رمان پیرمرد و دریا، یکی از ماندگار ترین آثار ارنست همینگوی است. کتاب با روایتی ساده و قدرتمند، داستان یک ماهیگیر کوبایی سالخورده ی بخت برگشته و بزرگ ترین آزمون زندگی اش نبردی نفس گیر و سخت با یک نیزه ماهی غول پیکر در دوردست های جریان خلیجی اقیانوس اطلس را حکایت می کند. در این رمان، همینگوی با سبکی معاصر که بسیار برجسته و قابل توجه است، موضوعاتی کلاسیک از قبیل جرأت و شجاعت در مواجهه با شکست و رسیدن دوباره به هدف را طرح ریزی کرده و به شکلی جدید به مخاطب عرضه می کند. این رمان بسیار موفق که در سال 1952 نوشته شده است، قدرت و جایگاه همینگوی را در دنیای ادبیات به تثبیت رساند و نقشی اساسی در کسب جایزه ی نوبل ادبیات در سال 1954، برای نویسنده اش ایفا کرد. منتقدان، نوشتن کتاب «رمان پیرمرد و دریا» را در دنیای ادبیات برابر با اختراع پیل الکتریکی در دنیای علم قلمداد کرده اند. کتاب مشهوری که حالا از آن به عنوان شاهکاری از ادبیات قرن بیستم یاد می شود. همینگوی در جایی گفته بود: «اولین نسخه از هر اثر مزخرف است». او به بازنویسی آثارش بسیار اعتقاد داشت و هر بار به بررسی دوباره ی اثر می پرداخت. مشهور است که می گویند همینگوی این اثر را بالغ بر دویست بار بازنویسی کرده است. همین روحیه ی سخت کوشی نویسنده بود که باعث شد شاهکار رمان پیرمرد و دریا خلق شود.
با انتشار پیرمرد و دریا در سال ۱۹۵۲ زندگی حرفهای همینگوی در مقام نویسندهای بزرگ و صاحبسبک بهنحو شگفتآوری جان تازهای گرفت، هر چند واپسین کتاب او بود که در زمان حیاتش منتشر شد. این کتاب در سال ۱۹۵۳ جایزهٔ پولیتزر را نصیب همینگوی ساخت. دو سال بعد از انتشار آن، ۱۹۵۴، جایزهٔ نوبل در ادبیات هم به همینگوی تعلق گرفت که از قرار معلوم تا حد زیادی مرهون کامیابی همین کتاب بوده است. ویلیام فاکنر دربارهٔ پیرمرد و دریا نوشت: «بهترین اثر او، گذشت زمان شاید ثابت کند که این بهترین اثرِ بیهمتای همهٔ ما نیز هست، منظورم نویسندگانِ همدورهٔ من و همینگوی است.»
رمان پیرمرد و دریا، یکی از ماندگار ترین آثار ارنست همینگوی است. کتاب با روایتی ساده و قدرتمند، داستان یک ماهیگیر کوبایی سالخورده ی بخت برگشته و بزرگ ترین آزمون زندگی اش نبردی نفس گیر و سخت با یک نیزه ماهی غول پیکر در دوردست های جریان خلیجی اقیانوس اطلس را حکایت می کند. در این رمان، همینگوی با سبکی معاصر که بسیار برجسته و قابل توجه است، موضوعاتی کلاسیک از قبیل جرأت و شجاعت در مواجهه با شکست و رسیدن دوباره به هدف را طرح ریزی کرده و به شکلی جدید به مخاطب عرضه می کند. این رمان بسیار موفق که در سال 1952 نوشته شده است، قدرت و جایگاه همینگوی را در دنیای ادبیات به تثبیت رساند و نقشی اساسی در کسب جایزه ی نوبل ادبیات در سال 1954، برای نویسنده اش ایفا کرد. منتقدان، نوشتن کتاب «رمان پیرمرد و دریا» را در دنیای ادبیات برابر با اختراع پیل الکتریکی در دنیای علم قلمداد کرده اند. کتاب مشهوری که حالا از آن به عنوان شاهکاری از ادبیات قرن بیستم یاد می شود. همینگوی در جایی گفته بود: «اولین نسخه از هر اثر مزخرف است». او به بازنویسی آثارش بسیار اعتقاد داشت و هر بار به بررسی دوباره ی اثر می پرداخت. مشهور است که می گویند همینگوی این اثر را بالغ بر دویست بار بازنویسی کرده است. همین روحیه ی سخت کوشی نویسنده بود که باعث شد شاهکار رمان پیرمرد و دریا خلق شود.
نویسنده: ارنست همینگوی مترجم: نجف دریابندری انتشارات:علمی و فرهنگی
وداع بااسلحه از آن دست متن های ادبی است که به جایگاهی فراتر از آن چه مد نظر نویسنده اش بوده دست یافته است. بله، بدون شک با رمانی طرف هستیم که می خواهد وحشت و خفقان جنگ، به ویژه جنگ جهانی اول را به تصویر بکشد. این چیزی بود که خود همینگوی در مقدمه ای که بعدا برای این کتاب نوشت، مطرح کرد. این رمان که کمی بعد از جنگ جهانی خانمان سوز دوم نوشته شده، مملو از نفرت و بیزاری از جنگ است.
هریمورگان، شخصیت اصلی کتاب داشتن و نداشتن است که زندگیاش با قایق ماهیگیری و ماهیهایی میگذرد که صید میکند. بعد از مدتی، آقای جانسون که مشتری چارتر ماهیها بود، او هری را فریب داده و بدون پرداخت پول، ناپدید میشود. هریمورگان، ناچار، دست به قاچاق مهاجران غیرقانونی چینی میزند و در این بین، مرتکب قتل شده و خودش نیز به دست انقلابیها کشته میشود. داشتن و نداشتن، تنها رمان همینگوی است که تماماً در آمریکا رخ میدهد و بهوضوح میشود ردپای بحران اقتصادی سالهای دههی ۱۹۳۰ را در آن دنبال کرد؛ بحرانی با پسلرزههایی بسیار هولناکتر از فقر و تنگدستی. همینگوی در آن سالها، یک فعال اجتماعی به تمام معنا و دشمن سرمایهداری بود. او در جنگهای داخلی اسپانیا شرکت کرد. در آن سالها، گرایشهای مارکسیستی داشت که البته این را میتوان از حال و هوای کلی رمان فهمید. داشتن و نداشتن، شاهکار همینگوی نیست، اما کتابیست آبرومند از نقد اجتماعی و روابط انسانی و اقتصادی خراب که آدمها را به کارهای پیشبینی نشده وامیدارد.
وقتی به شاهکارهای ادبی دنیا بنگریم متوجه میشویم که بیشتر آنها، روایت جنگها و کشمکشها بین کشورها و آدمهاست؛ گویی که اگر جنگ و قحطی در دنیا وجود نداشت هیچ اثر ادبی هم خلق نمیشد! رمان وداع با اسلحه نوشتهی ارنست هِمینگوِی، یکی از بزرگان ادبیات نیز روایتگر جنگ و عشق در کنار یکدیگر است.