داستان در همدان سالهای جنگ میگذرد. شهری که زیر بارش موشکهای صدام به سختی نفس میکشد. مخصوصا وقتی انبار نفت را هدف قرار میدهند و صبح که مردم از خواب بیدار میشوند روی همه چیز را قشری از خاکستر گرفته.
چاپ پنجم رمان آواز بلند با ظاهری جدید عرضه شد.
«به هم رسیدن در میانسی» روایت نوجوانی به نام «شکرا...» است که بهواسطه برادر ناتنیاش «زکریا»، ناخواسته وارد فضای مبارزات علیه رژیم پهلوی میشود و اتفاقاتی خواندنی برای او رقم میخورد. این رمان حول محور تلاش شکرا...برای نجات زکریا است که بهواسطه مبارزات انقلابی تحت تعقیب ساواک قرارگرفته است میچرخد. شکرا... عزم خود را جزم میکند تا هر طور شده مانع از دستگیری زکریا توسط ساواک شود.
شکرا... در میان روایت داستان و تلاش برای سردرگم کردن مأموران در دستگیری زکریا، گهگاه نقبی به گذشته میزند و با روایت داستانی فرعی به عمق ماجرا میافزاید. رمان «به هم رسیدن در میانسی» رویهمرفته، روایت خوشخوانی از زندگی نوجوانان است با همان طنازیها و اضطراب و هوس قهرمان شدن که در «به هم رسیدن در میانسی» بهخوبی با زبان داستان عجین شده و خواننده در فرازوفرودهای آن با هم ذات پنداری باشخصیت اصلی گامی مهم در ارتباط برقرار کردن با داستان برمیدارد.
این کتاب مجموعه ای از 14 داستان نویسندگان سراسر کشور درباره انقلاب اسلامی است. نکته جالب این است که هیچ داستانی به دیگری شباهت ندارد و هر نویسنده با دیدی تازه داستان انقلاب را روایت کرده است.
تخران مجموعه چهارده داستان کوتاه با مضامين اجتماعي، آييني و عاطفي است. انسانهاي اين داستانها اغلب از مردم عادي کوچه و بازار و از طبقه زحمتکش هستند. انسانهايي که با قرار گرفتن در موقعيتهاي گوناگون هويت اصيل خود را نشان ميدهند.
کتاب جشنن باغ صدری مجموعه داستانی است با نگاهی زنانه و روایتی شیرین که در مزکر هر داستان یک زن ایرانی در برهه های گوناگون تاریخی برای دفاع از هویت انسانی و اسلامی خود کاری قهرمانانه میکند.
دخيل هفتم» حكايت شيدايي نسلي انقلابي است كه با دفاع مقدس پيوند مي خورد؛ گذر از مراحل گوناگون به اينان مي آموزد كه عشق، طي طريق مي خواهد و عاشق راستين، اوست كه معشوق در رگ و پوست او خانه كرده است.
مجموعه داستان در آفریقا همه چیز سیاه است 4 داستان کوتاه درباره جنگ ایران و عراق را در برمیگیرد. نکته بسیار جالب این مجموعه آن است که 3 داستان از زبان شخصیتهای عراقی روایت میشوند.
کتاب حاضر، با هدف بیان شجاعت ها و دلاورمردی های رزمندگان دوران دفاع مقدس و ذکر بخش هایی از واقعیت ها، سختی ها و تلخی های گزنده جنگ تدوین شده است.
«اویس» جوان که پدر خود را در هنگام درگیری با "جنگلی های کمونیست" از دست داده، برای خدمت به میهن و گرفتن انتقام خون پدر، راهی «کردستان » شده و به جنگ با ضد انقلاب منطقه می پردازد.
مدت ها بعد او را در حالی که موج انفجار و صحنه های دلخراش، روح و جسمش را تحت تأثیر سوء قرار داده به خانه بازمی گردانند.
«اویس»، روزهایش را با مرور چندباره خاطراتش از زمان شهادت پدر تا هنگام بازگشت به خانه می گذراند و در این بین به این باور رسیده که برادری داشته به نام «سیف الله» که نمونه رشادت، ایمان، شجاعت و دلاوری بوده و در تمام مراحل جنگ او را همراهی می کرده تا روزی که خود را در «کردستان» سپر بلای یاران کرده و به شهادت می رسد. اطرافیان «اویس» نگران او هستند اما او در توهمات و تخیلات خویش غرق شده و با یاد همرزمان و «سیف الله» دلخوش است.
کتاب «ریحانهایی که مادرم دوست داشت»، مجموعه داستانهای خیلی کوتاه اما پیوسته ای درباره جنگ به قلم سید اکبر میر جعفری است. این کتاب با عنوان فرعی «جنگ نوشت» در آخرین روزهای سال 94 توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است.
کتاب «ریحانهایی که مادرم دوست داشت»، شامل 52 داستان- خاطره هستند که این داستانها تماما تجربیات شخصی نویسنده است. میرجعفری در این داستانها سعی کرده است نوشتههایش نه چندان طولانی باشند که حوصله خواننده را سر ببرد و نه آن قدر کوتاه که از بیان ماجرا درماند.
میرجعفری این «زندگی نوشت» را در پنج فصل نوشته است. کتاب با فصلِ «آبادی» و از روزهای کودکی او و خانهای در معینآبادِ زواره واقع در شهرستان اردستانِ استان اصفهان آغاز میشود. خانهای در حاشیۀ کویری کمآب با طوفانهای بنیانکن و ریگهای روان، و زیستِ نویسندهای که کودکیاش با آخرین رمقهای قنات مصادف شده بود و حال از خود میپرسد: «قنات در کویر با چه چیز در بدن ما شبیه است؟ خون؟ نَفَس؟ روح؟ کدامیک از اینها وقتی دستکاری میشوند، ما ظاهرا زندهایم اما جور دیگری شدهایم؟»