جستجو
منو بستن

راز

تولید کننده: ماهی
رمان «راز» کتابی به قلم «فیلیپ گرمبر» و ترجمه شده توسط «مهستی بحرینی». فیلیپ گرمبر داستان خود را را در ابتدای امر از یک روایت فلات و یکنواخت شروع می کند. فضایی مسحور کننده که در عوامل طبیعی ریز به ریز چیده می شوند که ناگهان و به یک آن به یک نقطه عطف برسیم و همه چیز دگرگون شود. شاید بهترین ایماژی که می تواند این داستان را به تصویر درآورد همان طرح جلد کتاب باشد. طرحی که با هشیاری نشر «ماهی» آن را بر گزیده است. این رمان آن قدر برای گرمبر خوش آمد بود که جوایز زیادی را برای آن به ارمغان آورد و بر شهرتش افزود. باید گفت بر اساس این رمان فیلمی با اهمیتی به کارگردانی «کلود میلر» فرانسوی ساخته شده است. برای آنان که علاقه مند به سینما هستند حتما توصیه می شود که ابتدا رمان را بخوانند و بعد به سراغ فیلم بروند. در آخر باید گفت این رمان در سال 1399 برای اولین بار به بازار کتاب ارائه شده است و آنرا می توانید به صورت یک کتاب جیبی، همراه خود داشته باشید.
قابلیت دسترسی: ناموجود
20,000 تومان
ارسال به
*
*
Shipping Method
نام
تخمین زمان ارسال
مبلغ
گزینه حمل و نقلی تعیین نشده است

زندگی کودکانه‌ام هر روز برایم ترس و اندوه تدارک می‌دید و من آن‌ها را در تنهایی خود می‌پروراندم. به کسی نیاز داشتم که شریک اشک‌هایم شود. (رمان راز – صفحه ۸)

بعضی روزها که برای رازگویی و درد دل مناسب می‌نمود، لوییز برایم داستان کودکیِ دخترک لنگی را می‌گفت که همه مسخره‌اش می‌کردند و او زیر سایه سنگین همکلاسی‌های فرز و چابک خود روزگار می‌گذراند. خودم را در این داستان به جا می‌آوردم. (رمان راز – صفحه ۲۶)

در خانه سرهنگ بازنشسته‌ای پناه می‌گیرند که با دخترش زندگی می‌کند، خانم‌معلم سابقی که سن و سالی از او گذشته است. روستا، برکنار از هیاهوی جنگ، جزیره آرامش است. دلواپسی‌ها، محرومیت‌ها و جیره‌بندی‌هایی که مردم شهرهای بزرگ را رنج می‌دهد در این دهکده تاثیری نداشته است. (رمان راز – صفحه ۳۸)

آدمی هرگز در نبرد با یک مرده پیروز نمی‌شود. (رمان راز – صفحه ۶۶)

اتریش ضمیمه آلمان شده، لهستان به اشغال درآمده و فرانسه به آوردگاه پا نهاده است. صفحات یکی پس از دیگری ورق می‌خوردند: پیروزی آلمان نازی، امضای آتش‌بس و استقرار نظام ویشی. نام‌ها با هیاهو اعلام می‌شوند، روزنامه‌فروشان آن‌ها را در خیابان جار می‌زنند و چهره کسانی آفتابی می‌شود که فرانسه سرنوشت خود را به دست آن‌ها خواهد سپرد. تانک‌ها پشت سر هم در حرکتند و فاتحان با گام‌های بلند در شانزه‌لیزه رژه می‌روند. (رمان راز – صفحه ۷۸)

شایعه رفته‌رفته در خیابان، در مغازه‌ها و طی گفت‌وگوها پراکنده می‌شود. دیگر نمی‌توان واقعیت هراس‌انگیز را نادیده گرفت و گمان برد که موضوع تنها جابه‌جایی ساده جمعیت است. از این پس، از کشتار برنامه‌ریزی‌شده و اردوگاه‌های مرگ سخن می‌رود. این خبر از درگاه خانه عبور می‌کند و تصویرهایی از تبعیدهای دسته‌جمعی و سیم‌های خاردار را روی دیوارها به نمایش درمی‌آورد. (رمان راز – صفحه ۱۲۳)

پدرم، هنگام گردش‌هایمان در پاریس، اغلب مرا به دیدن مزار مردگان نامدار پرلاشز می‌برد، اما هیچ‌گاه برای رفتن به قطعه یهودیان راهمان را کج نکرده بودیم. چرا باید به دیدار سنگ گوری برود که نام مادرش بر آن حک شده بود؟ مرده‌ها در درون او بودند: عزیزترین کسانش گوری نداشتند و نامشان روی هیچ سنگ مرمری کنده نشده بود. (رمان راز – صفحه ۱۳۴)

مشخصات محصولات
پدید آورندهفیلیپ گرمبر
پدید آورنده148
سال انتشار1400
شمارگان1500
نوبت چاپدوم
شابک9789642093595
نوع جلدشومیز
مترجممهستی بحرینی
0.0 0
نقد و بررسی خود را بنویسید بستن
*
*
  • بد
  • عالی
*
*
*