تاریخ، رباعیات تفننی (بی نقطه، منقوطه و امثال آن).»
گردآورنده: محمدکاظم کاظمی انتشارات: سپیده باوران با مقدمه سید علی میرافضلی در این کتاب ۶۱۸ رباعی از بیدل گرد آمده است. بسیاری از این رباعیها با شرح و توضیحاتی از سوی گردآورنده همراه شدهاند و این قضیه یک تفاوت عمدۀ این گزیده با دیگر گزیدههای رباعیات بیدل است. در این شرحها به بیتهای بسیاری از غزلیات بیدل هم به عنوان شاهد مثال اشاره شده است.
اگر بخواهیم در شعر پس از نیما به دنبال سبک های شناخته شده شعر فارسی بگردیم به یقین، شعر سهراب سپهری به اعتبار عملکرد ظریف و دامنه دار قوۀ خیال و نقش آفرینی های ذهن و پیچ و تاب های زبان، به شعر سبک هندی تعلق خواهد گرفت. بیدل دهلوی نیز، میراث دار صائب و اقمار او در سبک هندی است و گرچه زبانش چندان پیچش دارد و معانی اش چندان تو بر توست که شعرش "بی معنی" می نماید، اما شعر سپهری با شعر او مشابهت های فراوان دارد. بیدل و سپهری هر دو در فضایی دم می زنند که سرپناهش سوررئالیسم پیشرفته است.