در این کتاب تلاش شده است موضوعی بسیار پیچیده، یعنی فرهنگ انسانی و علمی که بهطور تخصصی به مطالعهی آن اختصاص دارد به زبانی ساده تشریح شود. مطالب این کتاب، چنانکه از عنوان آن نیز مشخص است، تنها «درآمد» و «مقدمه»ای است برای آشنایی با موضوع. اما نباید تصور کرد که این «مقدمه» دیدگاهی جامع یا نسبتاً جامع از این علم گسترده به خواننده عرضه میکند، یا اصولاً نویسنده چنین ادعایی دارد. در حقیقت انسانشناسی بهدلیل گستردگی زمانی و مکانی و وجود شاخههای تخصصی بسیار زیاد در آن امروزه به یکی از پیچیده ترین علوم انسانی تبدیل شده که همزمان واجد دو بُعد مثبت و منفی است. انسانشناسی علمی بهدلیل ماهیت بینرشتهایاش دایرهالمعارفی است که برای درک جهان پیچیدهی کنونی بهترین ابزار است. البته انسانشناسی نیازمند تعامل با دیگر رشتهها و حوزههای تخصصی است. اما بُعد منفی در آن است که همان دلایل میتوانند پژوهشگر ناآگاه را بهسوی امور سطحی سوق دهند و مفاهیم پیچیده را به مفاهیم پیشپاافتادهای تقلیل دهند که هیچ سودی نه برای خودش و نه برای دیگران نخواهند داشت. در این کتاب همچنین تلاش شده است بر بُعد مثبت تأکید و خوانندگان را به پرهیز از بُعد منفی توصیه شود. و امید است گروهی از آنها به ادامهی مطالعه و تحقیق در این حوزه تشویق شوند. نویسنده: دکتر ناصر فکوهی، دانشیار گروه انسانشناسی دانشکدهی علوم اجتماعی دانشگاه تهران
علی حقیقتی بر گونه ی اساطیر نویسنده:دکتر علی شریعتی انتشارات: سپیده باوران انتشارات: سپیده باوران علی شریعتی(۱۳۵۶-۱۳۱۲)، نو اندیش دینی است. علی حقیقتی بر گونۀ اساطیر، حاصل سخنرانی دکتر علی شریعتی است که در دو شب متوالی در ۱۵ و ۱۶ اسفند ۱۳۴۷ در حسینیه ارشاد ایراد شده است. در بخشی از کتاب میخوانیم: «علی، ربالنوع انواع گوناگون عظمتها، قداستها و زیباییهایی است از آنگونه که بشر همواره دغدغه داشتن و پرستیدنش را داشته و هرگز ندیده و معتقد شدهبوده که ممکن نیست بر روی خاک ببیند و ممکن نیست در کالبد یک انسان در این حد تحقق پیدا کند و ناچار، میساخته. اما علی، همان نیازی که پرومته در اساطیر، روح انسان را از فداکاری اشباع میکرده و دموستنس از عظمت و قدرت و پاکی و صداقت سخن، و ونوس یا فوتوشیشی از عظمت و از زیبایی روح یا خدایان و مظاهر ربالنوعهای دیگر از شکستناپذیری، از بیباکی و از فداکاری یا خدایان دیگر از تحمل سختی و رنج برای دیگران به خاطر پاکی، و خدایان دیگر از نهایت رقت و عظمت محبت و برکت روح برای دیگران، همه را در یک ربالنوع جمع کرده. علی نیازهایی که در طول تاریخ انسانها را به خلق نمونههای خیالی، به خلق الههها و ربالنوعهای فرضی میکشانده، در تاریخ عینی اشباع میکند. این ربالنوعها به انسان نشان میدادند که هر احساسی و هر استعداد انسانی تا این حد میتواند رشد کند و انسانهایی که تا آن حد هیچکدامشان نمیتوانستند رشد کنند، این را به عنوان یک سرمشق، یک چیزی که باید به آن برسیم، یک عظمت و درجهای که نمونه زندگی ما و وجهه نظر ما و مسیر حیات و تکامل ما باید باشد به ما نشان میدادند.»