«همهی خانوادههای خوشبخت مثل هماند؛ اما خانوادههای شوربخت هر کدام بدبختی خاص خود را دارند.» این جمله ورودی است بر کتاب آناکارنینا نوشتهی لئو نیکلایِویچ تولستوی که سروش حبیبی ترجمهی آن را برعهده داشته است. تولستوی نویسندهی سرشناس روس است که در زمان حیات خود هرچه در کشورهای غربی شهرت و آوازه مییافت، در کشور خود از سوی دستگاههای دولتی مورد لعن و نفرین واقع میشد و از انتشار کتابهایش جلوگیری به عمل میآمد. او همچنین با انتشار رمان «رستاخیز» از طرف مرجع عالی کلیسای ارتدکس مرتد اعلام شد. با وجود همهی فشارها و مانعتراشیها، از این نویسنده آثار درخشانی به یادگار مانده است که «جنگ و صلح»، «قزاقها»، «مرگ ایوان ایلیچ»، «سعادت زناشویی» و … از آنجملهاند. «آناکارنینا» داستان استفان آرکادیچ، اشرافزادهای روس است که با معلم سرخانهی فرزندش به همسر خود خیانت میکند و همسرش با فهمیدن این موضوع میخواهد خانه و شوهر خاطیاش را ترک کند. آناکارنینا، خواهر استفان آرکادیچ، که همراه با همسر اشرافی و بلندپایهی خود در شهر سنپترزبورگ زندگی میکند، برای کمک به خانوادهی برادرش به خانهی آنها در مسکو سفر میکند. مشکل استفان و همسرش با کمک خواهر حل میشود؛ اما در این میان آناکارنینا که برای حل مسئلهی خیانت آمده بود، خود دل به یکی از اشراف میبندد و داستان خیانتی دیگر شکل میگیرد. این داستان که شرحی از روابط حاکم بر خانوادههای اشرافی روس در قرن نوزدهم است و پایان خوشی هم ندارد، یکی از شاهکارهای ادبی بزرگ دنیاست. نویسنده در این کتاب در خلال داستانهای موازی، عقاید و نظرات شخصی خود را در زمینهی آموزش و پرورش کودکان، مذهب و آموزش شیوههای جدید کشاورزی مطرح میکند.
کتاب آناکارنینا، رمانی نوشته ی لئو تولستوی است که اولین بار در سال 1877 به چاپ رسید. آناکارنینا، همسر مقامی دولتی و قدرتمند، و زنی زیباست که عاشق افسری ثروتمند به نام کنت ورانسکی شده است. آنا که بی صبرانه به دنبال یافتن حقیقت و معنا در زندگی خود است، هنجارهای جامعه ی روس در آن زمان را زیر پا گذاشته و به منظور زندگی در کنار معشوق خود، همسر و پسرش را ترک می کند. اما پس از این کار، شرایط بسیار سختی برای او به وجود می آید که فرار از آن، نامحتمل به نظر می رسد. این رمان به داستان زندگی شخصیت دیگری نیز می پردازد: زمین داری به نام کنستانتین لوین که تولستوی، او را بر اساس شخصیت خود خلق کرده است. در حالی که آنا می خواهد از طریق عشق به خوشبختی برسد، لوین جست و جوی خود برای رضایت روحی را از طریق ازدواج، خانواده و سخت کار کردن پیش می برد.