غلامحسین ساعدی میداند چطور امید و ناامیدی را مثل کلافی تو در تو به هم بپیچد و آن را در دل قصههایی بگنجاند که تاریخ و سیاست زمانهاش به آن متصل شده است. او نمیتواند مردم کشورش را نادیده بگیرد و از زندگی، افکار، اعتقادات و خستگی و تنهایی آنها حرفی نزند. ساعدی این بار هم در مجموعه داستان آشفتهحالان بیدار بخت داستانهایی تعریف میکند که دید ریزبین او را به زندگی، محیط و اتفاقات زمانهاش نشان میدهد. این کتاب هم وصف آدمهای آشفتهحالی است که در روزگاران سخت و خفقان زندگی کردهاند.