نجیب محفوظ، زاده ی 11 دسامبر 1911 و درگذشته ی 30 آگوست 2006، نویسنده و نمایشنامه نویس مصری و برنده ی جایزه نوبل ادبیات در سال 1988 بود. محفوظ در یکی از محلات قاهره به نام جمیلیه به دنیا آمد. او که فرزند یک کارمند دولتی بود، از سال 1934 تا زمان بازنشستگی اش در سال 1971 در قسمت فرهنگی خدمات کشوری مصر کار کرد. محفوظ ابتدا در وزارت موقوفات به کار پرداخت و سپس رئیس بنیاد حمایت از سینما و در دوران پایان کارمندی، مشاور وزیر فرهنگ شد. او در طول دوران حرفه ای خود، 30 کتاب داستانی نوشت.محفوظ در آثار خود، دیدگاه های منتقدانه ای را از رژیم سلطنتی قدیمی مصر، استعمار انگلیس و مصر کنونی بیان می کرد. تعداد زیادی از رمان های برجسته ی او، در مورد مسائلی اجتماعی از قبیل مشکلات زنان و زندانیان سیاسی است.محفوظ تا روز درگذشتش، سالخورده ترین برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات و مسن ترین برنده ی جایزه ی نوبل پس از برتراند راسل و هالدور لاکسنس بود. نجیب محفوظ در جولای سال 2006 پس از یک عمل جراحی ناموفق بر روی سرش، تحت مراقبت های ویژه ی پزشکی بود و عاقبت در 30 آگوست سال 2006 درگذشت.
آلبر کامو، زاده ی ۷ نوامبر ۱۹۱۳ و درگذشته ی ۴ ژانویه ۱۹۶۰، نویسنده، فیلسوف و روزنامه نگار فرانسوی بود. او یکی از نویسندگان بزرگ قرن بیستم و خالق کتاب مشهور بیگانه است.پدرش «لوسین کامو» فرانسوی فقیری بود که در الجزیره برزگری می کرد و در آنجا با زن خدمتکاری که اهل اسپانیا بود ازدواج کرد و صاحب دو فرزند به نام های لوسین (هم نام پدر) و آلبر شد. کودکی کامو در یک زندگی فقیرانه ی طبقه ی کارگری سپری شد. او در تعطیلات تابستانی در برابر دریافت دستمزدی اندک در مغازه ها کار می کرد؛ سپس به آموختن انگلیسی پرداخت و با زبان اسپانیایی آشنا شد، ولی نتیجه ی کار مطلوب نبود. در سال ۱۹۳۰ و با دریافت دیپلم، نخستین گام را به سوی ترقی برداشت. سپس در دسامبر همان سال نخستین نشانه های ابتلاء به بیماری سل در او نمایان شد و به همین خاطر مجبور شد فوتبال را کنار بگذارد، هرچند که تا آخر عمر کوتاهش یک تماشاچی فوتبال باقی ماند.در سال ۱۹۳۵ لیسانس فلسفه را گرفت و در ماه مه سال ۱۹۳۶ پایان نامه ی خود را درباره ی فلوطین ارائه داد.کامو در ۱۹۳۴ با «سیمون هیه»، دختری جوان، ثروتمند، زیبا و البته معتاد به مرفین ازدواج کرد و دو سال بعد در اثر خیانت هایی از هر دو طرف و با تحمل «تجربه ای دردناک» از هم جدا شدند. ازدواج دوم کامو در ۱۹۴۰ بود و او با فرانسین فور، که یک پیانیست و ریاضی دان بود، ازدواج کرد.در ۱۹ دسامبر ۱۹۴۱ کامو اعدام «گابریل پری» را شاهد بود که این واقعه به قول خودش موجب متبلور شدن حس شورش علیه آلمان ها در او شد. کامو در بعداز ظهر چهارم ژانویه ۱۹۶۰ و در سن ۴۷ سالگی بر اثر سانحه ی تصادف نزدیک سن، در شهر ویل بلویل درگذشت. در جیب کت او یک بلیط قطار استفاده نشده پیدا شد، او ابتدا قرار بود با قطار و به همراه همسر و فرزندانش به سفر برود ولی در آخرین لحظات پیشنهاد دوست ناشرش را برای همراهی پذیرفت تا با خودروی او سفر کند.
نجیب محفوظ، زاده ی 11 دسامبر 1911 و درگذشته ی 30 آگوست 2006، نویسنده و نمایشنامه نویس مصری و برنده ی جایزه نوبل ادبیات در سال 1988 بود. محفوظ در یکی از محلات قاهره به نام جمیلیه به دنیا آمد. او که فرزند یک کارمند دولتی بود، از سال 1934 تا زمان بازنشستگی اش در سال 1971 در قسمت فرهنگی خدمات کشوری مصر کار کرد. محفوظ ابتدا در وزارت موقوفات به کار پرداخت و سپس رئیس بنیاد حمایت از سینما و در دوران پایان کارمندی، مشاور وزیر فرهنگ شد. او در طول دوران حرفه ای خود، 30 کتاب داستانی نوشت.محفوظ در آثار خود، دیدگاه های منتقدانه ای را از رژیم سلطنتی قدیمی مصر، استعمار انگلیس و مصر کنونی بیان می کرد. تعداد زیادی از رمان های برجسته ی او، در مورد مسائلی اجتماعی از قبیل مشکلات زنان و زندانیان سیاسی است.محفوظ تا روز درگذشتش، سالخورده ترین برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات و مسن ترین برنده ی جایزه ی نوبل پس از برتراند راسل و هالدور لاکسنس بود. نجیب محفوظ در جولای سال 2006 پس از یک عمل جراحی ناموفق بر روی سرش، تحت مراقبت های ویژه ی پزشکی بود و عاقبت در 30 آگوست سال 2006 درگذشت.
ژان-پل شارل ایمار سارْتْرْ، زاده ی ۲۱ ژوئن ۱۹۰۵ و درگذشته ی ۱۵ آوریل ۱۹۸۰، فیلسوف، اگزیستانسیالیست، رمان نویس، نمایش نامه نویس و منتقد فرانسوی بود.پدرش «ژان باپتیست سارتر» افسر نیروی دریایی فرانسه و مادرش «آنه ماری شوایتزر» دخترعموی «آلبرت شوایتزر» پزشک معروف، برنده ی جایزه ی صلح نوبل بود. پانزده ماهه بود که پدرش به علت تب از دنیا رفت. پس از آن مادرش به نزد والدینش به مودون بازگشت.او در سال ۱۹۲۲ موفق به گرفتن دیپلم شد، پس از آن تصمیم گرفت به همراه «نیزان» در «دانشسرای عالی پاریس» در رشته ی آموزگاری ادامه تحصیل دهد. چهار سال بعد در امتحانات نهایی رشته ی فلسفه مردود می شود. دلیل رد شدن نیز عقیده ی سارتر در مورد فلسفه بود. او عقیده داشت «فلسفه فهمیدنی است، نه حفظ کردنی».پس از اتمام تحصیلات در دبیرستان های «لو آور» و «لیون» به تدریس فلسفه پرداخت. پس از مدتی تصمیم گرفت که برای کامل شدن تحقیقاتش در زمینه ی فلسفه ی پدیدار شناسی هوسرل راهی آلمان شود. به طور کلی دو دوره در زندگی حرفه ای سارتر وجود داشت. اولین دوره ی زندگی حرفه ای او دوره-ی پس از نوشتن اثر معروف اش، هستی و نیستی، بود و نوشتن رمان تهوع. سارتر به آزادی بنیادی انسان معتقد بود و باور داشت که «انسان محکوم به آزادی است.»در سال ۱۹۶۴ جایزه ی ادبی نوبل به سارتر تعلق گرفت، ولی او از پذیرفتن این جایزه خودداری کرد.او از سال ۱۹۷۳ به بعد تقریبا تمامی قدرت بینایی خود را از دست داده بود و دیگر قادر به نوشتن نبود، با این همه سعی می کرد با انجام مصاحبه ها، دیدارها و حضور در مراسم ها، کماکان چهره ای فعال و اجتماعی از خود نشان دهد. ژان-پل سارتر در روز ۱۵ آوریل ۱۹۸۰ در سن ۷۵ سالگی در بیمارستان بروسه پاریس از دنیا رفت. خاکستر او در گورستان مون پارناس در حوالی محل زندگی دوران پیری اش در محله ای در پاریس به خاک سپرده شده است.
بهرام صادقی در ۱۸ دی ۱۳۱۵ در نجفآباد به دنیا آمد. او تا سال ۱۳۳۴ در اصفهان زندگی کرد و سپس برای ادامه تحصیل در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران، به تهران سفر کرد.از سن بیست سالگی همزمان با تحصیل در رشتهی پزشکی، داستانهایش را در مجلات ادبی به چاپ میرساند. وی پس از سی سالگی کمتر مینوشت. اولین داستان کوتاهاش وقتی بیست سال سن داشت منتشر شد و «ملکوت»، تنها داستان بلندش، را در بیست و پنج سالهگی منتشر کرد.مجموعه داستان «سنگر و قمقمههای خالی»، داستان بلند «ملکوت» و چند داستان کوتاه پراکنده، کل آثار او را تشکیل میدهند. همین دو کتابِ چاپ شده آنقدر بود که او را از بزرگترین داستان نویسان معاصر ایران و صاحب سبکی پیشرو بدانند.بهرام صادقی در شامگاه دوازدهم آذر ۱۳۶۳ به دلیل ایست قلبی در منزلش در تهران درگذشت.
آلبر کامو، زاده ی ۷ نوامبر ۱۹۱۳ و درگذشته ی ۴ ژانویه ۱۹۶۰، نویسنده، فیلسوف و روزنامه نگار فرانسوی بود. او یکی از نویسندگان بزرگ قرن بیستم و خالق کتاب مشهور بیگانه است.پدرش «لوسین کامو» فرانسوی فقیری بود که در الجزیره برزگری می کرد و در آنجا با زن خدمتکاری که اهل اسپانیا بود ازدواج کرد و صاحب دو فرزند به نام های لوسین (هم نام پدر) و آلبر شد. کودکی کامو در یک زندگی فقیرانه ی طبقه ی کارگری سپری شد. او در تعطیلات تابستانی در برابر دریافت دستمزدی اندک در مغازه ها کار می کرد؛ سپس به آموختن انگلیسی پرداخت و با زبان اسپانیایی آشنا شد، ولی نتیجه ی کار مطلوب نبود. در سال ۱۹۳۰ و با دریافت دیپلم، نخستین گام را به سوی ترقی برداشت. سپس در دسامبر همان سال نخستین نشانه های ابتلاء به بیماری سل در او نمایان شد و به همین خاطر مجبور شد فوتبال را کنار بگذارد، هرچند که تا آخر عمر کوتاهش یک تماشاچی فوتبال باقی ماند.در سال ۱۹۳۵ لیسانس فلسفه را گرفت و در ماه مه سال ۱۹۳۶ پایان نامه ی خود را درباره ی فلوطین ارائه داد.کامو در ۱۹۳۴ با «سیمون هیه»، دختری جوان، ثروتمند، زیبا و البته معتاد به مرفین ازدواج کرد و دو سال بعد در اثر خیانت هایی از هر دو طرف و با تحمل «تجربه ای دردناک» از هم جدا شدند. ازدواج دوم کامو در ۱۹۴۰ بود و او با فرانسین فور، که یک پیانیست و ریاضی دان بود، ازدواج کرد.در ۱۹ دسامبر ۱۹۴۱ کامو اعدام «گابریل پری» را شاهد بود که این واقعه به قول خودش موجب متبلور شدن حس شورش علیه آلمان ها در او شد. کامو در بعداز ظهر چهارم ژانویه ۱۹۶۰ و در سن ۴۷ سالگی بر اثر سانحه ی تصادف نزدیک سن، در شهر ویل بلویل درگذشت. در جیب کت او یک بلیط قطار استفاده نشده پیدا شد، او ابتدا قرار بود با قطار و به همراه همسر و فرزندانش به سفر برود ولی در آخرین لحظات پیشنهاد دوست ناشرش را برای همراهی پذیرفت تا با خودروی او سفر کند.
آلبر کامو، زاده ی ۷ نوامبر ۱۹۱۳ و درگذشته ی ۴ ژانویه ۱۹۶۰، نویسنده، فیلسوف و روزنامه نگار فرانسوی بود. او یکی از نویسندگان بزرگ قرن بیستم و خالق کتاب مشهور بیگانه است.پدرش «لوسین کامو» فرانسوی فقیری بود که در الجزیره برزگری می کرد و در آنجا با زن خدمتکاری که اهل اسپانیا بود ازدواج کرد و صاحب دو فرزند به نام های لوسین (هم نام پدر) و آلبر شد. کودکی کامو در یک زندگی فقیرانه ی طبقه ی کارگری سپری شد. او در تعطیلات تابستانی در برابر دریافت دستمزدی اندک در مغازه ها کار می کرد؛ سپس به آموختن انگلیسی پرداخت و با زبان اسپانیایی آشنا شد، ولی نتیجه ی کار مطلوب نبود. در سال ۱۹۳۰ و با دریافت دیپلم، نخستین گام را به سوی ترقی برداشت. سپس در دسامبر همان سال نخستین نشانه های ابتلاء به بیماری سل در او نمایان شد و به همین خاطر مجبور شد فوتبال را کنار بگذارد، هرچند که تا آخر عمر کوتاهش یک تماشاچی فوتبال باقی ماند.در سال ۱۹۳۵ لیسانس فلسفه را گرفت و در ماه مه سال ۱۹۳۶ پایان نامه ی خود را درباره ی فلوطین ارائه داد.کامو در ۱۹۳۴ با «سیمون هیه»، دختری جوان، ثروتمند، زیبا و البته معتاد به مرفین ازدواج کرد و دو سال بعد در اثر خیانت هایی از هر دو طرف و با تحمل «تجربه ای دردناک» از هم جدا شدند. ازدواج دوم کامو در ۱۹۴۰ بود و او با فرانسین فور، که یک پیانیست و ریاضی دان بود، ازدواج کرد.در ۱۹ دسامبر ۱۹۴۱ کامو اعدام «گابریل پری» را شاهد بود که این واقعه به قول خودش موجب متبلور شدن حس شورش علیه آلمان ها در او شد. کامو در بعداز ظهر چهارم ژانویه ۱۹۶۰ و در سن ۴۷ سالگی بر اثر سانحه ی تصادف نزدیک سن، در شهر ویل بلویل درگذشت. در جیب کت او یک بلیط قطار استفاده نشده پیدا شد، او ابتدا قرار بود با قطار و به همراه همسر و فرزندانش به سفر برود ولی در آخرین لحظات پیشنهاد دوست ناشرش را برای همراهی پذیرفت تا با خودروی او سفر کند.
نجیب محفوظ، زاده ی 11 دسامبر 1911 و درگذشته ی 30 آگوست 2006، نویسنده و نمایشنامه نویس مصری و برنده ی جایزه نوبل ادبیات در سال 1988 بود. محفوظ در یکی از محلات قاهره به نام جمیلیه به دنیا آمد. او که فرزند یک کارمند دولتی بود، از سال 1934 تا زمان بازنشستگی اش در سال 1971 در قسمت فرهنگی خدمات کشوری مصر کار کرد. محفوظ ابتدا در وزارت موقوفات به کار پرداخت و سپس رئیس بنیاد حمایت از سینما و در دوران پایان کارمندی، مشاور وزیر فرهنگ شد. او در طول دوران حرفه ای خود، 30 کتاب داستانی نوشت.محفوظ در آثار خود، دیدگاه های منتقدانه ای را از رژیم سلطنتی قدیمی مصر، استعمار انگلیس و مصر کنونی بیان می کرد. تعداد زیادی از رمان های برجسته ی او، در مورد مسائلی اجتماعی از قبیل مشکلات زنان و زندانیان سیاسی است.محفوظ تا روز درگذشتش، سالخورده ترین برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات و مسن ترین برنده ی جایزه ی نوبل پس از برتراند راسل و هالدور لاکسنس بود. نجیب محفوظ در جولای سال 2006 پس از یک عمل جراحی ناموفق بر روی سرش، تحت مراقبت های ویژه ی پزشکی بود و عاقبت در 30 آگوست سال 2006 درگذشت.
وعده گاه شیر بلفور مجموعه ای از تعدادی داستان کوتاه است که توسط نویسنده ی فرانسوی ژیل پرو نوشته شده است. هفت داستان کوتاه ، با موضوعاتی متنوع. آخرین روز زن و مردی قبل از رفتن به درون شهر زیرزمینی ای که قرار بود آنها را از حمله ی قریب الوقوع هسته ای محافظت کنند. به هم پیوستن پس از جنگ یک مبارز مقاومت و اعدام کننده آلمانی وی. مرگ یک قهرمان. تلاش دردناک و پرشور یک پسر بیست ساله برای پیدا کردن حقیقت در مورد مرگ پدرش ، پدری که متعلق به شبکه مقاومت بود. بنابراین بیشتر این داستانها پس زمینه ی جنگ و مقاومت دارد و مضمون آنها یادآوری این دوران است. شخصیت ها خائن یا قهرمان هستند ، با یک خط تقسیم کننده ای که گاهی ترسیم این خط بسیار دشوار می شود. بالزاک نوشته است: "شخصیت یک رمان ، کسی است که در خیابان گرفتار می شود و شرایطش مجبورند او را دنبال کنند." اما چه کسی می تواند ادعا کند که می داند او در پایان سفر چه چیزی را کشف خواهد کرد؟ پرو را در کشور خودش یعنی فرانسه بیشتر به عنوان پژوهشگر سیاسی می شناسند تا داستان نویس. اما او تا کنون چندین رمان و داستان کوتاه نوشته است.
هرمان ملویل ، رماننویس، شاعر و نویسندهٔ داستانهای کوتاه آمریکایی است. آثار او در زمان حیاتش چندان مورد استقبال قرار نگرفتند و حتی رمانهایی که دربارهٔ دریا نگاشت از تعداد خوانندگانش کاست. اما سالها بعد و در دههٔ ۱۹۲۰ میلادی، رمان موبیدیک او یکی از برترین شاهکارهای ادبیات آمریکا و جهان شناخته شد. این کتاب سه تا از مهمترین رمانهای کوتاه ملویل را ارائه میکند - بارتلبی محرر - بنیتو سرینو - بیلی باد بحری. بارتلبی محرّر: داستانی از والاستریت داستان کوتاهی از هرمان ملویل نویسنده آمریکایی است که اولینبار در نوامبر و دسامبر ۱۸۵۳ بهطور ناشناس در دو شمارهٔ مجلهٔ پاتنام منتشر شد و بعدا، سال ۱۸۵۶ با تغییرات جزئی در داستانهای پیازا بهچاپ رسید. در این داستان یک وکیل وال استریت، دفتردار تازهای را استخدام میکند که پس از تقلا و کار سختاش در چند روز ابتدایی، سپس از رونوشتبرداری یا انجام هرکار یا وظیفهٔ دیگری که به او محول میشود امتناع میکند. آنهم هربار با گفتن جملهٔ «ترجیح میدهم نکنم» بارتلبی محرر را میتوان داستان مردی دانست که در برابر بسیاری از درخواستهایی که از او میشود، میتواند به راحتی و با خونسردی «نه» بگوید. بخشی از اهمیت این داستان، مقالات و یادداشتهای انتقادی متعددی است که دربارهٔ آن نوشته شدهاست. اکثر این یادداشتها به جنبههای تئوریک و فلسفی داستان توجه دارند. ژیل دلوز، ژاک رانسیر، جورجو آگامبن، اسلاوی ژیژک، آنتونیو نگری و مایکل هارت از جمله کسانی هستند که به وجوه مختلف این داستان کوتاه ملویل پرداختهاند.
کتاب سرخ و سیاه، رمانی نوشته ی استاندال است که نخستین بار در سال 1830 به انتشار رسید. داستان این رمان به زندگی مردی جوان به نام جولین سورل می پردازد. او دانشجوی علوم دینی است، اما ناپلئون را تحسین می کند و رویای پیروزی های نظامی را در سر می پروراند. زمانی که جولین به عنوان مُدرس فرزندان شهردار استخدام می شود، خیلی زود زن شهردار را اغوا می کند و بعد از آن به پاریس می رود و دخترِ مردی نجیب زاده را شیفته ی خود می سازد. به تدریج این باور در ذهن سورل شکل می گیرد که راز موفقیت، فریبکارتر و فرصت طلب تر بودن از فریبکاران و فرصت طلبانی است که در همه جا دیده می شوند. اما زمانی که ثروتمندان و قدرتمندانی که سورل بسیار تحسینشان می کند، علیه او متحد می شوند، این شخصیت بر لب پرتگاهی مرگبار قرار می گیرد.
سومین و آخرین کتاب از سهگانهای معروف به «سهگانۀ قاهره» که نجیب محفوظ بهخاطرش جایزۀ نوبل گرفت. کتاب «سکّریه» ادامۀ قصۀ خانوادهای مصری است که نجیب محفوظ روایت سرگذشت اعضای آن را در کتاب اول «سهگانۀ قاهره»، یعنی کتاب «بینالقصرین»، آغاز کرد و آن را در دومین کتاب این سهگانه، یعنی کتاب «قصرالشوق»، پی گرفت. کتاب «سکّریه» نقطۀ پایانی بر این سهگانۀ درازآهنگ و جذاب است و پایان قصۀ خانوادهای که نجیب محفوظ آن را در متن مقطعی از تاریخ مصر و زندگی اجتماعی مردم و اوضاع سیاسی مصر در آن مقطع، خلق کرده و از خلال روایت داستان این خانواده، تصویری از دورانی از تاریخ و جامعۀ مصر ارائه داده است. نجیب محفوظ در کتاب «سکّریه»، همچون دیگر بخشهای «سهگانۀ قاهره»، گذار جامعۀ مصر از سنت به مدرنیسم را روایت میکند و نیز، در هیئت رمانی عمیقا مصری و مرتبط با مسائل جهان عرب و بهویژه مصر در دورانی که وقایع رمان به آن مربوط است، از مسائل بنیادینی سخن میگوید که هرکس در هرکجای جهان ممکن است با آنها درگیر بشود. کتاب «سکّریه» از شاهکارهای رماننویسی جهان عرب و رمانی بهسبک رمانهای کلاسیک قرن نوزدهمی اروپاست؛ رمانی پرکشش و گیرا و قصهمحور، با جزئیاتی که فضا و آدمها و رویدادها را ماهرانه پیش چشم مخاطب تجسم میبخشد. این رمان، چنانکه اشاره شد، کتاب سوم و پایانی «سهگانۀ قاهره» است و نام آن، همچون دو کتاب دیگر این سهگانه، نام محلهای در قاهره است.
قصر آرزو (عنوان عربی: قصر الشوق) رمانی از نجیب محفوظ نویسنده مصری و دومین قسمت از سه گانه قاهره محفوظ است. در ابتدا به زبان عربی در سال 1957 با عنوان قصر الشوق منتشر شد. این طرح داستان خانواده السید احمد را ادامه می دهد، در حالی که پدرسالار کنترل سابق خود را بر همسر و فرزندانش از دست می دهد. پسران او با عشق و از دست دادن و جایگاه خود در جهان در حال تغییر مصر استعمارگر دست و پنجه نرم می کنند. پدر مجبور است با سن و مشکلاتی که با داشتن فرزندان بزرگسالی که دیگر نمیتوانی آنها را کنترل کنی، روبرو شود...
بین القصرین» نخستین رمان از سه گانه ی نجیب محفوظ همچون دو دیگر آن «قصر الشوق» و «سکریه» نام محله ای در قاهره است. نویسنده در این سه رمان، دگرگونی های سیاسی، اجتماعی، فکری و فرهنگی را در مصر، به شیوه ی واقع گرایی نمادین، در سه نسل از یک خانواده پی می گیرد که تصویری از بیشتر کشورهای جهان سوم و از جمله ایران به روشنی در آن ها دیده می شود. این رمان ها به همه ی زبان های زنده برگردانده شده و ناقدان ادبی در زمره ی بهترین و مهم ترین رمان های جهان به شمارشان آورده اند.
رسم رایجی میان زوج های هنرمند، علی الخصوص نویسنده وجود دارد که همچون بسیاری از انسان های دلباخته، برای شریک زندگی خود نامه می نویسند. واضح است که نامه نگاری های اهل قلم و نحوه ی نگاه آن ها به مسائل از سبک و سیاق به خصوصی برخوردار است. گاه این نامه ها تنها یک قالب است و نوشته ها به اندازه ی آثار ادبی ایجاد شده توسط هنرمند، پرمغز و جالب توجه است. مجموعه های زیادی از نویسندگان بزرگ جهان همچون آلبر کامو و فرانتس کافکا گردآوری شده که حاوی نامه نگاری این چهره های بزرگ اهل قلم، به معشوقه هایشان بوده است. این مجموعه ها اغلب یک طرفه بوده و طرفداران نویسنده ی مورد نظر برای آشنایی و لذت بردن از درونی ترین افکار وی از آن ها استقبال می کنند. اما کم پیش می آید که نامه نگاری ها به شکل دو طرفه چاپ شود و هر دو سمت مکاتبه از بزرگترین نویسندگان صاحب سبک یک ملت باشند. سیمین دانشور و جلال آل احمد یکی از این زوج های معروف و مثال زدنی اند که هر یک به تنهایی نامی درخشان در عرصه ی ادبیات معاصر ایران زمین محسوب می شوند و درخشش آن ها، زمانی که کنار هم قرار می گیرند حتی از قبل هم بیشتر است. مثل تمام دلباخته های دورافتاده، زمانی که سیمین از جلال خود دور می شود و برای سفر به ایالات متحده می رود، نامه های برای دلداده اش می فرستد که مجموع آن ها به کوشش مسعود جعفری در کتاب اول از نامه های سیمین دانشور و جلال آل احمد به چاپ رسیده است. دو مجلد دیگر از پاسخ جلال به نامه های سیمین در همین سفر و دیگر نامه هایی که در سفرهای مختلف برای هم نوشته اند نیز گردآوری و به شکل مجموعه ای در اختیار دوستداران این زوج ادبی قرار گرفته است.
آرامش فکری و روحی، حداقل برای بعضی از افراد، فقط در آسایشگاه روانی قابل دستیابی است. اسکار ماتزرات، بر روی تخت سفید و فلزی خود در بیمارستان و تحت نظارت پرستار هوشیار و متعجب خود به اسم برونو، تصمیم می گیرد تا به کمک یک آلبوم عکس خانوادگی، داستان زندگی خود و کشورش را روایت کند. اسکار که به خواسته ی خود، رشد فیزیکی بدنش را متوقف کرده است، راویت داستان را دائما بین اول شخص و سوم شخص تغییر می دهد. طبل زدن شیوه ای است که او را قادر می سازد تا خود را از خانواده و اتفاقات پیرامونش جدا سازد. آشفتگی داستان و واقعیت زندگی اسکار به قدری است که او ترجیح می دهد از آن فرار کند. زمانی که گراس جوان، نوشتن داستان های درخشان خود در پاریس را شروع کرد، معماری بود که به مجسمه سازی، هنرهای تصویری و شعر روی آورده بود و قصد داشت جنبه های مختلف تاریخ آلمان را مورد واکاوی قرار دهد. رمان طبل حلبی، تاریخ، ترس، طنز و هجو را با تصویرسازی و تخیلاتی پویا و نامتعارف در هم می آمیزد. گراس از نظر سبک نگارش، در مقایسه با روایت های ایستای نویسندگانی چون توماس مان، که دو سال پس از به دنیا آمدن او، موفق به کسب جایزه ی نوبل گشت، بسیار متفاوت عمل می کند. اگر قرار باشد بهترین رمان قرن بیستم مشخص شود، با احترام کامل به کتاب اولیس اثر جیمز جویس و آثار بزرگ دیگر، رمان طبل حلبی یکی از نامزد های اصلی این رقابت خواهد بود.
قرن هجدهم، دوران منحصربه فرد و هیجان انگیزی بود و از سده های گذشته، خشونت بارتر، پرانرژی تر و خلاقانه تر جلوه می نمود. شخصیت اصلی کتاب، تام جونز، در چنین دوره ای زندگی می کرد. او، مهربانی، صمیمیت و سخاوت را به همراه در لحظه بودن و روحیه ی بالا در خود پرورش داده بود، اما این موضوع، او را در مخمصه های اجتماعی می انداخت و یا بر سر دوراهی های اخلاقی قرار می داد. ماجراجویی های تام در بخش های مختلف انگلیس، تصویری شفاف و بی واسطه از زندگی در میانه ی قرن هجدهم به مخاطب می دهد و در این مسیر، خواننده را با هنرمندی تمام سرگرم می کند. تام جونز، بچه ای سرراهی با والدینی ناشناخته توسط مردی به نام آقای آلورتی پرورش می یابد و به شدت عاشق و شیفته ی سوفیا وسترن، دختر زیبا و به ظاهر دست نیافتنی ارباب خانه ی کناری می شود؛ گرچه گاهی اوقات زیبایی های دختران محلی نیز تام را به وسوسه می اندازد. وقتی که آقای آلورتی، تام را به منظور ایستادن روی پای خود از مزرعه طرد می کند و سوفیا هم برای فرار از ازدواجی اجباری با او به لندن می گریزد، ماجراجویی های جذاب کتاب آغاز می شود.
برخیز ای موسی یک مجموعه ی رمان متعلق به سال 1942 است که از 7 داستان کوتاه مربوط به هم تشکیل شده است. این کتاب توسط ویلیام فاکنر نویسنده ی زبده ی آمریکایی نوشته شده است و گاهی به عنوان رمان در ظر گرفته می شود. اصلی ترین شخصیت کتاب و صدای متحد کننده ی آن صدای ایزاک مک کاسلین ، "عمو ایک" است که تا زمان پیری زندگی می کند. شخصیتی که عموی نیمی از شهر است و پدر هیچ کس فاکنر گرچه در اصل این مجموعه را به عنوان یک مجموعه داستان کوتاه منتشر شده کرده بود ، اما کتاب را به همان روشی که "بی تکلف" یک رمان تلقی می شود ، رمان می دانست. به همین دلیل ، اکثر نسخه ها دیگر عنوان "و داستان های دیگر" را به عنوان نام این مجموعه چاپ نمی کنند. پیر آیزاک مک کاسلین این داستان را شنید. در مورد وقایع پیش از تولد او ، از پسر عموی بزرگترش ، مک کاسلین ادموندز ، که 16 سال بزرگتر بود و مانند پدری برای او بود : مک کاسلین ادموندز ، یک کودک خردسال بود که با عمویش باک به مزارع مجاور هوبرت بیوشامپ به دنبال یک برده می رود. آن برده، به دفعات فرار می کند تا از تنی ، برده ی بوشامپ ها که او را دوست دارد ، دیدن کند. و در این مسیر اتفاقاتی برای این سه نفر و نیز خانواده ی بوشامپ می افتد. کتاب برخیز ای موسی را صالح حسینی ترجمه کرده است. این کتاب توسط انتشارات نیلوفر منتشر شده است.
رمان آبشالوم، آبشالوم! اثر نویسنده ی شهیر آمریکایی، ویلیام فاکنر است که در سال 1936 انتشار یافت. اتفاقات داستان که قبل و بعد از جنگ داخلی را به تصویر می کشد، ماجرای زندگی سه خانواده در آمریکای جنوبی و به خصوص زندگی توماس ساتپن را پی می گیرد. رمان ابشالوم، ابشالوم!، به عقیده ی بسیاری از منتقدان و مخاطبان، شاهکار بی بدیل ویلیام فاکنر است.
تونل نویسنده: ارنستو ساباتو مترجم: مصطفی مفیدی انتشارات: نیلوفر اثر ارنستو ساباتو به کوشش مصطفی مفیدی به فارسی ترجمه شده است. ارنستو ساباتو، نویسندهی آرژانتینی، یکی از بزرگترین شخصیتهای ادبی آمریکای لاتین است. او تهتغاری یک خانوادهی دهنفرهی ایتالیایی بود که طراحی و نقاشی را عاشقانه دوست داشت. آشنایی با ریاضیات و جذابیت نظم بینظیرش او را دامنگیر کرد. پس از فارغالتحصیل شدن از دانشگاه بوینسآیرس و دریافت مدرک دکترا از علم کناره گرفت و به سراغ عشق قدیمیاش ادبیات رفت. ساباتو در حین کار کردن در آزمایشگاهی خصوصی در پاریس، رمان «در خفا، بهخاطر احساسات منفی از دانشمندان» را نوشت که هیچگاه منتشر نکرد: «هیچوقت از کارم راضی نیستم. برای شادیام نمینویسم. میخواهم جلوی مردن اثرم را بگیرم.» تنها سه رمان از صافی کمالطلبی و آرمانگرایی او رد شدند. یکی از آنها «تونل» بود. او در اولین رمانش داستان «کاستل» نقاشی شناختهشده و خودپسند را که از دیده نشدن آثارش ناراحت است، بیپرده و شفاف روایت میکند: «شهرت، فروتنی را برایت ساده میکند. خود را فروتن جلوه دادن ساده است. بهراحتی میتوان خودپسندی را درون افراد شناخت.» کاستل پس از آشنا شدن با «ماریا» که به بخشی از نقاشیاش خیره شده بود، دریافت که او یگانه فردی است که دیدگاه و سبک هنریاش را درک میکند. اما به قتل رسیدن دختر او را به سلول انفرادی کشاند: «به نحوی احساس میکنم که دارم تاوانی را میپردازم، تاوان قانع نبودن به آن بخش از ماریا که مرا (موقتاً) از تنهایی نجات میداد. فوران غرور، شور و شوق افزونشونده به اینکه او فقط مال من باشد باید به من هشدار میداد که راه خطایی در پیش گرفتهام، راهی که سمت و مسیر آن را خودپسندی و نخوت تعیین میکرد.» ساباتو با بیان دقیق افکار و دیدگاه روانشناختی شخصیت اصلی، اثری جذاب به دست داده است. آلبر کامو دربارهی تونل گفته است: «تلخی و تندی، شور و حرارت آن را میستایم.» ادبيات و فلسفه بازتاب شرايط اجتماعي افراد و جامعهاي كه در آن زندگي ميكنند، است. در اين ميان رمانهايي با گرايش و سبك و سياق فلسفي، دريچهاي متفاوت از مفهوم ادبيات و فلسفه را به روي خوانندگان خود باز ميكنند. داستانهاي فلسفي جزء جداييناپذير دنياي ادبي ارنستو ساباتو هستند. او با ديدي روانشناسانه و فلسفي داستانهاي حيرتانگيزي دربارهي مسائل اخلاقي و اجتماعي بشر امروز نوشته است.
هوشنگ گلشیری «شازده احتجاب» را سال ۱۳۴۸ چاپ کرد. کتابی که به سرعت به یکی از آثار بحث ساز ادبیات ایران تبدیل شد. گلشیری پیش از انتشار شازده احتجاب چند داستان کوتاه موفق و ناموفق و یک کتاب ناموفق منتشر کرده بود. اما ظهور شازده احتجاب در فضای مملو از رئالیسم گرایی افراطی از نوع سوسیالیستی اش و البته تقلید از نویسندگان نسل اولی، چون هدایت و چوبک یک انقلاب بود.
وقتی به شاهکارهای ادبی دنیا بنگریم متوجه میشویم که بیشتر آنها، روایت جنگها و کشمکشها بین کشورها و آدمهاست؛ گویی که اگر جنگ و قحطی در دنیا وجود نداشت هیچ اثر ادبی هم خلق نمیشد! رمان وداع با اسلحه نوشتهی ارنست هِمینگوِی، یکی از بزرگان ادبیات نیز روایتگر جنگ و عشق در کنار یکدیگر است.
اسکات فیتز جرالد در کتاب گتسبی بزرگ خاطرهای جاویدان از هوس، هرزگی و تباهی و بیقیدی که همه و همه در ثروت نهفته است را روایت میکند. این داستان در نیویورک و در لانگ آیلند، و زمانی اتفاق میافتد که فیتزجرالد آن را عصر موسیقی جاز مینامد. در سال ۱۹۲۲ که ایالات متحده دورانی از رشد اقتصادی را پس از جنگ جهانی اول میگذرانید. در این دوره بر تعداد میلیونرهای ایالات متحده افزوده شد و گتسبی یک از این میلیونرها بود. نیک کراوی از اهالی غرب میانه که به سواحل شرقی امریکا کوچ کردهاست همسایه گتسبی میشود. گتسبی بزرگ و ثروتمند است و به خاطر مهمانیهای باشکوهش معروف شدهاست. در میان مردم شایعاتی درباره شیوه پولدار شدن او وجود دارد ولی کسی نمیداند ثروت او از کجا آمدهاست. نیک ابتدا از این همه مهمانی پر زرق و برق همسایهاش دل خوشی ندارد اما کم کم خودش به یکی از مهمانان تبدیل میشود و میتواند به گتسبی نزدیک شود و پی به راز میهمانیهای هر شنبه او ببرد. گتسبی بزرگ عاشق است و این میهمانیها را به شوق این برگزار میکند که معشوق شبی پا به خانهاش بگذارد. نیک زن مورد علاقه گتسبی را میشناسد پس شروع به تحقیق و پرس و جو درباره گذشته این مرد میکند. در سال ۲۰۱۳ از روی این اثر فیلمی به کارگردانی باز لورمن و با بازی لئوناردو دیکاپریو ساخته شد که توانست جازه اسکار بهترین طراحی صحنه و لباس را به دست آورد.
تنوع و غنای ادبیات معاصر فرانسه را از همین مقدار اندک می توان دریافت. دیدگاه ها گوناگون و سبک ها بسیار متفاوت است و مترجم کوشیده است تا تفاوت سبک ها را در ترجمه منعکس کند. ماجراها همه ظاهراً در سطح زندگی روزمره می گذرد: دیداری زودگذر میان یک زن و مرد که گویی برای ایجاد زندگی مشترک به هم رسیده اند؛ عشق طولانی و خاموشِ زنی به مردی و گرفتن انتقام از پسرِ بی گناهِ آن مرد؛ مردی که یار را نزدیک خود دارد و به دنبال او گِرد شهر می گردد....
پوچگرایی یا اگزیستانسیالیسم مکتب مورد توجهی در ادبیات داستانی جهان است. افراد زیادی پیرو این مکتب، آثار هنری هفتگانه خلق کردهاند. آثاری که نام هنرمندان را با نظریه و رویکردشان گره زده است. بسیاری از منتقدان ادبی محتوای آثار کامو، نویسندهی نامدار ادبیات معاصر را در ادامهی نظریهی پوچگرایی تعبیر کردهاند؛ درحالیکه کامو خود را از این گروه فکری جدا میدانست و معتقد بود با پذیرش پوچ بودن زندگی، میتوان معنا و مفهوم دیگری به آن داد. آلبرکامو در رمان کوتاه «سقوط»، چالشهای انسان و مفهوم سقوط در زندگی را بازتعریف میکند.
"خانواده تیبو (۴ جلدی)" اثر روژه مارتن دو گار، از سویی به بررسی وقایع اروپا در سال های ابتدایی قرن بیستم و سال های جنگ اول جهانی می پردازد و از سویی دیگر همگام با آن شرح وقایع خانواده ثروتمند و فرهیخته فرانسوی یعنی خانواده تیبو را توصیف می کند. فرزند کوچک این خانواده، ژاک تیبو با روح سرکش و رام نشدنی اش سرنوشت خود را در دنیای پیرامونش می جوید و خانواده را ترک می گوید. او در تعامل با اندیشه های سوسیالیستی اش به تضاد با خوشبختی و زندگی ایدئال در کنار کسی که دوستش دارد می رسد. عده ای از هواخواهان رمان نویسی کلاسیک این رمان را بزرگترین رمان قرن بیستم می دانند. "خانواده تیبو (۴ جلدی)" در اوایل دهه ۶۰ خورشیدی توسط ابوالحسن نجفی به فارسی برگردان شده است. "خانواده تیبو (۴ جلدی)" به صورت هشت کتاب منتشر شد که عناوین آن ها به شرح زیر است: 1. دفترچه خاکستری 2. ندامتگاه 3. فصل گرم 4. طبابت 5. سورلینا 6. مرگ پدر 7. تابستان ۱۹۱۴ 8. سرانجام
رومن گاری در کتاب خداحافظ گاری کوپر، داستان نسلی را روایت میکند که از دل جنگ و خونریزی بیرون آمدهاند. جوان ۲۱ سالهای به نام لنی برای اینکه از رفتن به ارتش جلوگیری کند از آمریکا میگریزد. او به خانهی دوستش در ارتفاعات آلپ پناه میبرد. آمریکا دورهی حساس جنگ ویتنام را میگذراند. خانهی دوست لنی هم تبدیل به مکانی شده است که هرکسی که میخواهد از جنگ فرار کند، به آنجا پناه میاورد. لنی برای گذراندن زندگی گهگاه به دیگران اسکی آموزش میدهد. اما در کل دوست دارد که با انسانها دمخور نباشد. او زندگی را در ارتفاع بالا مقدس میداند. اما بهرحال مجبور است که مردم را ببیند. لحظههای برخورد او با انسانها و افکاری که در سر دارد، از زیباترین و جذابترین قسمتهای کتاب خداحافظ گاری کوپر است. لنی عکسی از گاری کوپر دارد که آن را تنها یادگاری دوست داشتنیاش از آمریکا و زندگی گذشتهاش میداند.